محمد داوود خان و لقب‏هایش (شهزادۀ سرخ و سردار دیوانه) - ۳

۳۰ اسد (مرداد) ۱۳۹۹

سردار دیوانه 

 

از زبان یک شکنجه گر:

                          "اينجا صدارتِ داؤود ديوانه صدراعظم ...است" 

 

پس از توطئه علیه عبدالملک خان عبدالرحیم زی ویک تعداد بیگناهان دیگر، داؤود خان نقشۀ زندانی نمودن، منشی نورمحمد خان کهگدای و عبدالرحیم پنجشیری وچند تن دیگر را کشیده بود. برای این توطئه، مامور عبدالقیوم خان، انسان مظلومی در نظر گرفته  شده بود که گواهی بدهد. این شرح را از زبان آن مظلوم بخوانیم:

"روز جمعه 23 جدي 1339 – 26 رجب‌المرجب 1380 – 13 جنوري 1961

 

   حوالى ساعت شش صبح، عسكری آمد وپرسید: بندى نو كيست؟ به شعبه خواسته شده است. پهره ‌دار قلف (قفل) دروازه را باز نموده گفت:

 اين بيچاره درين اطاق از خنك هلاك ميشود.

 پاها‌يم از شدت سردى هوا كرخت و شل بوده قدرت گشتن و ايستاد شدن را نداشتم. دو نفر عسكر از هردو قولم گرفته و مرا از اطاق كشيدند، چيلم را پر نموده به من دادند. درد سرم مانند ديروز دوام داشت. درد پايم نسبتاً كم بود. تمام اعضا‌يم درد ميكرد. همراه عسكر آهسته آهسته رفتم به همان اطاقى كه بيگاه مرا برده بودند. فضل محمد خان نشسته بود گفت: آمدى. گفتم: بلى. 

به فضل محمد خان گفتم:

 برادر، مقصد و مرام شما چيست؟ چرا و براى چى همراه من خلاف قانون آسمانى و زمينى رفتار مي‌كنيد؟ اصل موضوع چيست و اين جست و خيز و فحش گفتن شما براى چيست، اصل موضوع را به من دانسته كنيد تا به شما جواب قناعت بخش بگويم. 

فضل محمد خان:

 شما نميدانيد. ما شما را بزور چوب و شلاق دانسته مي‌كنيم.

خودم:

جناب ضابط صاحب، حاجت چوب و شلاق نيست. اصل موضوع را به من دانسته كنيد تا جواب تحرير كنم.

فضل محمد خان:

 گپ نزن من جوان هستم. چوب زدن بسيار خوشم مي‌آيد. تا وقتى شما را چوب مي‌زنم كه هلاك شويد و يا راست بگوييد. 

خودم:

ضابط صاحب كدام چيز را راست بگويم؟ شما به من دانسته كنيد تا من از موضوع دانسته گرديده و بشما جواب بگويم. 

فضل محمد خان در حالیکه سگرت خود را دَر داده و دود آنرا طرف بالا پف ميكرد. گفت: ميدانى يا نى، اينجا صدارتِ داؤود ديوانه صدراعظم  و رسول خان رئيس ضبط احوالات است، مثل تو صدها نفر زير چوب مايان هلاك شده تا كه حقيقت را نگوييد رهائى نداريد. (7)

                                                      *

1-              7- عبدالقيوم خان، مأمور دارالتحريرشاهى. شكنجه گاه. يادداشت ها. به اهتمام بهاول ملک عبدالرحیم زی. تارنمای کابل ناتهـ. ثور وجورای 1389خورشیدی. می 2010. شمارۀ  مسلسل 120.

یادداشت های مفصل مامور عبدالقیوم خان زیرعنوان شکنجه گاه در کتابی به اهتمام جناب بهاول ملک عبدالرحیم زی با مقدمۀ نصیرمهرین، درسال 1392 خورشیدی از طرف انتشارات میوند در کابل انتشار یافته است.

                          

 

 

" در این کتاب اقسام شکنجه ها، ونام های تعدادی از مستنطقین، شکنجه گران، مامورین آزار رسانی ودروغ بافی، به چشم می خورند. البته نویسنده از عساکر ویا مامورینی که خاطره های خوش هم دارد تذکر می دهد." (معرفی کتاب بالا از طرف سایت کابل ناتهـ. اول نوامبر2013)







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

قاسم04.12.2022 - 09:24

 پدر بهول عبدالرحيم زي يعني عبدالملك عبدالرحيم زي بعداً وزير ماليه صدارت محمد داودخان ده سال قبل از گرفتاري اش عضو تحقيق و جاسوس استخبارات انوقت رياست ضبط احولات بود. اين داودخان بود كه عبدالملك عبدالرحيم زي را از مامورين عادي ضبط احوالات بمقام وزارت رساند. اين ادم كه اين قصه را نوشته محض دروغ است. مامور دارالتحرير شاهي در ضبط احوالات جي ميكند.

داوود صادقی01.11.2022 - 19:28

 ولی اگر داوود خان نبود باید هنوز حال ۸۰سال قبل زندگی میکردی برق نبود تکنالاژی نبود

اریا11.03.2021 - 19:54

 امی ادم که میگه خدا داوود ره نیامرزه معلوم میشه بی نهایت ادم بی نزاکت است تو کدام بیسواد استی دگه کجا از تاریخ افغانستان میفامی کجا داود خان ره خاد بشناسی اگر مشناختی اتو یک گپ ره نمیزدی امونها بودن قهرمان های واقعی افغانستان که به خاطر افغانستان سر خوده میداند کدام مرد دگه ره ده افغانستان پیدا کرده میتانی که به مثل داود خان بر ای مردم اتو یک قمار کلان ره زده باشه شهامت و مردانگی او از گپایش همرای برژنف معلوم میشد که چطور از مردم و کشور دفاع کرد.

طارق18.09.2020 - 23:48

 داود دیوانه و حال غنی دیوانه و فردا ملا هیبت دیوانه عجب گرفتار دیوانه ها شدیم.

خدایار22.08.2020 - 07:51

 تمام بدبختی ها که دامنگیر مردم افغانستان است منبع آن داوو دیوانه است خدایش نیامرزاد.
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



نصیر مهرین