چگونگی مدیریت بحران در افغانستان
٢٩ حمل (فروردین) ١٣٩٠
مدیریت بحران در افغانستان شیوه خاص و پیچیده خود را داشته ، با هیچ اصول و معیاری مروج در نظام مدیریت همخوانی ندارد.
وقتی دقیق و خیره تر نگاه کنیم ، وضعیت آب را گل آلودن و ماهی گرفتن است !
نظری به مدیریت بحران:
Crisis Management
مدیریت بحران عبارت از یک سلسله تلاشها و برنامه ریزیهای علمی و مسلکی است که بحران را شناسایی نموده، به اساس اطلاعات درست جهت مبارزه به آن تصمیم اتخاذ میشود.
پیش بینی بحرانها، شناخت نقاط بحران خیز و آسیب پذیر، جستجو راه حل، پیشگیری از عوامل و رویداد های که باعث بحران میشوند و بلاخره کنترول سریع بحران از جمله وظایف مدیریت بحران بشمار میرود.
یکی از راهکار های مدیریت بحران بگونه یی است که وقتی یک نهاد و یا نظام از کنترول بحران ، معضل و یا مصیبتی طبیعی، سیاسی و اجتماعی عاجز باشد و یا آنرا عیار نتواند ، باید تدابیری را روی دست گیرد تا از تکرارعین حادثه وهمچنان از وقوع بحران های جدیدی که وضعیت را پیچیده تر میسازد ، پیشگیری شود.
ولی با تاسف و بر عکس معیارات یاد شده ، وقتی حرف از مدیریت بحران در نظام افغانستان بمیان میآید و قسمیکه در ظرف چند سال گذشته دیده شده در اکثر حالات نه تنها اینکه از وقوع حوادث و معضلات طبیعی، سیاسی اجتماعی جلوگیری نشده بلکه در اکثر موارد معضلات که کاملاً قابل پیشگیری بوده بطور مکرر اتفاق افتاده و بدتر از همه اینکه دربیشتر موارد بعضی از اقدامات، راهکارها و بی توجه یی های بعضی نهاد های نظام خود باعث بروز بحران های بزرگ سیاسی اجتماعی شده است.
یک مثال بسیار زنده و حادی که چیزی حدود یک سال است چرخ نظام کشور را متاُثر نموده است، موضوع انتخابات پارلمانی گذشته و نتایج آن است که با تاُسف با گذشت هر روز بر وخامت اوضاع سیاسی اجتماعی کشور میافزاید.
اینکه در کل پروسه انتخابات تا چه حد شفاف و عادلانه برگذار شد ، بحث کاملاً جدا است.
ولی دامن زدن متداوم به معضل انتخابات توسط نهاد های دولتی و آنهم درین شرایط ناجورو پیچیده سیاسی کشور، امروز موضوع انتخابات اخیر را به یک بحران بزرگ سیاسی اجتماعی مبدل ساخته است. که ادامه این شرایط مشروعیت هر سه قوه نظام را زیر سوال برده ، به اعتبار آنها صدمه جدی وارد نموده و جایگاه و موقف نهاد های مذکور را نزد مردم افغانستان و جامعه جهانی به پائین ترین حد آن رسانیده است.
جا دارد که نهاد های دولتی و ملی کشور منافع شخصی و گروهی خود را کنار گذاشته و به جای کشمکش و دامن زدن به چنین مسائل با درک مسئولیت و بکارگیری شیوه های درست و معقول مدیریت، بحران های جدی کشور را درجه بندی نموده راهکارها و تدابیر دراز مدتی را برای مبارزه با معضلات مانند ناامنی ، فقر، بیکاری و صدها مشکل جدی که دامنگیر مردم و کشور ما است، روی دست گیرند.
وقتی آن است که مسئولین بدانند که ادامه این وضعیت به هیچوجه و تحت هیچ شرایطی به خیر و صلاح مردم نبوده و اوضاع کشور را بیشتر از بیش آسیب پذیرتر میسازد. و این تنها دشمنان افغانستان اند که از چنین شرایط استفاده نموده و با دستان بازتر به مقاصد شان میرسند.
بقول شاعر نامور (سهراب سپهری) :
آب را گل نكنيم:
در فرودست انگار، كفتري ميخورد آب
يا كه در بيشه دور، سيرهيي پر ميشويد
يا در آبادي، كوزهيي پر ميگردد
آب را گل نكنيم :
شايد اين آب روان، ميرود پاي سپيداري، تا فرو شويد اندوه دلي
دست درويشي شايد، نان خشكيده فرو برده در آب
آب را گل نكنيم . . .
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته