چهره های تازه سیاف و قانونی را بر می گردانند!
١٣ دلو (بهمن) ١٣٨٩
کشمکش ها بر سر تصاحب کرسی ریاست پارلمان در حالی شدت گرفته است که «دادگاه اختصاصی» در نخستین گام از برسیهای خویش در پیوند به تقلب های انتخاباتی، اعلان کرده است که باید صندوقهای رای دهی در شماری از ولایات افغانستان باز شماری شود!
اعلان این خبر در یک جهت نشان می دهد که «دادگاه اختصاصی» در جریان تحقیقات خویش، به مدراک و اسناد مهمی دست یافته است که بر بنیاد آن، امر باز شماری صندوقهای رای دهی را مطرح می کند. حال این امر ممکن یا ناممکن، مسالهء دیگریست.مهم این است که این دادگاه به چنین نتیجه یی رسیده است که ضربهء دیگریست بر پارلمانی که هر قدر تقلا می کند نمی تواند روی پای اعتبارخویش بیاستد!
ظاهراً دادگاه اختصاصی نسبت به پارلمان جلو تر حرکت می کند. پارلمان در نخستین روز های هستی خویش با نوع بحران رو به رو شده است. چنین به نظر می آید که انتخاب رییس پارلمان چند دور دیگری را پیش روی خواهد داشت. این در حالیست که پارلمان با چنان شتابی به سوی انتخاب رییس خویش به پیش رفت که ظاهراً سرش به سنگ بن بست خورده است.گفته اند سالی که نیکوست از بهارش پیداست. پارلمان ما در نخستین روز ها نشان داد که استعداد مشت پراگنی وجناح بندی های غیر دموکراتیک و غیر مدنی را ازپارلمان پیشین به ارث برده است که مبارکش باد! این تازه یک جهت مساله است در جهت دیگر همین نماینده گان مردم در سومین روز، یک دیگر را متهم کردند که شماری از آنها از بعضی از منابع قدرت پول دریافت کرده اند تا از این یا آن نامزد در انتخابات ریاست پارلمان ،حمایت کنند. البته این امر در پارلمان افغانستان به هیچصورت امرشگفتی آوری نیست. برای آن که ،کسی که رای مردم راخریده و با اتکا به تقلب ،به پارلمان راه یافته است، حق خود می داند تا آن رای را به هر کسی که بخواهد بفروشد! شاید چنین کسانی در دل بگویند که ای مردم مگر شما چیزی را که خریده اید، نمی توانید بفرشید! من این رای را خریده ام و حالا در این بازار هیا هو آن را می فروشم، چند برابر، دست تان آزاد!!!
یک چنین اتهاماتی در پیوند به پارلمان پیشین پس از سالهای دوم و سوم کاری آن بودکه به گوش شهروندان افغانستان رسید؛ اما پارلمان کنونی در سومین روز کاری خویش است چنین بیرقی را بر افراشته است. چنین به نظر می آید که در چنین مواردی این پارلمان منزل یک سالهء پارلمان گذشته را در یک روز طی می کنند. یاد حافظ می افتم که گفته بود:« کاین طفل یک شبه رهء صد ساله می زند.» او گفته بود و ما باور نمی کردیم و خوب شد که از برکت دموکراسی تیپ افغانی این معما برای ما گشوده شد!
من فکر می کنم تا زمانی که پارلمان از بحران انتخابات هییت رهبری خویش بیرون می شود، دادگا اختصاصی فیصله های دیگری را بیرون خواهد داد. اگر پارلمان در این روز ها نتواند که از خود فرهنک دموکراتیک و مدنی نشان دهد، این امر سبب خواهد شد تا مردم افغانستان از فیصله های دادگاه اختصاصی پشتیبانی کنند.از هم اکنون فضای امیدوار کننده یی بر پارلمان حاکم نیست. حالا در سومین روزکاری پارلمان ،گرایش های قومی، زبانی، مذهبی و قول و قرار های پشت پرده می آید تا معیار و موازین دموکراتیک و مدنی را به عقب براند.
پروفیسور سیاف ویونس قانونی در دور دوم انتخابات ریاست پارلمان هیچکدام نتوانستند تا(122+1) رای را بگیرند. من در نوشتهء دیگری گفته بودم که در میان این دو تن از نظر تفکر و دور نگری سیاسی تفاوتی چندانی وجود ندارد که بتوان یکی را بر دیگر بر تری داد. این که قانون به آنها اجازه نداد تا به دور سوم بروند، می توان این امر را به فال نیک گرفت. برای آن که این امر سبب گشایش روزنه امیدی شده است تا افغانستان بتواند رهبری تازه یی را در پارلمان تجربه کند. با وجودآن نمی توان خیلی ها هم خوشبین بود، برای آن که بر اساس گزارش ها عبداللطیف پدرام، سیداسحاق گیلانی، عبدالحفیظ منصور، شکریه بارکزی ، عبیدالله رامین، سیاوش بکتاش، هما سلطانی،شریف الله کامه وال ویکی دو تن دیگر خود را نامزد ریاست پارلمان کرده اند. مشکل این جاست این انتخابات نیز به دور دوم خواهد رفت و در دور دوم نیز انتظار نمی رود تا کسی بتواند (122+1) رای را به دست آورد.
می توان حتی شک کرد که هیچ کدام آنها نخواهند توانست تا رایی را به دست آورند که قانونی و سیاف به دست آورده اند. می توان پیش بینی کرد تمام این چهره های جدید، ناکام به کرسی های قناعت خویش بر می گردند.این در حالیست هنوز« رای سپید» تعریف ناشده! می تواند آیندهء هر دور انتخابات ریاست پارلمانی را سیاه سازد. این رای های سپید در حقیقت همان استخوانی است که دزدانه در لای چرخی گذاشته می شود تا از حرکت بماند!
پارلمان روز های دشواری را پیش روی دارد.شمشیر دموکلس همچنان بر فرق آن آویزان است. این وضعیت بحرانی نهایتاً ایتلاف های قومی ، زبانی و مذهبی را که همیشه مردم افغانستان از آن رنج کشیده اند به میان می آورد که خود بن بست وبحران دیگر یست. بحران بازار معامله ها را داغ تر می سازد. معامله گرانی که با سرمایه گزاریهای سیاه به پارلمان راه یافته اند بدون شک بساط معامله های بزرگتری را می گسترانند.
گویند باری کشتی در حال غرق شدن بود و سر نشینان همه گان مظطرب و سراسیمه، اما در این میان فیلی در عرشهء کشتی با آرامی تمام گلیم گوش هایش را تکان می داد و آرام آرام نواله می خورد که گویی هیچ حادثه یی در راه نیست، در حالی تا یک ساعت دیگر کشتی با همه سر نشینانش در آب فرو می رفتند و فیل خو نسرد با نواله اش نیز! فیل نه از توفان خبری داشت و نه هم از آن کشتی بشکسته و تنها نواله اش را می شناخت و بس!
حال پرسش این جاست که پس از ناکامی چهره های تازه دم ، سر نوشت پارلمان چه خواهد شد؟ چهره های دیگری به میدان می آید و باز ناکامی و باز رای سپید و باز چهره های تازه دم دیگر! نکند که پارلمان در همین دینا به سزای« سیزف» گرفتار آید.
گویند «سیزف» را خداوند در دوزخ سزای سنگینی داده است وآن ، این که «سیزف» همه روزه از عمق درهء ژرفی کلوله سنگ بزرگی پهلو داده پهلو داده رو به سوی بالای دره می برد. چون به اوج دره می رسد آن کلوله سنگ از دستش رها شده و دوباره در عمق آن دره سرازیر می گردد. سیزف بر می گردد به عمق دره و دو باره دوباره سنگ را به بالای دره می برد وباز کلوله سنگ از دستش رها می شود و سرازیر می شود به عمق دره و باز سیزف وباز بالابردن وباز سرازیر شدن.... این جزای همیشه گی اوست. نشود که پارلمان ما به سرنوشت سیزف گرفتار آید. چهره های تازه ، رای سپید و ناکامی . باز چهره های تازه ، رای سپید و ناکامی.... باز چهره های تازه، رای سپید و نا کامی....
با این همه یک چنین تبصر هایی نیز وجود دارد که پس از آن که این چهره های تازه با پژمرده گی، ناکامی خود را پذیرفتند، در انتخابات سوم پروفیسور سیاف و یونس قانونی باز به میدان می آیند و یا هم از هراس این که ریاست پارلمان به دست افراد دموکرت و یا دیگر اندیش نیفتد با هم کنار می آیند و گوسفندی قربانی می کنند! بدینگونه شهنامهء سیاست در روزگار وارونه گیهای دموکراسی این گونه رقم می خوردکه نه سهراب پشت رستم را بر زمین می گذارد و نه هم رستم دشنه یی در پهلوی سهراب فرو می برد، بلکه هردو خندان و دست به گردن از آوردگاه بر می گردند و آن گاه معلوم نیست که کاوس را چه روزگاری پیش می آید!
دلو1389
شهر کابل
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته