نقش تاریخی زن در جوامع بشری
۳ حمل (فروردین) ۱۴۰۳
در درازنای تاریخ، زنان نقش ارزنده ای درجوامع بشری ایفا کرده اند. آنها به عنوان مادر وعضو فعال خانواده وجامعه ، هیبت وشکوه شایستۀ خود را در گسترش وترقی جوامع بنمایش گذاشته اند .
زنان درزندگی ازقابلیت های زیادی برخوردارند که آنها را به نیروهای ارزشمند وقابل شناسایی در جامعه مبدل میکند. برخی از این قابلیتها بقرار ذیل اند :
خرد و ادراک ، آفرینشگری و نوآوری ، چهره دستی وکاردانی ، چربدستی درحل مسائل ، توانایی نرم خویی ومهربانی ، تقبل ومسئولیت پذیری است . همین قابلیتها وارزشهای ذاتی ، انسانی واخلاقی زنان بمثابه شخصیت تبارمند و والاگوهر ، تساوی حقوقی وی را با مردان در جوامع بشری تبیین می کند . این ارزشهای ذاتی زنان نه تنها بمفهوم برابری درحقوق ومکلفیتها ، بلکه برابری درامکانات ، آساینده ها ، دستمایه های اجتماعی واقتصادی می باشد.
سودمایه هم سنگی حقوقی زن و مرد در حیات اجتماعی :
سودمایه هم سنگی حقوق زن ومرد درزندگی اجتماعی وخانواده ، درحقیقت گزارۀ از : هم وزنی، همسانی، همتایی ومساوات را بازگومی کند . ودرشکل پذیری ارزشهای ذیل رویت حاصل می کند .
ــ هم سنگی حقوق زن ومرد ، به تأمین امنیت وآرامش یک جامعه مدد می رساند .
ــ ومسبب گسترش وپیشرفت زیرساختهای : اجتماعی وفرهنگی واقتصادی کشور می گردد .
ــ هم سنگی حقوق زن ومرد ، درآسودگی، بهزیستی، تندرستی وشادابی جامعه وفرد یاری می رساند.
ــ هم سنگی حقوق زن ومرد ، پایه واساس یکسانگری اجتماعی در جوامع بشری می گردد .
ــ هم سنگی حقوق زن ومرد ، نهاد ها وپایه های اخلاق انسانی و ارزشهای کرامت ونجابت زن ومادررا درزندگی اجتماعی هستایش می بخشد .
کشورهائیکه رویکرد هم سنگی حقوقی زن ومرد در قانون اساسی آنها تسجل گردیده ، زن همچو شخصیت حقوقی مستقل ، ازمصونیت وآزادی های مدنی برخوردار است .
درکشورهای که هنوز رویکرد هم سنگی حقوقی زن ومرد به مراتب والای انسانی ارتقا نیافته است. افکار واندیشه های سنتی ودینی جا افتاده در آنها ، آزادی ، حق ذاتی وانسانی زنان را ، در دائره اسارت خویش مستور نموده و آنها را از آزادی حق انتخاب در امور زندگی آموزش وپرورش واشتغال بی نصیب گردانیده ومانند برده درخدمت مردان قرارداده اند. ودرچنین جوامع برتری بیجای جنسیتی همچو یک چالش بزرگ دربرابری تحقق حقوق مساوی زن ومرد قرارگرفته است .
دیدگاهای سنتی و دینی در مورد برابری حقوق زن و مرد ، باورمند به تفاوت های ذاتی آنها می باشند. آنها زن ومرد را به دو گروه اجتماعی سنتی تقسیم می کنند که این تقسیم بندی دارای ماهیت ضد انسانی واخلاقی بوده وهمبستگی وهمزیستی واقعی را در جامعه وخانواده مختل می سازد.
رشد متعادل اقتصادی ، اجتماعی و رفاء همگانی یک جامعه هنگامی امکان پذیر است که زنان ومردان دریک تعادل حقوق شهروندی بدور از حصارهای اندیشه وایقان ، از تمام آزادی های جامعه مدنی مساویانه برخوردار باشند. زنان ومردان باید در تمام نهاد ها وزیرساختهای دانشی وتولیدی وتربیتی جامعه ، در آموزش واشتغال ، ونهادهای رسانه ای ، بهداشت وتعلیم وتربیه ، ورزش ، اقتصاد ، فرهنگ وسایر موسسات کشوری وغیره : هم سنگ، هم وزن ، ، همرسته ، ترازمند ، هم رتبه وهم ــ شأن ، برابر وهم پایه ، همتا وهمسان باشند .
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته