تلاش مذبوحانۀ آقای غنی برای کسب اعتماد دوباره از ولینعمتش

۹ حمل (فروردین) ۱۴۰۰

در این اواخر اقای غنی مورد بی مهری  حامی و ولینعمتش ایالات متحده امریکا قرار گرفته، به گمان اغلب عنقریب  مسند مقام از زیر نشستگاهش فرومیریزد. برای اینکه او خود را به مقامات ایالات متحده امریکا مطیع و مفید نشان دهد، با استفاده از روابط متشنج میان ایران و امریکا گویا دو عمل کاملا مضحک را در سطح ملی و بین المللی  به زعم خودش به نفع سیاست خارجی امریکا انجام داد.

نخست، لشکر کشی بالای مردم هزاره با تمسک اینکه گروه های مسلح غیر مسؤول آنجا به نفع ایران فعالیت می کنند، در جمع آن ها گروه فاطمیون مربوط به ایران  و در مجموع اهل تشیع، که گویا از طرف ایران رهبری می شوند، وجود دارد. در حالیکه جنبش مردم هزاره به رهبری مبارز نستوه آقای عبدالغنی علیپور در برابر ظلم و ستم  طالبان و هجوم کوچی های  همتبار آقای غنی بخاطر دفاع از خانه و کاشانه خود به پا خاسته، فقط و فقط منظور جنبش دفاع از مردم محل است و هدف دیگری را دنبال نمیکند، هیچگونه ارتباطی به ایران و گروه فاطمیون ندارد.

کاملا آشکار است که حکومت اقای غنی امنیت مردم محل را از حملات طالبان و هجوم کوچی های مسلح تامین کرده نمی تواند یا نمی خواهد تامین کند. مردم ناگزیرند از جان و مال خود در برابر ظلم و تعدی دفاع کنند.

منظور و هدف غنی واضح است، او قصد دارد زمینه تسلط طالبان و کوچی ها را در مناطق هزاره نشین مهیا سازد، تا طالبان و کوچی های همتبار آقای غنی بدون مقاومت به آسانی بر این سرزمین هجوم آورده، حاکمیت خود را مستقر سازند. ناگفته نباید گذاشت این برنامه در کتاب «دویم سقوی» مانیفیست پشتونیست ها  مبنی بر حذف ملیت های غیر پشتون و جایگزینی پشتون های ناقل به جای آن ها  بصورت مدون درج گردیده و تاکنون آقای غنی و شرکا در تطبیق ان  در مناطق گوناگون کشور  مذبوحانه تلاش دارند.

دوم، آقای غنی با افتتاح بند کمال خان که پنجاه سال پیش پروژه ان آغاز یافته بود، به ایران هشدار داد که آب هیرمند مال افغانستان است، با استفاده از آن ایران باید به افغانستان نفت یا چیزی دیگری عوض بپردازد. در اینجا آقای غنی به ایالات متحده امریکا می رساند که او با فشار بالای ایران  برای ایالات متحده امریکا هنوز مفید و مطیع است، باید در مقامش باقی بماند.

در حالی که حق آب ایران از رود هیرمند و جهیل هامون در سال ۱۳۵۱ طی معاهده ای میان دولت های افغانستان و ایران تعیین گردیده، از نگاه حقوق بین الدول موضوع حل است، مگر آقای غنی با قبول زحمت یک بار باید  ان معاهده را از نظر می گذارند.

آقای غنی با این ستیزه جویی با همسایه غربی روزگار  بیشتر از سه ملیون شهروند افغانستان را که در ایران به خاطر تامین معیشت خانواده های خود به کار های شاقه اشتغال دارند و به حیث انسان های بی درجه نزد ایرانیان محسوب می شوند، به مخاطره انداخت. اگر آقای غنی نمی تواند در داخل کشور برای این توده عظیم مهاجر افغانستانی کار تامین نماید، پس نباید با یاوه سرایی بیهوده وضع آنها را وخیم سازد.

جالب اینکه آقای غنی با افتتاح بند کمال خان به مردم کشور اعلان کرد که او یگانه زعیمی است که در انکشاف و رشد اقتصاد و صنعت کشور مساعی به خرج داده است. او دریکی از مصاحبه های خود یک سال پیش اعتراف کرده بود که نود فیصد مردم افغانستان زیر خط فقر قرار دارند،پس در اینجا پرسش به میان می آید که  آقای غنی دریک سال اخیر در کدام بخش ها اقتصاد کشور رشد و انکشاف داده است؟

خلاصه آقای غنی به همان انسان مغروق می ماند که  برای نجات مقامش به هر خار و بته دست می اندازد.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

علی 06.04.2021 - 14:23

 درود به شما
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



رحمت الله روند