افغانستان و دموکراسی - ۱۰
۱۴ حوت (اسفند) ۱۳۹۹
ره آوردهای این "دموکراسی"
- به مسألۀ کوچی ها تا آنکه به عنوان یک مسأله نگاه شود و نیاز اسکان آنها، همچنان تجارب تاریخی، جوانب تخریبی و تخریشی قومی (به ویژه ستم برمردم مناطق هزاره نشین) در چارچوب کلانتری مطرح شود، کوچی ها در طی زمان، وسیلۀ و ابزاری شدند برای نسل کشی و بیشتر شدن نارضایتی های تراکم شده.
- این "دموکراسی" اگرخبرنگار وخبررسان و رسانه هایی را که با آروزهای نیک قدم نهادند، زیر فشار و ارعاب نهاد، رئیس جمهوراش اشرف غنی با وضوح تمام از تحقیر آنها چنین گفت: "تلویزیون ها را یک طرف بگذارید. بگذارید از آنهـا بــاد براید، از شما بمــب برآید."
- " در نتیجه دموکراسی ابزاری شرایط هرنوع کار برای دگرگونی های تخریبگر به گرداننده های خارجی و داخلی سیاست افغانستان، آماده شد. مرحلۀ دموکراسی ابزاری جایش را به سرعت به امحای فزیکی شخصیت های مشخص حزبی و قومی، مداخله های مستقیم در پاشاندن ائتلاف های ملی، انتقال سریع جنگ از جنوب به شمال افغانستان، طرح تسلیمی ولایات افغانستان، استفاده از ترور و انتحار در سرکوب فعالیت های مدنی، فلج ساختن مکتب ها و تقویت مدرسه های دینی، توافقنامه های خود سر وغیر عادلانه و ده ها عمل ضد ملی داد."
- . . .
منزلگۀ "این دموکراسی" مملو از چنین کارنامه ها است که برخی را آوردیم.
*
پیوست ها
1
کاش وکلای حریص خجالت بکشند
خبرِخود اندیشانه و حریصانه ی "وکلای ملت" از جمله خبرهایی با بازتاب بیشتر است. رئوس نکات عمده را چشمداشت های حریصانه ی مالی و حقوقی آنها تشکیل می دهد: 25 در صد معاش کنونی، داشتن پاسپورت سیاسی، پاسپورت خدمت برای اعضای خانواده، دومحافظ؛ که البته همه باید مادام العمر . . .
از ویژه گی های تصویب خود ساختۀ آن این است که بدون جنجال و به زودی تصویب شده است (8 رای مخالف از 125 تن حاضر درمجلس)
نا مبارک تان باشد!
تا آنجا که جریان چندین ساله ی کارنامه های آنها دنبال شده است، اکثریت آنها با این اوصاف معرفی شده اند:
مردمان وظیفه ناشناس، بی اطلاع از اساسات دموکراسی و فعالیت های پارلمانی، آغشته با فرهنگ فحاشی، غیرحاضر در "شورا"، مشغول سازمان دادن شبکه های قاچاق بری و زراندوزی، رشوت ستانی و رفتن به دفاتر وزرا و بقیه دولتمردان، دروغگویی، مسافرت به کشورهای خارج ، بسا موارد آله ی دست گروه ارگ نشین یا وسیله فشار . . .
تصور می شود که رخنه و جای یابی افرادی با چنین اوصاف در آنجا، محل تعجب ندارد. زیرا آنها پیشقراولان داعیه دموکراسی خواهی و یا ادامه دهنده گان کدام نهضت و جنبشی نبوده اند که آموزش دیده باشند. بلکه وقتی ایالات متحده امریکا، ضمن عملی نمودن برنامه ی قهر و خشم بالای القاعده، ساختارها و خانه گک ها یی ایجاد کرد که باید در آنها عده یی می نشستند، بیشترین پولدار، متنفذ و زور دار رنگارنگ رفتند و آنجا را گرفتند. بی توجهی آنها به مسائل مهم جامعه که قوه مقننه با آن مشغول باشد، از بی اطلاعی و چنان موقعیت اجتماعی ذهنی، فرهنگی ایشان ناشی شده است. بقیه ارکان دولت که غرق درفساد بودند، رشد فساد پیشه گی "وکلا" را موقع بیشترمی داد. این است که در کمال دیده درایی و بی اعتنایی به اوضاع اسفبار جامعه، بی اعتنایی به وضع مشقت بارملیون ها انسانی که بسیار زیر خط فقر زنده گی می کنند، پنهان داشتن ذخایر و امتیازات و خوشگذرانی چندین ساله؛ خود گل کوزه می شوند، خودکوزه می سازند، تا از اشک مردم مظلوم آن را پر کنند و بنوشند.
خجالت بکشید "وکلای شورای ملی افغانستان"!
شاید بزرگانِ نشسته در"مجلس اعیان"، از اعتراضات برحق مردم آگاهی یافتند که سعی نکردند در چنین توقع حریصانه و خجالت آمیز، خود را شریک بسازند.
ادامه دارد
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته