جنگ جدید و رهبران راه گم شده
١٥ قوس (آذر) ١٣٩٠
سرانجام درجنگ افغانستان ازاسلحۀ ممنوع وخطرناک «مذهبی» استفاده شد. ازین اسلحه قبلاً ازسوی کشورهای همسایه به خصوص ایران، درزمان طالبان وهم چنان چند سال پیش، درسطح ضعیف، گاه گاه وبنا به مقتضای ملاحظات کوتاه مدت درولایت هرات استفاده شده بود.
حالا مجریان مرگ خود فریاد می زنند که درپاکستان مرکز دارند ودامنۀ صدور انتحاری ها به حریم مجامع مذهبی را توسعه داده اند. همه می گویند که عاملان این حمله «دشمنان اسلام» هستند. هیچ حملۀ انتحاری چه درعراق وچه درپاکستان، به وسیله یک بودایی یا یک مسیحی یا یک فرد یهود انجام نمی گیرد. پس این دشمنان اسلام کی ها اند؟
این حمله مذهبی نیست، حملۀ سیاسی ومرتبط با منافع کشورهای شامل درجنگ افغانستان است.
پس ازعراق وپاکستان، تکرار یورش های مرگبار آلوده به انگیزه های انتقام جویانۀ مذهبی درافغانستان، یک زنگ خطردیگراست که ازادامۀ بحران میان متولیان جنگ منطقه یی وطولانی شدن عمرمصیبت ها در کشور خبر می دهد.
تقابل عصبیت آمیز با بهره گیری از این گونه ابزارها، هم درعراق وهم درپاکستان، ماهیت شدیداً سیاسی داشته اند. حمله برکابل، مزارشریف وقندهار نیز، یک برنامه سازمان یافته، دارای ریشۀ سیاسی والهام گرفته از زورآزمایی های منطقه یی چندین کشور برضد چندین کشور دیگر است.
این بار حمله برمقدسات، قید برنامۀ مدیران جنگ درحوزۀ افغانستان شده است. تعبیروضع تازه این است که جنگ سرانجام وارد مرحلۀ تازه وخطرناک، با نمایشات جدید شده است. نخستین بیانی که می توان پس ازین نوشت، آن است که نخبه گان وفعالان سیاسی، دربدترین موقعیت آزمونگر قرارگرفته اند. این جماعت اکنون راهی ندارد جز این که ابتدا، لزوماً وضرورتاً، بازی های گذشته را عوض کنند و زاویۀ نگاه شان به نقش وقدرت مردم را تغییردهند.
این طوربه نظرمی رسد که مدیران جنگ افغانستان، این نوع ابزارجنگی را درآستین خویش نگهداشته بودند تا موقعش فرابرسد. حالا که علی الظاهرچنین موقعی پدیدارشده است، نتیجه گیری می شود که جنگ جدید با ابزاروحشتناک شروع شده است.
رهبران حاضردرصحنه، با وضاحت درک می کنند که جنگ اصلی درحوزۀ افغانستان، همان جنگ مخفی است که خود را نه تنها درنمایش های سیاسی ودپلوماتیک وتبلیغاتی، بل درخشونت های تکان دهنده عیان می کند.
مردم مثل همیشه، باراصلی بلایا را متحمل می شوند. رهبرانی که همیشه منشاء اختلاف مذهبی، قومی وسیاسی بوده اند، بی تردید ( باسرعت) به رویکرد های جدید برای نجات روی می آورند. پرسش این جاست که رویکرد متولیان سیاسی وقومی چه خواهد بود؟ طرح آن ها راهی برای نجات خواهد گشود؟
جواب این سوال ها اگر دراختیار مردم ساده وغیرنظامی وقربانیان بی گناه قرار ندارد، قطعاً می توان گفت که نزد رهبران تنظیم ها وفرماندهان جنگ سی ساله نیز وجود ندارد. این به آن معنا نیست که جوابی وجود دارد؛ جواب وجود دارد؛ این قدر هست که جواب خصلت منطقه یی وخارجی دارد. پس این بخش سریال، بخش های دیگری هم دارد.
برگرفته از وبلاگ نویسنده
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
عبدلخلیل | 28.11.2015 - 11:09 | ||
من باتوهمنظر هستم وفقط راه حل این چالشها یک رهبر دیکتاتور از طرف فقرا برای چیدن این حیون صفتان گیتی فروش ... |