ما و پاكستان پس از نشست بن دوم
١٥ قوس (آذر) ١٣٩٠
پس از آن كه دولت پاكستان از عدم حضور در شست بين المللي بن دوم خود داري كرد، حميدگل رييس پيشين شبكه استخبارات آن كشور كه بيشتر وي را به نام "پدر معنوي شورشيان طالب مي شناسند" يك روز پيش از برگزاري نشست بن دوم از چين خواسته بود به عنوان هم پيمان پاكستان در اين نشست شركت نكند، اما كشور چين در اين نشست شركت كرد.
برخي از رسانه هاي غربي شركت نكردن پاكستان در نشست بن دوم را به ضرر آن كشور دانسته و اذعان داشته اند كه نشست بن كه به حمايت جامعه جهاني به خصوص امريكا براي سرنوشت ده سال آينده افغانستان برگزار شده بود، شركت نكردن پاكستان در اين نشست بيشتر از آن كه به ضرر افغانستان باشد به ضرر آن كشور تمام خواهد شد.
نشریه انترنتی فارن پالیسی نوشته است " برای داشتن نقش مهم در تعیین سرنوشت آینده افغانستان، پاکستان منافع بزرگ دارد و عدم حضور آن كشور در نشست بن دوم، منافع پاکستان را نه تنها در آینده افغانستان محدود می سازد، بلکه مقابله كردن با امریکا، ممکن است منافع پاکستان را در تمام جهان و فراتر از نشست بن به تهدید روبرو نماید."
از سويي هم اساسي ترين مسأله در نشست بن دوم مذاكره با مخالفان مسلح حامدكرزي از جمله شورشيان طالب است كه ممكن است شركت نكردن پاكستان در اين نشست ادامه مذاكره را در آينده متاثر سازد، اما روي گردانيدن غرب از پاكستان بيش از آن كه به ضرر افغانستان باشد منافع پاكستان را بيشتر متاثرخواهد ساخت، زيرا آن كشور افزون بر مسايل تجارتي و داد ستدهاي كه با افغانستان و از اين طريق با كشورهاي همسايه و منطقه دارد، سالانه ميليارد ها دالر از غرب به بهانه مبارزه با هراس افگني باج مي گيرد، كما اين كه اگر غربي ها واقعأ افغانستان را تنها نگذارند و در راستايي مبارزه با شورشيان طالب، نخست اعتماد شهروندان كشور را با ايجاد يك اداره سالم به دست بياورند و جديت برضد ترويزم مبارزه كنند، تلاش هاي پاكستان براي ادامه حمايت ازهراس افگني در افغانستان در دراز مدت بي نتيجه خواهد بود.
صداقت مبارزه برضد تروريزم جهاني و دهشت افگني طي ده سال گذشته از جانب پاكستاني ها در چهارچوب شعار بوده و عدم صداقت اين كشور در تعهد شكني هاي بين المللي اش براي جهانيان مشخص و روشن است، از اين روگمانه ها بيشتر بر اين است كه اگر مسأله حمله نيروهاي بين المللي بالاي پايگاه هاي نظاميان پاكستاني كه گفته مي شود در خاك افغانستان ايجاد شده بود هم صورت نمي گرفت و منجر به كشته شدن 26 افسر نظامي پاكستاني نمي شد، پاكستان بازهم بهانه تراشي مي كرد و ممكن بود در اين نشست اشتراك نكند.
دولت پاكستان در حالي كه ادعاي شان به صورت مستقيم در برابر نظاميان بين المللي به خاطر حمله به پايگاه هاي امنيتي اين كشور مي باشد، اما نشست بن دوم در مورد سرنوشت آينده افغانستان به ميزباني حكومت افغانستان و اشتراك نماينده گان 85 كشور و 15 سازمان بين المللي برگزار شد، اما پاكستان به بهانه ي اين موضوع كه ربط چنداني هم به حكومت افغانستان ندارد ، نشست بن را تحريم كرد كه اين خود نشانه ي از بهانه تراشي است. جامعه جهاني با آن كه مي داند موضع پاكستان روشن و مشخص است وهمواره حامي ترويزم بين المللي و هراس افگنان در منطقه بوده است، بنا براين يگانه راه اين است كه غرب با توسل به فشار بالاي حكومت نظامي به خصوص سازمان استخبارات پاكستان آن كشور را در تأمين امنيت و ثبات در افغانستان و منطقه متقاعد سازد.
حامدكرزي يك روز پيش از برگزاري نشست بن دوم گفت كه "پاكستان تا كنون در قبال صلح افغانستان صادق نبوده و همواره تلاش كرده تا روند صلح درافغانستان را برهم بزند." بنا براين، گمان مي رود تا زماني كه دولت و نيروهاي نظامي آن كشور مجبور به همكاري بر روند صلح در افغانستان و منطقه نشوند، حضور ويا عدم حضور اين كشور در نشست بن دوم هم تاثيراتي به صلح افغانستان نمي تواند داشته باشد.
پاكستان كه از چند سال به اين سو به خصوص پس از كشته شدن بن لادن درخاك آن كشور زير بار ملامت جهاني قرار دارد به باور آگاهان امور، به بهانه ي حمله بالاي پوسته هاي سرحدي اش از اشتراك كردن در نشست بن دوم فرار كرده است، زيرا در اين نشست پرسش هاي زيادي در قبال عدم صداقت آن كشور در امر مبارزه با تروريزم و حمايت از دهشت افگنان مطرح بود و مسوولان پاكستاني به اين بهانه خواسته اند تا از اين پرسش ها فرار كرده و در نشست بن شركت نكنند.
تعهد مجدد جامعه جهاني در خصوص افغانستان در شرايط كنوني بيان گر آنست كه دنيا يك بار ديگر اين كشور را مورد توجه قرارخواهد داد و تا زماني كه دولت افغانستان حمايت جامعه جهاني را باخود داشته باشد،عدم حضور پاكستان نه در نشست بن دوم و نه در هيج يكي از نشست هاي ديگر به ضرر افغانستان تمام نخواهد شد بلكه باعث منزوي شدن پاكستان خواهد گرديد.
تعهدات و كمك ها ي جامعه جهاني براي ده سال ديگر از موضوعات عمده يي بود كه در نشست بن بر آن تاكيد شد و يك بار ديگر شهروندان افغانستان را به دورنماي ده ساله ي كشور اميدوارساخت.
نماينده گان جامعه جهاني براي مردم افغانستان اطمينان دادند كه اين كشور را براي ده سال ديگر حمايت خواهند كرد و در مبارزه برضد هراس افگني و تروريزم مردم افغانستان را تنها نخواهند گذاشت، پاكستان كه تا كنون فكر مي كرد پس از سال 2014 ميلادي و خروج نظاميان بين المللي دوباره مي تواند شورشيان طالب را در اين كشور مسلط سازد، حالا گمان مي رود عملي ساختن چنين برنامه يي را نقش بر آب مي بيند، اما آنچه در پيوند به اين موضوع براي مردم افغانستان مهم است اين كه پس از نشست بن دوم جامعه جهاني بايد روند دولت سازی و نهادهای دموکراتیک را به صورت جدي تقويت نمايد، زيرا ايجاد يك اداره مردم سالار و پاسخ گو از ضروريات حتمي و لازمي است كه دولت مردان افغانستان و جامعه جهاني پيش از همه روي آن كار نمايند، تا از يك سو اعتماد مردم نسبت به آينده افغانستان فراهم شود و از جانب ديگر كشورهاي همسايه به خصوص ايران و پاكستان نتوانند با استفاده از مهره هاي جاسوسي شان در ادارات دولتي و ميان مردم نفوذ نموده و در امور افغانستان مداخله كنند.
برخي از گاهان به اين باور اند كه برنامه هاي كه تا كنون از سوي جامعه جهاني در افغانستان تطبيق شده است ، چندان سازگاري با روحيه جامعه افغاني نداشته اند و بخشي از مشكلات ناشي از اين مسأله بوده است، آما آنچه در بن دوم و براي ده سال آينده افغانستان وعده داده شده عملي شود بايد در يك چوكات منظم و مطابق نيازمندي و ضروريات جامعه افغاني باشد.
شورشيان طالب در بيشتر مناطق افغانستان حمايت مردمي ندارند و مردم از آنان بيزاري مي جويند اين مسأله نيز چانس خوبي براي حكومت افغانستان و جامعه جهاني است، در صورتي كه برنامه هاي حكومت سروسامان داده شود. شهروندان افغانستان خود را جز از حكومت و حكومت را حامي خود فكر كنند در آن صورت ديگر جاي براي بقاي مخالفان مسلح و شورشيان در افغانستان نخواهدبود. در حالي در حال حاضر حتا گه گاهي ارگ نشينان نسبت به ديگران حامي شورشيان طالب شده و براي آنان مشروعيت سياسي مي دهند.
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته