سه روز اخیر اشرف غنی در ارگ کابل
۱۳ قوس (آذر) ۱۴۰۰
فرار و سقوط اشرف غنی رئیس جمهور دولت سرنگون شدۀ جمهوری اسلامی افغانستان یک پدیدۀ شگفت آور، غیر منتظره و بسیار پرسش بر انگیز است. هنوز به سوی این فرار و سقوط با نگاه های متفاوت و تحلیل های متفاوت نگریسته می شود. این فرار و سقوط در هاله ای از ابهام و تاریکی قرار دارد.
در این جا روایتی از فرار اشرف غنی که سقوط سریع و آسان دولت و حکومتِ تحت ریاست او را در یک چشم به هم زدن رقم خورد توسط یکی از مسئولین سابقه کار مطبوعاتی ریاست جمهوری که شاهد عینی لحظه های سقوط حکومت بود، بیان می شود. نام ایشان بنا به خواهش خودش در این روایت به عنوان روای ذکر نمی گردد. وی در یک گفتگوی اختصاصی از سه روز اخیر ریاست جمهوری اشرف غنی سخن می گوید که غنی طی این سه روز چه کرد و چگونه ارگ را بصورت ناگهانی و بدون اطلاع اعضای ارشد حکومت و کابینۀ خود و حتی رئیس دفتر خود با جمعی اندک از حلقۀ کوچک نزدیک به خودش ترک کرد و از کشور خارج شد.
آنچه که در زیر می خوانید بیان و توضیحات راوی در مورد اشرف غنی و سه روز اخیر کار او به عنوان رئیس جمهور در ارگ به من (نگارنده) است. برخی از این توضیحات و اظهارات چشم دید راوی به عنوان یک شاهدو یک فرد مسئول و آگاه در امور مطبوعاتی داخل ارگ است که صادقانه و بدون کم و کاست ابراز می می دارد و اندکی از این توضیحات دیدگاه وبرداشت راوی در مورد اشرف غنی و افکار و روش او است که مسلماً از سوی خوانندگان با دید مختلف و متفاوت نگاه می شود.
جمعه 22 اسد 1400 / 13 آگست 2021:
«اشرف غنی ویژگی های عجیب و غریب داشت. رفتار و برخوردش با اعضای دولت و کارمندان دولت و به خصوص در داخل ارگ غیر قابل پیش بینی و نامتعارف بود. گاهی حتی چهره و یا رنگ لباس یک کارمند نیز میتوانست حال رئیس جمهور را برهم بزند و او را عصبانی بسازد. یگانه واکنشی که او را خوش میساخت کف زدن بعنوان تائیدی به صحبت هایش بود. با این همه اما در چند روز اخیر ریاست اش این خصوصیت در او بیشتر شده بود. این حالت نشان می داد که او حالت طبیعی و تعادل روانی ندارد و دچار نوعی از نفرت و عقده مندی است، اما خیلی مشکل بود به قصد فرارش پی برده شود چون همیشه از ماندن در کنار مردم و کشور خود صحبت میکرد و زمامداران فراری را با صفات بد یاد میکرد.
اشرف غنی در داخل ارگ و داخل حکومتش بر یک حلقۀ بسیار کوچک اعتماد داشت و نزدیک بود. حمدالله محب مشاور امنیت ملی و فضل محمودفضلی دوچهرۀ اصلی این حلقه و نزدیک به غنی مهره های بودند که تمامی صلاحیت های امنیتی و حکومتداری کشور را برایشان اعطا کرده بود. در قدمه های بعدی اجمل غنی، اجمل احمدی و وفی امین افرادی بودند که همیشه در معاملات پولی نقش برجسته داشتند. حمدالله محب یگانه فردی بود که با خانواده اش در ارگ زنده گی میکرد و به قصر نمبر یک، محل اقامت اشرف غنی رفت و آمد داشت و حتی گفته میشد که مانند فرزند رئیس جمهور شب ها را هم همانجا استراحت می کند. لیل محب خانم حمدالله محب طولانی ترین ملاقات های رئیس جمهور را به خود اختصاص داده بود. من بارها شاهد بودم که در اوقات رسمی با فرزندانش به قصر گلخانه به ملاقات رئیس جمهور میرفت. اشرف غنی مطابق اسکیجول روزمره خود(تقسیم اوقات کاری روزانه) همه روزه در آغاز صبح برای نیم ساعت با حمدالله محب و محمود فضلی رئیس ادارۀ امور ریاست جمهوری جلسه سه نفره میداشت.
از اینکه هدایات رئیس جمهور گاهگاهی از این جلسات سه نفر به شکل درست و یا به موقع به متین بیک رئیس دفتر و وحید عمر رئیس عمومی ارتباطات استراتیژیک نمیرسید، به نقل از وحید عمر یکبار متین بیک رئیس دفتر غنی و وحید عمر رئیس روابط استراتژیک ریاست جمهوری از رئیس جمهور خواستند که همین جلسۀ دونفری را به جلسۀ چهارنفری تبدیل نماید تا تبادل معلومات و هماهنگی ها به شکل بهتر صورت گیرد و هماهنگی بیشتر در کارها میان این دفتر ها شکل بگیرد. با وجودی که رئیس جمهور این پیشنهاد را تائید کرد و جلسات چهار نفری با وی در آغاز صبح انجام می یافت، اما قبل از آن یا بعد از آن بازهم محب و فضلی با اشرف غنی جلسات دونفری خود را با رئیس جمهور داشتند؛ یعنی هیچ پیشنهاد، نظر و وضعیتی نمیتوانست به تعداد اشتراک کننده گان این جلسات بیافزاید که این خود بیانگر انحصار حکومتداری ایشان است.
در هفته های اخیر بنابر مداخلات کاری بیش ازحد شورای امنیت در برنامه های مهم رئیس جمهور، اسکیجول روزمره کاری رئیس جمهور نامنظم شده بود. حتی گاهی انجام سفر های ولایتی غیرمترقبه بدون آماده گی های که معمول بود از سوی مسئولین شورای امنیت شامل برنامه کاری رئیس جمهور می گردید و گاهی برنامۀ مهمی که برایش آماده گی گرفته میشد، لغو میگردید. اعمال نفوذ غیرمسلکی و غیرضروری شورای امنیت در کار سایر ارگان های ارگ بیشتر از هروقت دیگر اجرا میشد. این مداخلات کاری تمامی نهاد ها را در داخل ارگ ریاست جمهوری به مشکل دچار ساخته بود اما از اینکه حمدالله محب مثل فرزند نازدانۀ رئیس جمهور بود، هیچ نهادی نمیتوانست اعتراض رسمی نماید. تصمیم های اشرف غنی هم اکثراً به اساس رهنمود های شورای امنیت اتخاذ میشد، حتی اگر به شکل عجولانه هم میبود. از جمله رفتن رئیس جمهور غنی به بالاحصار کابل بخاطر ضبط پیام جنگ با طالبان که براساس یک تصمیم عجولانه انجام شد. اشرف غنی فکر میکرد که با این پیام به حیات حکومتش که به سرعت بسوی سقوط و مرگ می رفت، با استفاده ابزاری از مردم جان دوباره ببخشد و بقای حکومت خود را تضمین کند.
روزجمعه که یک روز رسمی نبود رئیس جمهور صبح را با جلسۀ نیم ساعته در قصر نمبریک با مهمان ویژه اش آغاز میکند. نام این شخص در اسکیجول روزمره ذکر نگردیده بود و هیچ کسی به قصرنمبریک هم رفت و آمد نداشت. پس از چاشت همین روز در یک نشست امنیتی در الحاقیه قصرسلام خانه اشتراک میکند و بعد از آن حوالی ساعت 6:00 دیگر پیامی را ضبط میکند که بعد از سقوط حکومت اش نیز نشر نگردیده است. در اسکیجول روزجمعه رئیس جمهور همچنان یک برنامه بیرونی ذکر شده بود اما پس از چاشت به من گفته شد که همین برنامه، "ضبط پیام ویدیویی" است که در بیرون از ارگ باید ضبط شود. برایم گفته شد که باید برای تنظیم آن آماده گی گرفته شود. معمولاً ضبط پیام های رئیس جمهور در قصرهای داخل ارگ ضبط می شد اما ضبط این "پیام جنگ" در محل بیرون از ارگ در نظر گرفته شده بود. جالب این بود که هیچ کسی نمی فهمید رئیس جمهور پیام را دقیقاً در کجا ضبط می کند؟ حتی محافظین ریاست جمهوری نیز نمی فهمیدند که این پیام در کجا ضبط می شود. بالآخره به تیم که مسئولیت اتخاذ آماده گی را داشتند گفته شد که سخنرانی رئیس جمهور در بالاحصار کابل ضبط می شود. تیم دفتر مطبوعاتی با تیم محافظت و تشریفات ریاست جمهوری به عنوان تیم مقدماتی به محل اعزام گردید تا آماده گی بگیرند. رئیس جمهور عمداً و به منظور خاصی بالاحصار را برای ضبط پیام مهمش انتخاب کرده بود. او فکر میکرد که بالاحصار یک جای بسیار تاریخی است که نیروهای امپراتوری بریتانیا در این جا شکست داده شد و نابود گردید و از این رو این مکان برای ضبط و انتشار پیامی که حکایت از ایستادگی در برابر دشمن یعنی طالبان دارد حکایت از عزم و ارادۀ رئیس جمهور در جنگ و مقاومت علیه طالبان می کند و این پیام برای مردم و نیروهای مسلح می رساند که رئیس جمهور و سرقوماندان اعلای شان برای فرماندهی و پایداری در این جنگ استوار و قاطع است.
رئیس جمهور به بالاحصار رسید، و در کنار بسم الله خان وزیر دفاع پیام را خواند. پیام مذکور از طرف دفتر ما ضبط شد. اشرف غنی در این پیام از مردم در کابل می خواست که برای دفاع از شهر شان در کنار نیروهای امنیتی به پا برخیزند و علیه طالبان مقاومت نمایند. وی که در کنار وزیر دفاع ایستاده بود از قوای مسلح می خواست که نگذارند طالبان به پایتخت دست یابند و جنگ با طالبان و دفاع از کشور و پایتخت و دولت وظیفۀ ملی و دینی شان است. خلاصه اینکه پیام اشرف غنی که در بالاحصار ضبط شد، پیام جنگ بود نه پیام صلح. از جنگ، از مقابله، از بسیج مردم و از شهامت قوای مسلح سخن گفته بود که باید همه در برابر طالبان ایستاد شوند و از کابل دفاع کنند.
از اینکه مداخلات کاری مشاوریت شورای امنیت در کار سایر ارگان ها بیشتر شده بود متن این پیام هم به سفارش دفتر شورای امنیت ملی به ریاست حمدالله محب تهیه گردیده بود.
پیام ضبط شده رئیس جمهور از بالاحصار طبق معمول باید ایدیت تخنیکی میشد. بعد از ایدیت تخنیکی حتی نظر مسئولین درجه اول مطبوعاتی ارگ بشمول وحید عمر این بود که پیام مذکور نباید نشر گردد چون آتش جنگ را بیشتر شعله ور میسازد و از طرف دیگر این پیام باید قبل از سقوط ولایات نشر میگردید. به هرصورت قرار بود که پیام همان جمعه شب نشر شود، اما بنابر تصمیم که معلوم نیست از طرف کی گرفته شد، این پیام نشر نشد. بدون شک این تصمیم را کسی گرفته بود که با صلاحیت ترین فرد در تصامیم رئیس جمهور بوده است و یا ممکن فشارهای سیاسیون خارجی و داخلی که بالای رئیس جمهور بیشتر شده بود، باعث گردید تا این پیام مهم نشر نگردد. همه میدانند که فشارهای زیادی در روزهای اخیر سقوط کابل بر ارگ حاکم بود و اکثریت آنانیکه فشار می آوردند، طرفدار پایان حکومت مشهور به "جمهوریت سه نفره" بودند.
جمعه شب یا فردا صبح در صفحات اجتماعی ارگ بصورت گمراه کننده به جای انتشار این پیام رئیس جمهور، خبر بازدید وی از بالاحصار کابل نشر شد که در همراهی با وزیر دفاع دیده می شد.
متاسفانه در کار دستگاه مطبوعاتی ارگ ریاست جمهوری از طرف دفتر شورای امنیت و اداره امور همیشه مداخلات غیرمسلکی صورت میگرفت و از مهم ترین جلسات رئیس جمهور فقط خبرهای تشریفاتی بی محتوی نشر میگردید که این همه باعث گردید تا ملت از آینده خویش بیخبر بمانند؛ جفای نابخشودنی که امروز جبران ناپذیر است.»
شنبه 23 اسد 1400 / 14 آگست 2021:
«روز شنبه 23 اسد که یک روز رسمی بود رئیس جمهور کارش را طبق معمول با "جلسه سه نفر" با حمدالله محب و محمود فضلی آغاز کرد. یکی از جلسات جالب این روز "جلسه در مورد بیجاشده گان داخلی" بود که نسبتاً خلاف معمول امرالله صالح معاون اول ریاست جمهور در این جلسه اشتراک نکرده بود با وجودیکه نامش از قبل شامل آجندا و اسکیجول هم بود. امرالله صالح از جمله مقاماتی بود که کمترین غیابت را در جلسات میداشت. از طرف دیگر تدویر جلسه در مورد بیجاشده گان داخلی نظر به وضعیتی بدی که در کشور حاکم بود برای همه سوال برانگیز بود. خبرهای ناگوار از پیشروی طالبان بگونۀ برق آسا در همه جا زمزمه میشد و ولایات شرقی بدون درگیری به طالبان تسلیم داده میشد. بی تفاوتی ظاهری رئیس جمهور برایم سوال بی پاسخ آن روز بود که جوابش را با فرار پنهانی او به روز یکشنبه یافتم.
جلسه با رهبران سیاسی یکی از مهمترین جلسات روز شنبه بود که بنابر خواست ایشان تدویر یافت. گرچه رئیس جمهور به این جلسه تمایل نداشت اما ناچار بود به این جلسه اشتراک نماید. به اساس معلوماتی که بعد از جلسه بدست آوردم، رئیس جمهور غنی به اشتراک کننده گان این جلسه وعده داده بود که آمادۀ کناره گیری به منظور ایجاد یک حکومت طالبان-سیاسیون آماده است و سیاسیون حاضر در جلسه میتوانند این پیام را به طالبان برسانند. ملاقات با آقای راس ويلسون، شارژدافير سفارت ايالات متحده امریکا نیز عصر همین روز به شکل حضوری پس از جلسه با سیاسیون در ارگ ریاست جمهوری انجام شد.
صحبت های تیلفونی جداگانه با وزیر دفاع و وزیر خارجه ایالات متحده امریکا آخرین برنامه کاری روز شنبه رئیس جمهور اشرف غنی در ارگ و شاید هم آخرین صحبت های رسمی اش از آدرس یک رئیس جمهور با جانب امریکا بوده است. صحبت های تیلفونی وزیر خارجه و دفاع امریکا با اشرف غنی پس از ملاقات غنی با رهبران سیاسی در ارگ بسیار مهم بود و به نظر می رسید که آنها غنی را آماده ساخته اند که از قدرت کنار برود و صلاحیت امضای موافقت نامه ای را در این مورد به هیئاتی بدهد که بریاست عبدالله روز بعدی عازم قطر می شود. همچنان از دوستان آگاه خود خبر شدم که گویا رئیس جمهور غنی در صحبت هایش با وزیر خارجه ایالات متحده امریکا موافقت کرده بود که فردا یعنی روز یکشنبه در یک نشست خبری استعفای خود را اعلام میکند و قدرت را رسماً به آنچه میان سیاسیون و طالبان موافقه گردیده است می سپارد؛ کاری که عملی نشد.
یک نکتۀ دیگری را که من این جا می خواهم یاد آوری کنم مربوط به انتخابات ریاست جمهوری 2019 و شرکت رئیس جمهور با امرالله صالح در جلسۀ امنیتی مونیخ در آلمان و اعلان کمیسیون انتخابات در مورد پیروزی اشرف غنی در انتخابات می شود. در ماه فبروری سال 2020 وقتی که رئیس جمهور جهت اشتراک در کنفرانس امنیتی مونیخ در آلمان بود یک ملاقات نسبتاً طولانی تر از زمان اختصاص داده شده با مایک پامپیو وزیر خارجه و آقای مارک اسپر وزیر دفاع امریکا داشت. در این ملاقات که دو یا سه روز پیش از اعلام نتایج نهایی انتخابات جنجالی صورت گرفت از جانب افغانستان امرالله صالح و محب و از جانب امریکا زلمی خلیلزاد نیز اشتراک داشتند. من در اتاق پهلو جلسه با یک تعداد محدود همکاران در انتظار بودیم ویا بالای خبر ملاقات های قبلی کار میکردیم. بعد از ملاقات دفعتاً امرالله صالح با عادت های همیشگی که داشت، بگونه سراسیمه و افتخار آمیز داخل شد و در حالیکه دستانش را به هم میزد، زیرلب گفت: "تمام شد بخیر!" در همین لحظه دنبال موبایلش بود تا جای زنگ بزند. وقتی امرالله صالح از اتاق انتظار به طرف اتاق خود رفت و سایر اشتراک کننده گان این ملاقات نیز در دهلیز بیرون شده بودند، زمزمه های یکی به گوش دیگر گفته میشد که گویا کمیسیون انتخابات نتایج نهایی را به زودی به نفع اشرف غنی اعلام میکند و این موضوع بین هردو جانب در جلسۀ که گذشت موافقت شد. در همانجا میگفتند که اما عمر حکومت کمتر خواهد بود. انجام این موافقت در سیمای وزیران خارجه و دفاع امریکا نیز دیده میشد که گویا به توافقی مهمی با اشرف غنی دست یافته اند. این دو وزیر نسبتاً خوشحال به نظر میرسیدند و از ما تقاضا کردند که اتاق انتظار را برایشان به مدت چند دقیقه تخلیه کنیم تا آنها بتوانند چند دقیقه بین هم به تنهایی صحبت نمایند. این ملاقات به تاریخ 14 یا 15 فبروری(2020) صورت گرفت و پس از مواصلت دوباره رئیس جمهور از آلمان به کابل به تاریخ 18 فبروری نتیجه نهایی را کمیسیون انتخابات اعلام کرد و رئیس جمهور غنی را برنده اعلام نمود.
یادآوری این مسئله را بخاطری کردم که ممکن رئیس جمهورغنی برای قرارگرفتن در راس یک حکومت با عمر کوتاه شش ماه، یکسال یا کمتر و بیشتر در همان جلسه در مونشن آلمان موافقت کرده بود. اما از آنجایکه اشرف غنی در سیاست به هیچ عهدش پابندی نداشت، به احتمال زیاد به عهدی که با وزیران دفاع و خارجه امریکا در شهر مونشن آلمان کرده بود، بعد از اعلام نتایج انتخابات پابندی نشان نمیداد از هیمن رو حلقات خارجی و داخلی مجبور بودند فشارهایشان را بر وی بیشتر نمایند. صحبت های تیلفونی وزیران خارجه و دفاع امریکا، ملاقات با سر پرست سفارت امریکا و جلسه با بزرگان سیاسی داخلی آخرین فشارهای بود که بر رئیس جمهور وارد گردید و تعهد رئیس جمهورغنی را همه گرفته بودند که به انتقال قدرت تن دهد.
اما اشرف غنی به شکل زیرکانه به بازی پنهانی و اصلی خود ادامه داد و علی رغم موافقت های که با سیاسیون خارجی و رهبران سیاسی داخلی کرده بود روز یکشنبه با فرار ناگهانی، خلای قدرت ایجاد نمود و تمامی برنامه های از قبل موافقت شده را برهم زد.
سوال این است که چرا اشرف غنی چنین کرد؟ به نظر من اشرف غنی یک بازیگر ماهر بد بود، سخت حس جاه طلبی داشت، تعصب نه تنها قومی بلکه قبیلوی در او موج میزد، در مقابل رهبران جهادی عقده مندی بی حد و مرز داشت. اشرف غنی با نهایت عقده مندی که نسبت به دیگران داشت، خواست که قدرت را به شیوۀ خودش و مطابق هدف خودش به گونۀ صد در صد در دست طالبان که تجربۀ حکومتداری ندارند بسپارد و همچنان هیچ گونه قدرت مشترک و دولت مشارکتی شکل نگیرد. او این کار را با فرار و ایجاد خلای قدرت انجام داد.»
البته در مورد دیدگاه راوی این روایت که اشرف غنی در یک بازی قومی و عقده مندانه که در برابر رقبایش داشت و اینگونه با خلای قدرت بصورت عمدی حکومت را به طالبان تحویل داد، باید با دقت بیشتر نگاه کرد. ممکن است غنی با این انگیزه و تفکر قومی اینگونه تحویل دهی قدرت را مدنظر داشت و عملی کرد، اما او با این کار، طالبان را نیز دچار یک معضل بزرگ با دنیا ساخت. تا هنوز پس از دسترسی طالبان به قدرت و تشکیل حکومت آن ها هیچ کشوری حاضر به شناخت حکومت شان نشده و در حدود ده ملیارد دالر پول افغانستان را امریکا منجمد ساخته است. این وضعیت برای حکومت طالبان و حکومتداری آنها بسیار چالش آفرین و خطر ناک است. در حالی که اگر قدرت پس از توافق به طالبان و یک حکومت مشترک انتقال داده می شد و اشرف غنی آن را انجام می داد، احتمال زیادی بود که آن حکومت مورد شناخت رسمی اکثریت کشورهای جهان قرار بگیرد و طالبان معضل امروز را نمی داشتند.
یکشنبه 24 اسد 1400 / 15 آگست 2021:
«در جدول برنامۀ رئیس جمهور یا اسکیجول که برای روز یکشنبه تنظیم شده بود و شام روز قبل در دسترس من قرار گرفت برخلاف روز های دیگر از ملاقات ها بیشتر خبری نبود. امروز اولین ملاقات با سلام رحیمی و بعد با حمدالله محب و محمود فضلی. پس از آن ملاقات محب و فضلی به اضافه متین بیک و وحیدعمر بود. اکرم خپلواک مشاور ارشدش و نام نثاراحمد فیضی غوریانی وزیر صنعت و تجارت نیز از جمله کسانی بودند که در اسکیجول تایم صبح نام شان درج بود. ملاقات با اکرم خپلواک بسیار کوتاه بود و فکر میکنم ملاقات با غوریانی صورت نگرفت.
من صبح روز یکشنبه حوالی ساعت 10 داخل ارگ شدم، کارمندان ارگ سراسیمه و نگران بودند، شماری زیاد شان از ارگ بیرون می شدند. مسئولین دفتر ما نیز آشفته به نظر میرسیدند. زمزمه های مردم در شهر نیز حاکی از داخل شدن طالبان در حومۀ شهر حکایت میکرد.
حوالی ساعت دوازده و نیم چاشت خبر رسید که گویا رئیس جمهور به محل سوق و اداره وزارت دفاع میرود. بازهم طبق معمول باید به محل میرفتیم و آماده گی میگرفتیم.
وقتی به وزارت دفاع رفتیم در وزارت کسی از برنامۀ آمدن رئیس جمهور خبر نبود. هیچ ترتیبات تشریفاتی در وزارت وجود نداشت. حدود یک ساعت در محوطه وزارت دفاع سرگردان شدیم و تماس های که با مسئولین نزدیک به رئیس جمهور میگرفتیم برای ما گفته میشد که منتظر باشید. ساعت دو یا دونیم پس از ظهر بود که چرخ بالها از میدانچه قصر دلکشا برخاستند. ما اول فکر کردیم که رئیس جمهور با چرخبال ها به وزارت دفاع می آید که معمول نبود. اما بعد از پرواز دیدیم که چرخ بالها رو به سوی شمال کردند و از ما دور شدند. یک تعداد مسئولین ریاست محافظت (پی پی اس)که در وزارت دفاع بودند با رئیس شان تماس مخابروی و تلیفونی گرفتند اما کسی جواب نمیداد. تماس های پیهم هیچ نتیجه نداشت. برخی دیگر از مسئولین و قوماندان هایشان که در مخابره هم فعال بودند نمی فهمیدند که اصل گپ چیست و چرخبال ها کجا رفتند؟
من نیز با رهبری دفتر ما تماس گرفتم، اما تیلفون او نیز خاموش بود و پاسخ نمیداد. ما فوراً وزارت دفاع را ترک کردیم و به داخل ارگ بر گشتیم. در مخابرۀ های شماری از مسئولین محافظت ریاست جمهوری هر لحظه خبر جدیدی از آشفتگی در داخل ارگ می رسید.
ریاست عمومی محافظت رئیس جمهور (پی پی اس)متشکل از حدود سه هزار نفر بود. این ریاست در دوران حامدکرزی تا دو هزار پرسونل داشت اما در آغاز دوره اشرف غنی تشکیلات این ریاست بیشتر شد چون از یک سوی یک معاونیت آن محافظت رئیس جمهور بازنشسته را برعهده داشت و از طرف دیگر با گماشته شدن اختر ابراهیمی ساحه تحت کنترول ریاست محافظت وسعت پیدا کرد. اکثر افراد جذب شده در دوران اشرف غنی در ریاست محافظت رئیس جمهور از ولایت های لغمان و لوگر بودند. ریاست محافظت رئیس جمهور یکی از نهاد های مسلکی با تجهیزات و پرسونل متعهد بود. تمام ساحات داخلی و بیرونی ارگ ریاست جمهوری توسط کمره های امنیتی مجهز تحت پوشش قرار داشت. اگر واقعاً بخواهند وقایع را مستندسازی نمایند، طالبان می توانند در این کمره ها بصورت دقیق ببینند که آن روز در ارگ چه گذشت و چه کسانی پول، اسناد و دارایی های ارگ را غارت کردند.
هرچند حامد کرزی دیگر رئیس جمهور نبود اما در ریاست محافظت رئیس جمهور نفوذ زیاد داشت و در میان سطح مدیریتی این ریاست از احترام خاصی برخوردار بود.
بعد از فرار اشرف غنی و تیم نزدیک اش فرماندهی و سوق اداره در ریاست محافظت رئیس جمهور نیز برهم خورد. انتخاب دیگری بغیر از ترک ارگ ریاست جمهور نداشتم.
چندساعت بعد خبر شدیم که اولین صدای که از غارت پول در مخابره ها شنیده شد، کشیدن پول توسط یکی از خانه سامان های از قصر نمبریک بود. در "آی ام اف" (یکی از محلات نزدیک ریاست محافظت رئیس جمهور که موتر های رئیس جمهور نیز آنجا پارک می شد)، یک تعداد از محافظین نزدیک و یاور های امنیتی رئیس جمهور بعد از فرار فرد اول بر سر تصاحب پول برخورد فزیکی کردند. حتی از یکی از همکاران ما شنیدیم که معاون اوپراتیفی ریاست محافظت که قصد فرار دادن پول ها را داشت در یک درگیری مسلحانه در داخل ارگ از سوی کارمندان پائین رتبه اش از ناحیۀ دست زخم برداشت. همچنان در همین وضعیت یکی از راننده های رئیس جمهورغنی به بهانۀ اینکه به خانه حامدکرزی خواسته شده است، موتر رئیس جمهور را از ارگ با پول که در آن جابجا شده بود به بیرون انتقال داده است. این عدم فرماندهی در ریاست محافظت رئیس جمهور حداقل به مدت سه ساعت پس از فرار اشرف غنی ادامه داشته تا بالاخره به فرماندهی جنرال محمدالله امین قومندان امنیت فزیکی این ریاست و سایر نزدیکان اش وضعیت ارگ تحت کنترول در آمد.
پس از این همه هرج و مرج به اساس گفته های خود جنرال امین که شب این حادثه در تلویزیون الجزیره با طالبان بگونه لایف (زنده) از قصر گلخانه ارگ صحبت میکرد، به اساس پیشنهاد حامد کرزی و معصوم استانکزی مسئولیت تامین محافظت ارگ را الی تحویل دهی برای طالبان برعهده گرفته بود. جنرال امین تا حدی از چپاول ارگ ریاست جمهوری جلوگیری کرد و به محافظین دستور داد که از ورود و خروج در ارگ الی فرماندهی خودش جلوگیری صورت گیرد. این در حالیست که حدود دو هفته بعد شماری زیادی از محافظین رئیس جمهور مدعی اند که جنرال محمدالله امین خودش نیز با تحت کنترول درآوردن وضعیت امنیتی ارگ، باقی پول ها را با افرادی از نزدیکانش بیرون کشیده بود. دو یا سه روز پیش از تکمیل روند تخلیه جنرال امین با شماری از همین نزدیکان و همکاران اش در میان افغانهای دیده شده که در پروسه تخلیه از افغانستان بیرون شده اند.
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته