محاكمۀ ويرانگران پيكره هاى تاريخ

۲۴ حوت (اسفند) ۱۳۹۹

به مناسبت بیستمین سالگرد وحشت فرهنگى تخريب بودا

 

يكى از بزرگترين جنايات تاريخى در عصر حاضر، تخريب تنديس هاى عظيم سرخ بت و خنگ بت يا بوداها در باميان باستان است.

مجسمه هاى بى نظير ، كه يادگار تمدن باشكوه بشرى ، تاريخ ديرينه باستانى  ، فرهنگ غنى سرشار و هنرمندى خارق العاده انسانها بشمار مى رفت ، توسط دژخيمان طالب منهدم  شد .

باميان قطب و قلب صنعت گردشگرى و جهانگردى كشور است و ويژگى هاى خاص خود را دارد ، اما از حوت سال ١٣٧٩ قلب باميان سخت دردمند است و جايگاه خالى مجسمه ها گواه اين مصيبت اندوهناك است .  

با وجود جنگها و كشمكش ها و فلاكت هاى طبيعى و انسانى ، باد و باران و برف و كولاك و سيلاب و زمين لرزه و رانش كوهها و رعدو برق و صاعقه و طوفانها و گردبادها ، تنديس ها مقتدرانه ايستاده بودند و و سير تاريخ را نظاره گر بودند . اما در برابر تعصب افراطى و نادانى فكرى تاب نياوردند و از شرم فرو ريختند .

در گذر زمان در اثر تعصبات و كوته فكرى و جهالت  كساني بودند تا توانستند به آثار تاريخى سرزمين و مشخصا تنديس هاى عظيم بودا آسيب رساندند ، ولى تا بدان حد كه نابودى را در دستور كار خويش قرار دهند و يا توانمندى آنرا داشته باشند ، نبود .

گروه تروريستى طالبان و هيئت رهبرى آن مستقيما تخريب مجسمه هاى باميان را با اهداف خاص انجام دادند و مسئوليت اصلى متوجه آنان است . 

اشخاص حقيقى و حقوقى كه بطور مباشر و غير مباشر در تخريب اين شاهكارهاى برجسته انسانى نقش و رول داشتند بايد محاكمه و بازخواست شوند و بسزاى اعمال ننگين شان برسند .

اين افراد از نظر حقوقى و قانون جزاى كشور مجرم هستند و بايد محاكمه گردند و همچنين از نظر ميثاق ها و قوانين بين المللى جنايتكار جنگى به حساب مى آيند  و بايد به پنجه عدالت سپرده شوند . 

آثار و اشياء تاريخى ، ميراث گرانبهاى بشريت هستند كه بايد حفظ و مراقبت و نگهدارى شوند  و چون امانتى ارزشمند ، پاسدارى گردند  و در مطلوب ترين حالت به نسل هاى بعدى منتقل شوند  .

اينجانب سالها در مورد تنديس هاى باميان پژوهشهايى را انجام دادم . حتى در مورد بودا بودن يا نبودن بتها نظرات متفاوتى وجود دارد . 

از اين بتها در آثار و اشعار شاعران و نويسندگان و تاريخ نگاران در سده هاى پيشين بنام سرخ بت و خنگ بت ياد رفته است و در مبناى بودا بودن اين بت هاى عظيم حرف و حديث گوناگون وجود دارد .

هنوز تحقيقات جامع و كامل كارشناسانه در مورد ماهيت و تاريخ دقيق بتها هم صورت نگرفته است و نياز به پژوهش  و بازبينى دارد ، تا حقايق روشن ترى  آشكار گردد . در نوشته ديگرى به اين موضوع مهم پرداخته ام . 

شناسايي افراد حقيقى و حقوقى و عوامل تخريب و زمينه سازان آن ، مسئله مهمى است كه بايد توسط مراجع دولتى ، نهادهاعدلى و قضايي و سازمانها و دادگاههاى بين المللى مرتبط صورت گيرد .  

متأسفانه در افغانستان جاهلان ضد فرهنگ و طالبان نادان در اولين فرصت در مقابل علم و دانش ، فرهنگ و تاريخ و هنر سنگر گرفتند و خرابى و ويرانى آنرا تعقيب نمودند .

در طى اين سالها نهادهاى دولتى افغانستان و بالطبع آن نهادهاى غير دولتى و بين المللى بدلايل مشخص راغب به پيگيرى قضايى اين پرونده و اهتمام براى بازسازى پيكره ها نبودند كه جاى بسى سؤال و تأمل دارد .

بدون شك در لايه هاى حكومتى و طبقات اجتماع متحجرين و متعصبين فكرى و افراد مغرضى   هستند كه از تخريب تنديس ها خشنود و از بازسازى و نگاهدارى شان ناخشنود . 

در آخرين سالهاى دهه نود ميلادى و دهه هفتاد خورشيدى ، مردم افغانستان روزگار سخت و دشوارى را سپرى مى كردند .

طالبان خوانخوار اكثريت مناطق كشور را با توحش تصرف كرده بودند و اوضاع هر روز بحرانى تر به پيش مى رفت .

شهر باميان و مناطق مركزى از حملات سهمگين طالبان وحشى در امان نبود . در آن سالها باميان و بعضى از مناطق اطراف آن ، چندين بار دست به دست شد .

در ماه اپريل 1997 هنگام تصرف اول باميان يكى از قومندانان طالبان شليك هاى را به قصد خرابى بتهاى بودا انجام داد و صدماتى وارد نمود ،  ولى موفق نشد .

در مواقع ديگرى هم نيروهاى طالبان به  مجسمه ها و ديگر آثار تاريخى تعرض كردند 

در تخريب و ويرانى تنديس هاى عظيم بودا دو عامل اساسي دخالت داشتند : 

١) عامل داخلى : طالبان 

افراد و اشخاص ذيل را ميتوان بعنوان ليستى كه هنوز كامل نيست از عوامل طالبان در اين مورد بشمار آورد :

- ملا محمد عمر مجاهد رهبر گروه 

- هيئت رهبرى طالبان كه بنام شوراى سرپرست امارت اسلامى خوانده مى شد .

- ستره محكمه طالبان  ( اعضاى عالى ستره محكمه و چند قضات برجسته طالبان 

- مولوی نور محمد ثاقب رییس ستره محکمه طالبان

 - مولوی عبدالولی  وزیر امر به معروف و نهی از منکر طالبان 

- تنظيم القاعده و در صدر آن اسامه بن لادن 

- جنگجويانى كه از كشورهاى عربى  به نام جهاد به افغانستان آمده بودند و با طالبان همكارى ميكردند. با وجوديكه در روزهاى تخريب شواهد عينى زيادى بخاطر فرار مردم به كوهها و تخليه باميان كمتر وجود دارد ولى اسيران نزد طالبان و بعضى افراد عادى طالبان كه در باميان حضور داشتند از وجود دهها عرب و پاكستانى و مزدوران خارجى ديگر با وسايل نقليه شان ( داتسن هاى پايه بلند ) ياد مى نمايند .

- ملا عبدالحى مطمئن  ، مشاور با صلاحيت ملا محمد عمر و رييس اطلاعات و فرهنگ ولايت قندهار  

- قدرت ا... جمال  وزير اطلاعات و فرهنگ طالبان 

- قارى احمدالله   رييس عمومى استخبارات طالبان ؛ در جنگ و تصرف باميان و مناطق مركزى نقش مهمى برعهده داشت .

-ملا عبدالستار قومندان عمومى طالبان در ساحه هزاره جات 

- بعضى از قومندانان وابسته به ملا برادر آخوند و غير مستقيم خودش .

- ملا عبدالغفار از قومندانان پياده طالبان 

- ملا شهزاد  از قومندانان طالبان 

-ملا عبدالواحد از قومندانان طالبان 

- حدود دوصد نفر نوجوان و جوان كه از طرف طالبان به باميان آورده شده بودند و بيشتر از پاكستان آمده بودند . آنان سربندهايى كه بت شكن روى آن نوشته شده بود بر بازو داشتند .

وظيفه آنان حمل و انتقال مواد انفجارى و تداركات بود .

- حدود سى نفر زندانيان كه از مردم بومى محل بودند و در اسارت طالبان قرار داشتند . گرچه آنان تقصيرى نداشتند و از وجود آنان سوء استفاده صورت گرفت .

از آنان بزور براى انتقال مواد انفجارى داخل مغاره ها ى مجسمه ها استفاده گرديد . 

به گفته يكى از اسيران " در زندان ما را لت و كوب مى كردند . تهديد مى كردند كه اگر درست كار نكنيم ما را مى كشند . در پيش چشم ما يك اسير را با تير زدند و اسير ديگر را از ارتفاع بودا به پايين آويزان كردند ، ما كه اين وضعيت را ديديم مجبور بوديم ميان مرگ و زندگى يكى را انتخاب كنيم " . وى مى گويد: " شرمنده هستم كه در تخريب بودا سهم گرفتم اما مجبور بودم و اين شرمندگى تا آخر عمر مرا رنج خواهد داد ."

-مولوى محمد اسلام محمدى والى طالبان در باميان و حلقه  افراد بومى ذى نفوذ در  اطراف وى 

- وكيل احمد متوكل   ؛ وزير امورخارجه طالبان 

- بعضى از شخصيتهاى ذى نفوذ طالبان كه زمينه و فضاى نابودى مجسمه ها را فراهم كردند همچون ملا ترابى ، ملا حسن آخند ، عبدالمنان نيازى ، دارالافتاء طالبان و اداره امر به معروف و نهى از منكر طالبان  

بعضى از افراد غير از طالبان هم هستند كه بطور غير مستقيم و خيانت آميز زمينه ساز تسلط و تخريب مجسمه ها شدند كه بحث جداگانه ايي را مى طلبد .  

عامل بيرونى : همسايه شرقى  كه بطور مستقيم و آشكار در اين جنايت هولناك دست دارد .

بعضى از كشورهاى افراط گراى دينى و مذهبى ًدر منطقه ؛ همچون كشورهاى حاشيه خليج فارس .

سعودى ها  با داشتن افكار خطرناك وهابى و بنيادگرايانه حمايت كننده مالى و مذهبى طالبان بوده اند  ؛  تأثير گذارى و تأييد توسط برخى جناحها و گروههاى تندرو مذهبى در آن كشور از اين اقدام آشكار بود .

مشخصا بعضى از شيوخ  پرنفوذ عرب و ملاهاى  افراطى  و مؤسسات مالى وابسته به آنان حمايتگر و تشويق كننده اين عمل فجيع طالبان بودند مثل شيخ محمود عقلاء روحانى تندرو سعودى .

همسايه شرقى كه تأثير مستقيم در اين قضيه داشت ، ميتوان از سازمان اطلاعات ارتش ، علما و گروههاى افراطى مذهبى و بعضى مؤسسات تندرو آنكشور  نام برد مثل مؤسسه تروريستى الرشيد ترست .

يكى از عوامل كه كمتر بدان پرداخته شده و در عدم بازسازى مجسمه ها نيز نقش دارد ديدگاه متعصبانه و تبعيض آميز قومى است . بعضى ها به مجسمه ها بديده آثار تاريخى مناطق مركزى و قوم هزاره مى نگرند و با اين برداشت سطحى و نابخردانه با تخريب بودا موافق بودند و هنوز هم مانع بازسازى آن ميشوند . فاشیست های قبیله گرا و بنیادگرایان مذهبی تندرو هیچگاه نمیخواهند فرهنگ و تمدن باشکوه گذشته تکرار شود و همان است که انحصارگران قدرت بدنبال بازسازی پیکره ها نیستند .

بزرگترين پيكره هاى تراشيده شده جهان متعلق به يك قوم و ملت و سرزمين نبوده و نيست بلكه ميراث فرهنگ و هنر و تمدن و تاريخ بشريت است .

اين واقعا جفاى دردناك ديگرى در حق تنديس ها و بشريت است . 

مجسمه هاى تاريخى بودا در باميان قربانى جهالت و حماقت و تعصب كور مذهبى طالبان شدند و در اين جنايت القاعده و بعضى كشورهاى ضد تمدن و فرهنگ سرزمين هندوكش  و بعضى نيروهاى تندرو مذهبى منطقه،  هم عقيده و همراه بودند .

طالبان علاوه بر اين ميراث عظيم جهانى در باميان باستان ، منار تاريخى چكرى در شهر كابل و بت ١٧ مترى بودا در غزنى و مجسمه هاى خرد و كلان ديگرى را در سرتاسر كشور نابود كردند .

پرونده عدلى و قضايي تخريب بودا بايد در محاكم بين الملى باز گردد و تحقيقات همه جانبه صورت گيرد تا عوامل اين فاجعه تاريخى و به گفته يونسكو وحشت فرهنگى به محاكمه و مجازات سپرده شوند . تخريب بودا بعنوان جنايت عليه بشريت و جنايت فرهنگى بايد بررسى شود . 

متأسفانه تا هنوز در مورد محاكمه و مجازات عاملان  اين جنايت نابخشودنى كه اهانت به تمدن و فرهنگ و ارزشهاى انسانى و بشريت است ، كار عملى صورت نگرفته است .

پرونده وحشت فرهنگى يعنى تخريب بودا بايد در سطح ملى و بين المللى باز گردد و با سير تحقيقات جامع و كامل عدالت انسانى و تاريخى پياده گردد . 

طالبان و جنايتكاران ضد فرهنگ بدانند كه روزگارى فرا خواهد رسيد كه پنجهء سهمگين عدالت آنان را در خود خواهد گرفت و به جزاى توحش و جنايت شان مى رساند . البته تا تاريخ بشريت هست آنان شرمسار و نفرين شده خواهند بود.








به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

آدم27.03.2021 - 06:04

 تمام دستگاه طالبانی به شمول کرزی و غنی احمدزی و احدی و دیگر متملقین و تائید کنندگان طالبان در آن دوران مسوول این جنایت فرهنگی هستند.

بشرمل16.03.2021 - 01:36

 بسیار مقاله زیبا و پژوهشی است . کاملترین مقاله و با محتوا که تا حال درباره تخریب گران بودا خوانده بودم.
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



امير همايون صادقى