عامل اصلی تقصیرات؛ داخلی یا خارجی؟

۲۶ سرطان (تیر) ۱۳۹۹

در تحلیل پدیده ها و قضایا، باید نقش عوامل متعدد در بوجود آمدن یک پدیده را در نظر گرفت.

معمولا و از جمله در قضیه افغانستان عامل اولی مصایب و مظالم نواقص و معایب داخلی میباشد. عامل خارجی وقتی اثر گذار است که زمینه داخلی ضعیف بوده و به آن فرصتی مداخله و تجاوز بدهد. درست مثل بدن ضعیف که بیشتر در معرض نفوذ بیماری قرار دارد. امام علی علیه السلام نیز کشوری را که جنگ در قلمروی خودش  مشتعل میشود نکوهش میفرمایند.

به همین منوال ماهاتما گاندی در سال ۱۹۰۸ نوشته بود:

« انگلیس هند را اشغال نکرد بلکه ما هند را به انگلیس دادیم». تقدم عامل داخلی بر خارجی در سطح فرد و جامعه تأثیر گذار است.

هرچه در راه من است 

 از طبع گمراه من است

بسیار کم اتفاق می افتد که عامل خارجی، عامل اولی بدبختی یک فرد یا جامعه باشد.

دشمن مخفی تر و‌مخرب تر، بیشتر دشمن داخلی بوده و چنگیز می‌گفت: « یک چشمت متوجه دشمنت باشد و دو چشمت متوجه دوستت».

در قضیه افغانستان چرا در اثر ضعف خود افراد، علما، حکومت ها، و خانواده ها تعدادی کمونیست و دین ستیز و یا افراطی دینی، آله دست خارجی و یا تماشاچی محض شوند؛ حیثیت ستون پنجم و جاده صاف کن استعمار را پیدا نموده، کودتا و‌جنگ داخلی براه انداخته، تجاوز خارجی را زمینه چینی نموده و باعثی شکنجه و کشتار و انتحارگردند؛ بحران منطقوی و جهانی ایجاد نموده و سیل خون برپا کنند.

زمامداران قبلی و فعلی در دادگاه تاریخ مورد مواخذه قرار دارند که وقتی محصلین کشور را برای کسب دانش به خارج میفرستند چرا آنها را به بینش اسلامی مجهز و آراسته نمی‌سازند.‌ بلکه تعداد زیادی را دانسته و  ندانسته خودباخته و وابسته بار آورده و در برگشت همچون جنرال قادرها کودتا براه انداخته و عامل تباهی میگردند.

در این مخمصه کشورهای دیگر به عنوان عامل دوم و سوم و هر کدام با ترجیح منافع ملی و منویات خودشان و با انگیزه ها و طرق و درجات مختلف در صدد مداخله و تأثیر گذاری و گاه حتی برای دفاع از خودشان وارد کارزار و پیکار میشوند. دفاع با این توجیه که رویدادهای یک کشور بر کشوری دیگر تأثیرات حیاتی و مرگبار دارند. در این راستا همه به شمول نیروهای داخلی (چه بسا نویسنده و خواننده این متن) مرتکب خطا شده ایم. ولی خطای اصلی، از تعداد قابل ملاحظه از زعما و علمای داخلی و در قدم بعدی متوسطان و عوام خودما بوده و سوال این جاست که آن «عوامی از خواص» چرا اینقدر ضعیف، وابسته، آسیب پذیر، کم فهم و کم و یا بی ایمان اند. زمامدارانی که با ریاست طلبی، کوری خود بینای مردم بوده و جنگ قدرت وتعصبات منحط اوضاع را شکننده و ملت را شرمنده می‌سازند.  عواقب افکار و رفتار شان هم که اظهر من الشمس است!!

کشوری ما در یک مقطع عرصه تاخت و تازی روس‌ها شده و در مرحله دیگر به کام امریکایی ها قرار گرفته است. و باز هم در قدم نخست عامل داخلی مقصر اصلی بوده و از عوامل دومی و سومی نیز نباید غافل بود.

به قول علامه بلخی:

بر نسل جوان عیب است چون شیخ تظاهر ها

اصلاح وطن خواهی اصلاح بطون باید

 در روابط و مناسبات کشورها همانطوری که باد و شمال رد و بدل میشوند، مداخلات نیز متأسفانه متداول است. تأسف بار تر این است که عناصر و طبقات داخلی خنثی و بیطرف بوده و ایستادگی ننمایند.

لازم بیاد آوریستکه تشبثات کشورهای مثل امریکا و پاکستان تأثیر گذاری و دفاع و مداخله نه بلکه تجاوز، اشغال و حمایت از تروریستها می‌باشد.

پنج سال قبل حامد کرزی گفته بود: «اگر ما هم کشوری قوی می‌بودیم در اموری دیگر کشور ها مداخله میکردیم».

این سخن منطبق با آن مقوله سیاسی است که میگوید «هیچ کشوری کوچکی نیست که هوای مداخله در سایری کشور ها را نداشته باشد». قطر مثال خوبی در این زمینه می‌باشد.

برو قوی شو اگر راحتی جهان طلبی

که در نظام طبیعت ضعیف پامال است

پس ما باید از لحاظ علمی و اخلاقی و اقتصادی قوی شویم تا مناسبات در راستای منافع خود ما عیار شده و به دیگران نیز آسیب نرسانده و در برابری مداخلات خارجی مقاومت نماییم. باییستی پذیرفت که همانطوری که دیگران منافع ملی خود را ترجیح میدهند ما نیز منافع ملی خود را ترجیح میدهیم. نکته اینجاست مناسبات باییستی مبتنی بر تعامل برد - برد باشد. 

عامل داخلی ضربه پذیری نه تنها از درون جامعه ما، بلکه خطرناکتر از آن از اعماق تمنیات و مشتهیات لجام گسیخته نفسانی خود ما نشأت میگیرد.  

به قول مرحوم وجودی:

بشر ای دشمن آرامی خویش

هوس ها پخته ای از خامی خویش

ز خود خواهی به دانشگاه هستی

شدی انگیزه نا کامی خویش

در کتاب «افغانستان معاصر؛ تاریخ مبارزات و بقای یک ملت» ص ۲۳ اثر پروفیسر امین صیقل استاد ارشد در دانشگاه ملی آسترالیا آمده است: «گمان اغلب برآنست که داود خان عدم محبوبیت کمونیستها را در بین مردم با موقف شخصی خودش به صفت یک رهبر مقایسه میکرد و به این نتیجه رسیده بود که نه تنها کمونیست ها توان گرفتن  قدرت را از وی نخواهندداشتد بلکه شوروی ها هم آنان را در چنان جسارتی در مقابل وی کمک نخواهند کرد. به همین دلیل داود خان هم به مثل همه زور گویان دیگر تاریخ، اسیر افکار و عقاید شخصی خود شده بود».

امریکا کمتر در تاریخ تأسیس اش به اندازه دوره ترامپ آسیب پذیر شده است. فرید زکریا تحلیلگر برجسته امریکایی در شبکه سی ان ان بتاریخ ۱۲ جون ۲۰۲۰ در مورد کتاب جان‌بولتون که معایب ترامپ را برملا میسازد گفت: «مشکل اصلی ترامپ نا آگاهی و یا سیاست های او نیست بلکه مشکل اصلی شخصیت او است. ترامپ مردی است که علایق شخصی و سیاسی وی بر دغدغه های همچون نجابت، اخلاق و حتی قانون غلبه دارد».

درسال ۱۹۹۰ مجله امریکایی تایم این جمله را بهترین جمله طبابت سال انتخاب کرد:

«Sixty percent of the diseases can be cured without external interference - شصت درصد بیماریها بدون مداخله خارجی قابل علاج اند». امام علی ع سخن دقیق در این زمینه دارند که در مورد فرد و جامعه صدق میکند: «درد انسان در وجودخودش است و دوایش نیز در وجود خودش است».   پیرامون اصل قرآنی «حیات طیبه» و اهمیت اصلاح از خود مطلب ذیل قابل توجه است:

 «تمام بیماری های انسان، از افکار او سرچشمه میگیرند؛ یعنی افکار ما هستند که بیماری ها را در وجودما تولید میکنند:

تیروئید: وجود بغضی در گلو، که ترکیده نمیشود!

سرطان: ناشی از نبخشیدن خود و دیگران است!

ام اس: به دلیل عصبانیت طولانی مدت و کینه ورزی است!

بیماری قند: بخاطر افسوس گذشته ها را خوردن است!

سر درد: به دلیل انتقاد از خود و دیگران است!

زکام: بخاطر وجود آشفتگی های ذهنی است!

درد مفاصل: به دلیل نیاز به محبت و آغوش گرم است!

فشارخون: به خاطر مشکل عاطفی درازمدتی است که حل نشده باقی مانده!

پس بیایید ذهن های ما را پاک کرده و شستشو دهیم. دیگران را ببخشیم، خودمان را ببخشیم، بیشتر محبت کنیم، کمتر گله و شکایت کنیم، فراوان تر بخندیم و شاد باشیم و بدانیم افکار ما بسیار قدرتمند و اثرگذار هستند و تاثیرات بسیار شگفت انگیزی از خود باقی می گذارند».

اسلام چقدر دقیق و عمیق ضعف داخلی و درونی را با تأکیدی بر خود شناسی و جهاد با نفس (جهاد اکبر) و تأکید بر مکارم اخلاق و... شناسایی و چاره جویی نموده است.

خداوند حکیم در قرآن‌کریم میفرماید: «بدرستیکه الله سرنوشت هیچ قوم را تغییر نمی‌دهد مگر اینکه آنها در نفس های خودشان تغییر وارد کنند».

آموزش و پرورش نفس عرصه خطیر و مصاف نفس گیریست که ضعف در آن انسان و جهان را به خاک و خون کشانیده است. پیروزی در این پیکار مشکل است ولی ضعف، شکست و یا واماندگی در این مبارزه زندگی را به مراتب مشکل تر و منفی تر خواهد ساخت. پس باید «به خود آییم». بنابرین راه حل در ایجاد تحول و تکامل در ذهن و ضمیر خود ما و‌جامعه ما می‌باشد.

شناخت ضعف داخلی، گام نخست در طی این 

طریقه و آزادی این خطه می‌باشد.

وقتی عامل داخلی را عامل اولی واصلی نا بسامانی های خویش  عنوان میکنیم یک حسن آن این استکه اصلاح و تحول را برای ما ممکن و دست‌یافتنی میسازد.  زیرا رموت کنترل خود ما در دست ما است ولی رموت کنترل عوامل خارجی از دسترس ما خارج است. ما عمل دیگران  را نمی‌توانیم مهار سازیم ولی عکس‌العمل خود را میتوانیم مهار ساخته و جهت دهیم.

خدایا! ما را از شر نفس خود ما و اشراری داخلی و خارجی حفظ فرما!







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



احمد زکی حسینی