احترام نکردن به دیگران (بی احترامی، دشنام، کشتار دیگران)
۱۴ قوس (آذر) ۱۳۹۹
درین وقت سخنان همچون احترام به مسلمانان زیاد شنیده می شود. مسلمانان می گویند که چون به آنان احترام نشده است. به این سبب اعتراض های خیابانی می کنند.
یک معلم تاریخ بنام ساموئل پاتی که می خواست شاگردان را در زمان درس به همدیگرپذیری و همزیستی اجتماعی متوجه سازد و تاکید داشت که این امر در فرانسه یک مسإله عادی است، سربریده شد. در شهر نیس هم دو بیگناه در کلیسا کشته شد.
از سوی دیگر، در کابل هر هفته دهها تن کشته میشوند.
کسی نمی تواند منکر شود که در پشت این همه جنایت ها دین قرار ندارد.
احترام به همدیگر خوب است. اما کشتن انسان به خاطر بی احترامی نمایانگر وحشگری و بربریت بی حد می باشد.
بی احترامی تنها گفتار بی احترامانه نیست بلکه شامل رفتار بی احترامانه نیز میشود، از جمله کشتار و قتل که حق زندگی را از کسی میگیرد، نه بی احترامی بلکه یک جنایت است. امروز که زور ما به کافران نمی رسد، مسلمان کشی عادی ترین جلوه بربریت است، از همه بیشتر در کشور ما.
شاید کسی از خوانندگان بگوید که کسی/کسانی که این کار را میکنند اسلام را خوب نمی داند یا مسلمان خوب نیستند.
پرسش این است که این همه نفرت از کجا برمیخیزد؟
بیایید یک کار کنیم. من یقین دارم آنانیکه این عمل مسلمانان را نادرست میدانند، خواهند گفت که اسلام دین بردباری و تحمل است. هرکسی که به دیگری بی احترامی می کند، در عمل به خود بی احترامی کرده است. نتیجه این می شود که بی احترامی کار خوب نیست.
احترام و بردباری و همدیگرپذیری شایسته ترین ارزش اخلاقی انسان است. اما من به این عقیده ام که ما باید رفتار خود را در برابر دیگران نیز تغییر بدهیم و نباید به هر علتی به کشتار دیگراندیشان دست زنیم. یا هموطنان خود را به نام کافر تا می توانیم بکشیم.
اما بیشک بسیاری ما احترام به دیگران را قبول داریم. این امر از اخلاقی انسانی ما برمیخیزد. نه از اخلاق اسلامی ما.
آیا اسلام احترام به دیگران را قبول دارد؟
این پرسشی است که هر انسانی میگوید آری. احترام به دیگران کار پسندیده است. اسلام آن را قبول دارد.
ولی برای درک آن، من آیت های را که کشتار دیگران را مجاز می داند نمی آورم. تنها به ایات بی احترامی به دیگران بسنده می کنم.
من فکر می کنم که اسلام احترام به دیگران را قبول ندارد. این دید را بر نص صریح قرآن پایه گذاری می کنم. درین رابطه مثال می آورم. زیرا اگر بگویم فلان یا بهمان این بی احترامی را کرده است. شما خواهید گفت که او مسلمانی را درست نمیداند. مجبور هستیم این بی احترامی را از سخنان الله بیاورم تا بدانید و خود الله درین جا چه می گوید.
پیش از همه من برای شما شش عبارت در زیر را می نویسم. خواهش می کنم که بخوانید و فکر کنید که اگر کافران این را به مسلمانان بگویند بر شما چه احساس پیش می آید؟
کافران کی هستند؟
کافران، کسانی اند که مسلمان نیستند: یعنی هندوها، چینیان، مردمان بومی امریکا، مردمان بومی استرالیا، نامسلمانان افریقا، یهود، عیسویان، دیگراندیشان، زردشتیان، بهاییان وغیره. فشرده اینکه تمام مردم دنیا که مسلمان نیستند، کافرند.
فرض کنید که آنها به مسلمانان می گویند:
١. مسلمانان همانند خرهایی هستند که کتاب را به پشت خود می برند اما از آن نمی دانند.
٢. مسلمانان نجس هستند.
٣. مسلمانان بدترین جنبندگان روی زمین هستند.
٤. بیشتر مسلمانان مثل چهارپایان یا بدتر از آنها هستند، نه میفهمند نه میشنوند.
٥. مسلمانان مانند مثل گوره خر هستند.
٦. مسلمانان حرامزاده هستند.
آیا این سخنان برای شما پذیرفتنی است؟
شما شاید از خشم و قضب آتش بگیرید. اما همین عبارت را الله به قرآن، کتاب رهنمای ما گفته است. من آنان را در زیر رونوشت می کنم.
حالا عده یی شروع می کنند به توجیه کردن و بهانه کردن مانند شأن نزول و اینکه این معنای دیگر دارد، یا اینکه این به آن زمان بوده است و غیره و غیره.
این بهانه ها و توجیه ها چیزی را تغییر نمی دهد.
این تغییر وقتی رونما می شود که ما دین را به حوزه خصوصی بیاوریم و کار های دولتی و اجتماعی را به قانون مدنی دنیایی تنظیم کنیم.
جامه پوشان دینی نباید از دین برای پیشبرد امور دنیایی استفاده کنند و مردم را به کشتار همدیگر سوق دهند. باید دین از مداخله در امور حکومت منع شود.
شروع می کنیم از مشت نمونه خروار:
نخست: آيه ٥ سوره جمعة
مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ
ترجمه: کسانی که مکلف به تورات شدند ولی حق آن را ادا نکردند ، مانند درازگوشی هستند که کتابهایی حمل می کند ، ( آن را بر دوش می کشد اما چیزی از آن نمی فهمد ) ! گروهی که آیات خدا را انکار کردند مثال بدی دارند ، و خداوند قوم ستمگر را هدایت نمی کند!
دوم: آيه ٢٨ سوره التوبة
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
ترجمه: اي کساني که ايمان آورده ايد ، مشرکان نجسند و از سال بعد نبايد به مسجدالحرام نزديک شوند و اگر از بينوايي مي ترسيد ، خدا اگر بخواهد به فضل خويش بي نيازتان خواهد کرد زيرا خدا دانا و حکيم است .
سوم: آيه ٥٥ سوره الانفال
إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذِينَ كَفَرُوا فَهُمْ لا يُؤْمِنُونَ
ترجمه: هر آينه بدترين جنبندگان در نزد خدا آنهايند که کافر شده اند و ايمان نمي آورند
چهارم: آيه ١٧١ سوره البقرة
وَ مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِما لا يَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ
ترجمه: مثل کافران ، مثل حيواني است که کسي در گوش او آواز کند ، و او جز بانگي و آوازي نشنود اينان کرانند ، لالانند ، کورانند و هيچ در نمي يابند .
پنجم: آيه ٥٠ سوره المدثر (74:50) (به آیات 48 و 49 نیز بنگرید)
كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ
ترجمه: مانند خران وحشي (ترجمه آیتی)
ششم: آيه ١٣ سوره القلم
عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِكَ زَنِيمٍ
ترجمه: كسانى كه متكبر و سركشند و اصل و نسب خود را بديگران منسوب ميسازند. (حرام زاده- اند). (ترجمه کاویانپور)
در حدود ٣٠ آیه در قرآن موجود است. حالا خود شما قضاوت کنید.
اما واقعیت زندگی چگونه هست؟
ما روزانه از تجربۀ زندگی خود میدانیم که میان همه مردمان اگر مسلمانند یا نامسلمان، هم آدم نیک و هم آدم بد موجود است. امکان ندارد که همه کافران بد باشند و یا همه مسلمانان نیک باشند. در ضمن، هم میان مسلمانان و هم میان نامسلمان همیشه آدم های نیک و بد موجود است. این گونه عمومی سخن گفتن نادرست است.
جالب این است که همین کافران که الله خون شان را برای مسلمانان حلال کرده است و در حالیکه میگوید آنان شعور ندارند، شعور و آگاهی دارند. حرامزاده هم نیستند. اکثر کافران مثل چهارپایان هم نیستند، مانند حیوان نان هم نمیخورند، ابله هم نیستند.
بدترین جنبندگان روی زمین هم نیستند، کر و کور و لال هم نیستند. زیرا مردمان نیک هم دارند، و از خرد و دانش و منطق خود نیزاستفاده می کنند.
هیچ کس که خرد و هوش خود را از دست نداده باشد، نخواهد گفت که کافران چنین اند.
پس پرسش این است که آیا الله خودش از ما کمتر می داند؟
نادرست بودن سخنان بالا دلیل مبرهن بر این است که فکر کنیم که یک انسان خردمند و دانشور حق دارد از خود بپرسد که:
یا، این سخنان (در حدود ٣٠ آیه در قرآن موجود است) کلام الله نیست، یا کلام الله است اما الله خودش دانا و آفریدگار جهان نیست و گرنه خودش نمی دانست که کافران کر و کور و لال نیستند، بلکه انسانهای با شعور اند، می توانند دانا و دانشمند باشند که چنین هم هست.
اکنون می بینیم حتا پیشتر و بیشتر از مسلمانان می توانند دانش بیاموزند و علم بیافرینند، به کیهان و مهتاب و سیارات دیگر ابزار های پژوهشگر روان کنند و جسم های آسمانی را بهتر از ما پژوهش کنند.
حال که من این را نوشته ام، می دانم که إن الذین لایتفکرون یعنی کسانی نمی اندیشند، شروع به دشنام، ارتداد و تکفیر می کنند در حالیکه باید بیندیشند و فکر کنند. دلیل درست و حسابی بیاورند تا ما هم قناعت کنیم. درین زمینه ماله کشی نکنند.
جنگ و کشتار را هر جانور می تواند بکند. اما فکر و اندیشیدن را نه.
تفاوت انسان از حیوان در اندیشیدن و تفکر است.
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
آدم | 08.01.2021 - 22:03 | ||
جناب عالی خلط مبحث میکنید. صاف و ساده بگوئید که مسلمان هستید یا نه؟ قران را قبول دارید یا نه؟ از نوشته هایتان معلوم میشود که میخواهید اسلام و قران را مطابق میل خودتان تغیر بدهید تا امریکا پسند و اروپا پسند و به اصطلاح جهان پسند شود اما به یاد داشته باشید که نحوه دید افراد ثابت نیست ، چیزی که امروز در غرب خوب است صد سال قبل بد بود و چیزی که امروز بد است آنوقت خوب بود. به هر حال شما اختیار خود را دارید و میتوانید مطابق فهم خود عقیده و فکر خود را تنظیم کنید اما به پیروان یک دین تعین تکلیف نکنید. |
آدم | 11.01.2021 - 08:07 | ||
بیچاره تر ز تو نه کسی است و نی که بود. |