برای دفاع از «زن - زمین» نیاز به اجازه (خدا) نیست!

۱۳ سرطان (تیر) ۱۴۰۰

جامعۀ تاجیک - هزاره - ازبیک ... در آشفته بازار سرگشتگی  و راه گم کردگی فاجعه باری قرار گرفته اند.  شرایط سرنوشت سازی را امروزه این جوامع از سر می گذارنند تا از ورای آن راه فردای خود را بجویند، اما فردای که هیچ معلوم نیست و اینکه  به چه سرنوشتی دچار خواهند شد. دگرگونی هویتی، جابجایی قومی، چپاول زن – زمین !؟ سنگینی راستین این واقعیت بر هیچکس پوشیده نیست، الهی که " احمق " دین باور یا بی دین باشد.  

 پشتونیزم ، خواهان حکومت تک قومی و اجرای مو به موی خواست های برتری جویانه  و سنت های قومی خود با  قهر و خشونت، قتل عام گسترده، ایجاد ترس و وحشت و  انواع فشارهای اجتماعی و اقتصادی است. این فاشیست ها می خواهند جامعه تاجیک - هزاره - ازبیک ...  به همان شکلی زندگی کنند و از همان سنت ها و قواعدی تبعیت کنند که  در زمان حکومت عبدالرحمان خان آن صوبه دار انگریز و نصاری - نادر خان  رایج بود و بخاطر رسیدن به این رویای باطل هر آنچه از سرزمین های شمال کشور برجاست را خاکستر می کنند. چون شمال در مسیر برپایی این " رویای باطل" چالش اصلی و هدف مستقیم است. تاجیک - هزاره - ازبیک ... بگذار که به تکرار، واضح و آشکار بگویم: پشتونیزم « زن - زمین - سلب هویت » شما را می خواهد " دین - شرعیت - دموکراسی" ساختگی است. "جنگ برای برقراری قانون خدا" سیاه بازی است. 

حالا اگر جامعه تاجیک - هزاره - ازبیک ...  می خواهند تقدیر تایخی و اجتماعی خود را خود بنویسند و قوانین عادلانه خود را  انشاء و تصویب کنند،  اول، نباید به راحتی به سخنان این رهبران خودکامه و خودخوانده تاجیک - هزاره - ازبیک ... اعتماد  کنند که برای دفاع از « زن - زمین » خود منظر اجازه از طرف اشرف غنی احمد زی میباشند. باید به این « دیوث» های سیاسی گوشزد کنید که:  برای دفاع از « زن - زمین» نیاز به اجازه ( خدا) نیست انسان که جای خود را دارد! این منتظر فرمان بودن با تکیه به ( مصلحت - وحدت ملی – اخوت اسلامی) حتی با دیالکتیک جناب ملا نصرالدین هم قابل توجه نیست. 

دوم، در این مبارزه مرگ و زندگی،  جامعه تاجیک - هزاره - ازبیک ... شاید شکست هایی چند را در رویارویی خود با   این جمع آمد آزمندترین نیروها و گرایشات استعماری - استبدادی منطقه ای و فرا منطقه ای و پشتونیزم این نماد «جهل، حماقت، وابستگی - واپسگرایی» دیروز و امروز کشور تحمل کنند ولی هرگز نبرد نهایی سرنوشت  را نخواهند باخت مشروط به آنکه دست به «ماشه تفنگ» شوند و با این شعار، یا با مراد بر سر گردون نهیم پای/یا مرد وار برسرهمت نهیم سر، از  کشته  دشمن  پشته و از سر هایشان مناره بسازند.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



وحید تاجیک