فتوی خودی یا شخصی

۸ ثور (اردیبهشت) ۱۴۰۱

یک عده زیاد مردم بطور ناخودآگاه فتوی خودی یا شخصی برای خود میدهند که این جز شریعت اسلام است. فتوی خودی آن است که چون انسان از دید و بینش اسلام آزاد خلق شده است و خود مختار است پس حتی در احکام می تواند برای خود و همچنان اگر در راس کار باشد برای مصلحت دیگران فتوی دهد. و اما نه می تواند از دایره ایمان خارج شود.  پنج بنای مسلمانی از زمره احکام است نه ایمان .
ایمان داشتن شرط و شرایط ندارد. یا شخص از قلب ایمان دارد و قبول می کند و یا ندارد و قبول نه می کند.  و اما احکام شرط و شرایط دارد ؛ نظر به شرایط زمان و مکان ، حکم می تواند تغییر کند. طور مثال حضرت عمر  ( رض)در زمان قحطی حد جزا دزد را تغییر داد .
چون انسان خود مختار است که چگونه رابطه با خدا داشته باشد. درین بحث باید دو سه موضوع را دقیق بدانیم تا فتوی خودی و شخصی را بتوانیم توجیه کنیم.
اول ایمان است . ایمان عبارت است
ایمان به یگانگی خداوند ،
 ایمان به فرشتگان
ایمان به پیامبران ،
ایمان به کتب آسمانی ،
 ایمان به آخرت ،
ایمان به قضا و قدر
و ایمان به زنده شدن بعد از مرگ
به اساس نص قرآن مجید ایمان با نیت پاک و اعمال نیک می تواند زیاد شود که این در اثر  تطبیق اعمال نیک تزید داده شود و یا در اثر غفلت کم شود. اما با این هم خودمختاری انسان را نفیه نه می کند. همینکه ایمان نظر به نص قرآن زیاد و کم می شود آزادی انسان را بیان می کند .
در رابطه به خدا شناسی سه رابطه وجود دارد که رابطه انسان با خداست، رابطه انسان با خودش است و رابطه انسان با اجتماع است که این سه رابطه را در علوم امروزی
Theo-ethics , Psycho-ethics , Socio-ethics
یاد می کنند.
رابطه انسان با خدا بسیار خصوصی است. نماز خواندن و روزه گرفتن از رابطه های خصوصی انسان با خداست. مثلا در روزه گرفتن آنقدر خصوصی است که یک شخص از یک شخص دیگر نباید سوال کند که روزه داری یا نداری . ( احیاء علوم الدین اثر بی نظیر امام غزالی طوسی علیه الرحمه  ) ، موضوع شخصی انسان با خداست.  همچنان چون شخص با ایمان است و به مفردات ایمان که یک موضوع قلبی و فکری أست که در بالا تذکر داده شد ، اعتقاد کامل دارد و اما در عملکرد احکام  رابطه اش را خود مشخص می کند. مثلا نماز خود را خودش به تاخیر می اندازد در حالیکه باید به وقت نماز خواند. یا در ماه رمضان دوست دارد. روزه بگیرد و یا سحری صرف کند و یا نکند و افطار کند و اما در طول روز  نظر به یک مشکل که دارد تنها آب می نوشد و بس . حکم چنین نیست و اما چون رابطه از نکاه Theo-ethics بسیار خصوصی است خودش مسولیت گناه خود را به دوش میگیرد چنانچه قرآن می گوید :
کل نفس بما کسبت  رهینه یعنی انسان مسول گناه و خطای خود است .اما خداوند از قلبش آگاهی دارد و می بیند و می داند که چرا بنده اش چنین عمل می کند و چون خدا می داند که ایمان کامل دارد در عملکرد احکام خداوند سختگبر نیست و قرآن می گوید که خداوند برای بندگان سختی نه میخواهد .  و به پیامبر هم گفته است که وظیفه اش تنها رساندن پیام است. اینکه مردم قبول می کنند یا نه می کنند و یا به چه ترتیب عمل می کنند نه مسولیت پیامبر بوده و نه مسولیت علما می باشد و نه مسولیت یک حکومت اسلامی.
انسان از نگاه Socio-ethics مسول مردم است و آن وقتی است که گناه او علنی باشد و آنهم ثبوت شود. اگر قانون مدنی یک کشور اسلامی روزه خوردن را در محضر عام مجاز نه می داند و اگر کسی مرتکب این قانون شکنی می شود بعد از ثبوت اینکه شاید شخص مریض باشد تکلیف شکر داشته باشد و مجبور شود یک دوا و یا چیزی بخورد تثبیت شود اینجاست که محکوم شمرده می شود یا نمی شود . یعنی در نظام مدنی اسلام کرامت شخص بسیار مطرح است که نباید پایمال شود. انسان خود مختار آزاد است که در رابطه با خودش و خدایش چگونه عمل می کند زیرا دین در سطح فردی یک موضوع بسیار نازک و زیبای رابطه بین خدا و انسان است و نهایت خصوصی است.
دکتر فرید یونس
استاد باز نشسته بشر شناسی خاور میانه و فلسفه اسلامی دانشکاه ایالتی کلیفورنیا







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



داکتر فرید یونس