وضعیت کنونی افغانستان

۱۳ سرطان (تیر) ۱۴۰۰

مصاحبۀ محمد حیدراختر ناشر رنگین

 با نویسنده و مؤرخ وطن نصیرمهرین

 ۲۱ جون  ۲۰۲۱

 

رنگین:

وضعیت کنونی افغانستان را چگونه می یابید؟

 

ن.مهرین:

اوضاع درکل، در جایی رسیده است که باید می رسید. وضع معیشتی اکثریت عظیم مردم روز تا روز وخیم ترشد. زیرا برنامه و راه کارهایی که به نیازهای  مردم کشور جنگزده پاسخ بگوید، غایب بود. در جای آن فساد، مافیایی گری، دزدی، چپاول و اختلاس نشست. برنامه ریزی های اقتصادی تا این که جوابگوی نیاز چنان کشوری باشد، در حلقات شبکه های مافیای قدرت، شکل چپاول و غارت را گرفت. برایند آن این بود که کاری برای رشد اقتصادی جامعه نشد و برای تعدادی زراندوز وحریص منبع ثروت را بار آورد.

 در حوزه های سیاسی ونظامی کاری شد که شاید نمونۀ آن را نتوان درسطح جهان نشان داد. حکومتی که اگر بی پرده وبی تعارف سخن بگوئیم، دست نشانده وبا حضورنظامی نیروی مسلط یا ایالات متحدۀ امریکا ومتحدان آن، می دید که تروریسم خود را سازماندهی می کند و به سلاح ویران گرانه و ترس آفرین وحشت آمیز انتحاری نیز روی آورده است، اما به آن به عنوان خطرجدی و آسیب زای روزندید. علیه آن، طرح وبرنامه یی را نریخت، توان و ظرفیت های جامعه را طرف توجه قرار نداد. خائنانه تر این که در جهت تقویۀ آن کوشید. واقعیت دردزای موضوع این هم است که امریکا طرح پیشنهادی کرزی را که تشدید جنگ و انتقال طالب به سوی شمال را مخفیانه مدیریت می کرد، پذیرفته بود. وقتی گیتس وزیردفاع پیشین این موضوع را در کتاب خاطرات خود می آورد، انسان به سمت وسویابی های غمبار افغانستان بیشتر التفات می یابد. حکومتی که می دید، تروریست ها انسان می کشند و امریکا که ادعای مبارزه با تروریسم را داشت، در عمل در برابر رشد تروریسم ایجاد مانع نکرد، نتیجه اش خدمت به انسان کشی، خیانت ملی و جفاورزی در حق مردم افغانستان است. این برنامۀ خائنانه تبعاتی داشت که پدید آمدند:

بخش های وسیع مناطق شرق، جنوب وجنوب شرق کشور را به نحوی تروریسم بلعید. در حالی که آن مناطق نیز به جمیع برنامه های رفاهی و مرهم های نیاز داشتند که بر زخم ناشی از جنگ ها و کارکرد تروریسم نهاده می شد. جنگ آفرینی و تشدید آن در مناطق شمال ومرکز کشور، حاکی از سیاست واضح ضد انسانی بود که رشد پدیدۀ غیرانسانی تروریسم را با خود داشت. کارکردهای حکومت بعدی یا دست پخت شتاب زدۀ جان کری زیر نام وحدت ملی، با تمام شبکه های مرتبط با مافیای قدرت، به تعمیق و گسترش ناهنجاری ها و خیانت های ضد مردمی پیشین افزود. گروه مشهور به ارگ نشینان با ابعادی از تعصبات نفرت بار ونکوهیده، دقیقاً اوضاع را به سوی کشانیدند که شاهد وگواه آن استیم. وضعیت سخت وخیم.

رنگین:

حکومت اشرف غنی، از یک مدت به این طرف علیه طالبان موضع گرفته است. مقصدش چیست؟

ن.مهرین:

اشرف غنی و دوروبرش علیه نهاد تروریستی طالبان موضع نگرفته اند. چهره محیلانه یی  را به مثابۀ  واکنش یک تحقیر شده به نمایش گذاشته که زمان مصرف و ماموریت اش به پایان رسیده است. وی طی سال های متمادی، به تقویۀ طالبان پرداخت. آنانی را که از ظلم وجفای طالبان به ستوه آمده و به حرکات مستقل روی آوردند، طرف خشم وکینه توزی قرار داد. جنایتکاران آن ها را آزاد کرد و . . . که همه می دانند. اما توقع پاداش از سوی طالبان داشت. طالبان با نازی که از سوی امریکا، عقبگاه بی قرار وحریصانۀ پاکستان دیده اند، جسورتر شده، واقعیت دست نشانده گی حکومت اشرف غنی، عدم مشارکت با وی را وضاحت دادند. این است که ازچندی با همان کرکتر نفرت زده و نا پذیرفتنی، مانورهایی را به نمایش نهاده است. اما تعیین کنندۀ موضع او این است که زیر نام"عقب نشینی تاکتیکی" خدمتگذاری اش را به تقویه و نفوذ تروریسم و خیانت به نیروی های نظامی و امنیتی و در کل برای مردم افغانستان انجام می دهد. حکومت خائنی که از آغاز استراتیژی تقویۀ تروریسم و سپردن قدرت را در محلات مختلف جز برنامه داشت، این به اصطلاح تاکتیک، همان هدف غایی را جوابگو است. منتها بسیارخائنانه!

رنگین:

آیا امریکا و پاکستان، طالبان را با تمام خشونت، زن ستیزی، ضدیت با علم وفرهنگ و تمدن، پشتیبانی می کنند؟

ن.مهرین:

چرانه! برای امریکا، پاکستان وعربستان سعودی، این موضوع حایز اهمیت است که گروه طالبان از چارچوب توقعات واهداف آن ها خارج نشود و بینی امریکایی را هم خون نکند. تا حال هم، همه گواه بوده ایم که به رغم تبارز آشکار ماهیت طالبان در ضدیت با ابتدایی ترین ارزش های انسانی، برسر طالبان دست تائید نهاده اند.

 فراموش نکنیم که طالبان تنها به عنوان نیروی دست نشاندۀ جانشین برای امریکا، یا این که ادعا می شود به جنگ خاتمه میدهیم مطرح نیست. آوردن طالبان را اهداف دیگری نیز در نظر دارد که از عمق و بنیاد استراتیژی امریکا و در پناه آن از سیاست منطقه یی  پاکستان حکایت دارد. خرابی مناسبات امریکا با روسیه، چین وایران هر آن بهره گیری از این وسیله را در چشم انداز می گذارد. گرفتن امتیاز در بحیرۀ سیاه یا بریده شدن توتۀ خاک اوکرائین از طرف روسیه، همچنان اعمال نفوذ د رجمهوری های پیشینۀ شوروی واهداف اقتصادی و رهبردی بیشتر، استفاده از افغانستان را در معرض توجه قرار می دهد.به این ترتیب متأسفانه رقابت های اقتصادی و مخالفت های سیاسی- منطقه یی که در این پسین سال ها بار دیگر موجد تنش های از گونۀ جنگ سرد شده است، نقش استفاده از افغانستان را پنهانی ویا علنی فراز می آورد.

رنگین:

آیا طالبان از خود دارای کدام هدف نیستند و طرفدار داخلی ندارند؟

مهرین:

گروه تروریستی طالبان، با قرائتی که ازدین اسلام دارند، بربنیادآن امارت اسلامی وتحقق شریعت اسلامی را درافغانستان می خواهند. این گروه ازافغانستان و از میان مردم افغانستان برخاسته، بیشترین اعضای آن در آغازاز اعضای تنظیم های جهادی متشکل شده و ازنفوذ القاعده و بن لادن تأثیر پذیرفته است. با توجه به اهداف حکومت پاکستان، امکانات نفوذیابی و سمت وسودهی آن از طرف پاکستان، به عنوان ابزار و وسیلۀ تحقق اهداف پاکستان و در واقع ملیشه های آن، سیمای واضحتر یافت.

گروه طالبان بربنیاد چنان باورداشت ها، پسماندۀ افراطی، سیاهکار واز جمله شیعه ستیز است. افزون برباورهای دینی ومذهبی، دارندۀ بُعد احساسات قومی- پشتونی است که با توجه به کارکرد دوعنصر مذهب و قوم، از پشتوانۀ مذهبی و قومی بهره مند می باشد. خاموشی بخش وسیع هموطنان قلم به دست پشتون، استقبال ( علنی ویا محفی)آن ها از طالبان، قهر شدن بالای معترضین انتحار وانفجار، نپذیرفتن نسل کشی ها به ویژه نسل کشی ملیت هزارۀ کشور، پشتیبانی های نهاد های دفاعی وامنیتی، سپردن سلاح به آن ها، بی توجهی به حال زار ده ها هزار افسرجوان و موقع دهی به طالبان که این جوانان و نظامیان را بکشند . . . همه وهمه با وضوح نشان می دهد که بخشی از جامعه از آن ها حمایت وپشتیبانی می کنند.

هنگامی که این سخنان را با قلم روی کاغذ می آوریم ویا شفاهی مطرح می کنیم، نباید الزاماً دفاع از تنظیم های جهادی را برساند. حکومت های رنگارنگ افغانستان، به ویژه طی بیش از چهل سال پسین، در اشکال مختلف در حق مردم جفا کرده اند. رهبران تنظیم های جهادی، خارج از لزومدید حکومت، کاری علیه تروریسم نکرده، بلکه جاده را هم برای رشد طالب صاف کردند. مهم دریافت نقش هر کدام است که چه مصیبت هایی را بر زنده گی مردم تحمیل می کنند.

گروه طالبان اگر طرفداران علنی ومخفی دارد، مخالفین رنگارنگ نیز دارد. تبارز اختلاف کنونی غنی با آن ها این است که مشارکت در قدرت مافیایی و زراندوزانه را می خواهد. در حالی که با کثیف ترین مفاسد و کارکرد ها شهرت یافته است. گروه طالبان مخالفان مترقی، تحول طلب و کسانی را دارد که محرومیت زن از حقوق حقه اش را می خواهند. کسانی را که تبعیض مذهبی و قومی را نمی خواهند. کسان ونهاد هایی را در مخالفت دارد که دست درازی و سلطۀ بیگانه را نمی خواهند. آزادی، دموکراسی، موسیقی و ... را می خواهند. در رابطه با آن ها واوضاع کنونی وآینده یاد آوری این نکات بسیار حائز اهمیت است.

رنگین:

بر می گردیم به یک موضوع که پیشتر هم یاد شد. دراین روزها خبر از عقب نشینی تاکتیکی و همچنان خیزش های مردمی  بسیار شنیده می شود. ایا خیزش های مردمی به نفع حکومت محمد اشرف غنی است؟

مهرین:

ذهنیت و نمونه های عملی خیزش های مردمی را از سال ها پیش گواه استیم. وقتی مردم می دیدند که حکومت ها یا ارگ نشینان، فیصله کرده اند که طالبان را موقع کشتار بدهند و در واقع به وظایف رسمی و کشوری خیانت می ورزیدند، این ذهنیت ایجاد شد و اندک اندک شکل گرفت. اما ارگ نشینان با قاطعیت و هارشدن به سرکوب آن ها پرداختند. اکنون که از قراین برمی اید، دوران مصرف حکومت فاسدغنی به پایان رسیده است، سیاست جفا آمیزی را در پشت موضعگیری ها بچه ترسانک در پیش گرفت که تداوم خیانت های پیشین بود. همان گپ مشهور "عقب نشینی تاکتیکی". در نتیجۀ آن مناطق مختلف به نحوی تحویل وتسلیم طالبان شد که بسا جوانان زنده گی را از دست داده وتیرباران شدند. به این وضع می گویند، کارد به استخوان رسیدن. وقتی مردم زیر فشار وستم شاهد چنین رویدادها شدند، در تقابل با سیاست خائنانۀ تسلیم دهی، به سوی مقاومت روی آوردند. همنوایی های عملی نیروهای نظامی، امنیتی با چنین خیزش ها، در هیچ صورتی معنی دفاع از حکومت فاسد غنی و شرکای مافیایی وی را که از یاران متعصب و سران جهادی مشغول تقسیم خون مردم مشارکت داشته و دارند، نمی دهد.

برای ابراز نظر دقیق پیرامون این خیزش های سریع وتازه محتاج زمان استیم. هرگاه رهبری اتحاد عمل نظامیان- خیزش مردمی، در حیطۀ نفوذ وسمت دهی ارگ نشینان وهمکاران سپیدار نشین و در چارچوب خیانت های همیشه گی ومعامله گرانه بیفتند، تأثر درد انگیزی را در قبال دارد. اما اگر مطالبات واضح، با رهبری سالم شکل بگیرد، شاهد بسیج وسیعترین نیروهای عدالت خواه و مخالف نهادهای ارتجاعی و مزدور منش خواهیم بود.

 در هرحال اجازه دهید این صحبت را با این جملات به پایان ببریم که چنان به دامنه و عمق ناهنجاری ها افزوده شده است و چنان به کارکردهای بیرونی، بدخواه افغانستان ومردم ما موقع داده شده است که دست یافتن به صلح وامنیت مورد نیاز مردم، به زمان بیشتر نیاز خواهد داشت.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



نصیر مهرین