نخستین ذکر نام قبایل افغان و سرنوشت نامعلوم آنھا
۲۶ سرطان (تیر) ۱۳۹۹
(موضوعی برای پژوھش گران مسایل تاریخی کشور)
پیشگفتار
در این مقاله دو موضوع بررسی شده است. یک، دریافت نخستین نام ھای قبایل افغان در منابع تاریخی و دوم، دریافت علت اصلی ازدیاد نفوس، ظھور قبایل جدید و سرازیر شدن آنھا از کوھھای سلیمان به مناطق ھمجوار و اشغال زمین ھای ھمسایه ھا.
+ + +
تعداد زیادی از مورخان و دانشمندان بدین باور اند که نخستین ذکر نام قبایل افغان/پشتون در بابرنامه (۱۵۳۰) صورت گرفته است. این سخن تا اندازه ای واقعیت دارد؛ چون قبایل مختلف افغان که امروز در افغانستان و پاکستان زندگی دارند، نام ھای تعداد زیادی از آنھا برای بار اول در بابرنامه ذکر شده است. اما در مورد اینکه پیش از بابر ھم ذکری از نام قبایل افغان در جایی شده باشد، پژوھشی صورت نگرفته است (یا من ندیده ام).
طوری که منابع تاریخی نشان می دھد، واژه «افغانان» بار اول در حدود العالم (٩٨٢) ذکر شده که در دھکده کوھستانی «سَول» (در حوالی کوھھای سلیمان) زندگی داشتند و شاه ننگرھار نیز بیش از ٣٠ زن دارد که از مسلمانان، افغانان و ھندوان اند!
البیرونی برای نخستین بار در ھند البیرونی ( ١٠٣٠) از موجودیت «قبایل مختلف افغان» در کوھھای مرز غربی ھند (کوھھای سلیمان) یادآوری می کند (او این کوھھا را در اثر دیگرش بنام التفھیم، کوھھای افغانان می نامد). با آنکه البیرونی افغان ھا را مربوط به قبایل ھندو یا مشابه آنھا (نژاد ھای وحشی سرکش) گفته است، اما نام قبایل آنھا را ذکر نکرده است.
داستان لشکرکشی ملِک شمس الدین کرت در سال ھای ۱۲۵۰ به کوھھای سلیمان (یا ولایت «افغانستان»١ که مرکز آن مستونگ و ملِک ھای آنھا کُرد ھا بوده است) و سرکوب افغان ھا در تاریخنامۀ ھرات سیفی ھروی (١٣٢١) با تفصیل آمده است، اما باز ھم ھیچ ذکری از «نام قبایل مختلف افغان» نشده است .
آثار دیگری مانند تاریخ وصاف آیتی (١٣١٠)، مجمع الانساب شبانکاره ای ( ١٣٣٣)، تاریخ آل مظفر کتبی (۱۴۲۰)، زبدت التواریخ ابرو (۱۴۲۶)، جغرافیای ابرو (۱۴۳۱)، مطلع سعدین سمرقندی (۱۴۷۱) و حبیب السیر خواندمیر (۱۵۲۳) از موجودیت یک قبیله مغول بنام «اوغان» در کرمان/ایران٢ در دوره آل مظفر (١٣١٨ – ١٣٩٣) می گوید. از سرنوشت بعدی این قبیله اوغان در پایان سده ۱۴ نیز آگاه نیستیم.
ھمان گونه که در مقاله «صوبۀ کابل در زمان مغولان»٣ وعده کرده بودم ،نخستین ذکر نام قبایل مختلف افغان حدود ۴۰۰ سال پس از البیرونی و ١٣٠ سال پیش از بابر در لشکرکشی ھای امیرتیمور گورکانی به ھند (در اواخر ١٣٩٨) از طریق کوھھای سلیمان صورت گرفته است. گر چه موضوع این لشکرکشی در آثار زیادی بحث شده است، اما تا جایی که من بررسی کردم، نام ھای شماری از قبایل مختلف افغان بصورت پراگنده در سعادتنامه علی یزدی (۱۴۰۰)، ظفرنامه شامی (۱۴۰۴)، تزوک تیمور (۱۴۰۴)، ظفرنامه علی یزدی (۱۴۲۵)، زبدت التواریخ ابرو (۱۴۲۶)، مطلع سعدین سمرقندی (۱۴۷۱) و روضت الصفا میرخواند (۱۴۹۸) آمده است .
بر بنیاد آثار فوق ،داستان از این قرار بوده است کھ جمعی از رعایا و فقرای ولایت ایریاب از جور و بیداد قبایل اوغان بنام ھای «وزکزنی/ورکزنی/ورکونی/ورکویی»۴ و «کرکس» به امیرتیمور شکایت می کنند که بر سر امیر ھزاره آن ھا (که تابع امیرتیمور بوده) شبخون آورده، او را کشته، ولایت را تصرف نموده، اموال آنھا را تاراج کرده، بر سر راھھا نشسته و ھیچ کسی را نمی گذارند که از آنجا بگذرد.
امیرتیمور با شنیدن این خبر خشمگین شده و از راه غزنین عازم قلعھ ایریاب {آریوب کنونی} می شود. تیمور دستور می دھد که آن قلعه بزرگ را با مسجد جامع و خانه ھای آن اعمار کنند. بیش از ٢٠٠ تن از دزدان اوغانی را کشته و زن و فرزند و اموال ایشان را به طایفه مظلومان ولایت ایریاب می بخشد. پس از آن به صوب شنوران رفته، چند ھزار سوار به قلعه نغز می فرستد که آن قلعه را نیز تعمیر کنند و تعدادی را به بنو می فرستد. پس از آن، دو قبیله دیگر افغان بنام ھای «پرنیانی/پرنیان/پریان/سرمانی/برمانی»۴ و «کلاتیان» را (که یک قبیله قوی و پرجمعیت بوده) به جرم عدم انقیاد و نفرستان لشکر سرکوب می کند. امیرتیمور در محرم ٨٠١ (سپتمبر ١٣٩٨) به قلعه نغز رفته و در ھشتم ماه بر لب آب سند می رسد (در ٣ جنوری ١٣٩٩ وارد دھلی می شود.)
امیرتیمور در برگشت از ھند روز ٢ رجب ( ١٨ مارچ ١٣٩٩) به کنار آب سند رسیده و بتاریخ ۵ رجب وارد قلعه نغز می شود. در آنجا توقف نموده و نصرت خماری را با ٣٠٠ کس از قشون او، سه اغلان جوجی نژاد و ۴۰۰ خانه کوچ اوزبیک۵ به محافظت آن قلعه ھا می گمارد. سپس از راه کرباش {وادی کرم} روان شده و در ١٠ رجب {۲۶ مارچ ١٣٩٩} وارد کابل می شود. در شماری از این آثار آمده است که در سال ھای ٨٢٠
(۱۴۱۷) در اثر نزاع پسر سیفل قندھاری و ملک محمد... نیروی برای سرکوب لصوص
{دزدان} افغان «خرشوانی» فرستاده می شود که در گرمسیر و حوالی قندھار تا کنار آب سند قطاع الطریقی نموده، مال مردم و تجار را می ربودند .
به این ترتیب، ما در حوالی ۱۴۰۰ نام ھای ۴ - ۵ قبیلھ مختلف افغان را در کوھھای سلیمان داریم. اما حدود ١٠٠ سال پس از آن نام ھای بیش از ٢٠ قبیله مختلف افغان در بابرنامه (۱۵۳۰) ذکر می شود که در جریان سده ۱۵ از کوھھای سلیمان سرازیر شده و به وادی ھای ھلمند، کابل - پشاور و ھند رسیده اند (نقشه ١ دیده شود).
آنچھ دلچسب است، نام ھیچ یک از این قبایل افغان کوھھای سلیمان (در دوره امیرتیمور، حوالی ۱۴۰۰) در فھرست نام ھای بیش از ٢٠ قبیله افغان در بابرنامه، ۱۵۳۰ (ترکلانی ،غلجی، بنگش، خوگیانی، توری، لندر، مھمند، دلزاک، یوسفزی، کورانی، کیوی، سور ،عیسی خیل، نیازی، خضرخیل، شیموخیل، محمدزی ،عبدالرحمن، یوسف خیل، افریدی، وزیری و لودی) و حدود ۴۰ قبیلھ افغان در آیین اکبری، ۱۵۹۸ (اولاده سربن: ترین ،بریچ، میانھ، خرشین، شرانی، اورمر، کاسی، جمند، خویشگی، کتانی، خلیل، مھمندزی ،داودزی، یوسف زی، کلیانی، ترکلانی. اولاده غرغشت: سورالی، جیلم، ورکزی، افریدی ،جکتانی، ختکی، کررانی، باور، منسوب، کاکر، بانی، مسوانی، پنی، تارن. اولاده بتن:
غلزی، لودی، نیازی، لوحانی، سور، بنی، سروانی، ککبور) وجود ندارد!
+ + +
پرسش ھای اساسی: قبایل اولیه افغان در کوھھای سلیمان چه شدند؟ چه عواملی باعث شد که تعداد این قبایل در جریان سده ۱۵ از ۴ - ۵ به بیش از ٢٠ افزایش یابد (باوجود سرکوب ھای شدید توسط غزنویان، آل کرت و امیرتیمور)؟ آیا این ازدیاد نفوس و تکثر قبایل اولیه افغان محصول اسکان تعداد زیاد ناقلین جنگجو (اوزبیک/مغول و ارامنه/تاتار) توسط امیرتیمور و امتزاج/تقابل آنھا با قبایل اولیه افغانان جنگجو در کوه ھای سلیمان نیست (تعداد ناقلین ارامنه/تاتار را ھنوز نمی دانیم)؟ آیا این انفجار جمعیت، ظھور قبایل جدید، آمیزش/تخاصم آنھا با یکدیگر و عدم گنجایش آنھا در کوھھای سلیمان علت اصلی سرازیر شدن این قبایل به سرزمین ھای مجاور و اشغال زمین ھای ھمسایه نیست؟
در حالیکه تمام منابع و اسناد تاریخی نشان می دھد که افغان ھا از سال ھای ٩٨٠ (اولین ذکر نام آنھا در تاریخ) تا سرکوب آنھا توسط امیرتیمور (حوالی ۱۴۰۰) در کوھھای سلیمان زندگی داشتند؛ اما عوامل نامعلومی باعث شد که آنھا در جریان سده ۱۵ به مناطق ھمجوار سرازیر شوند، زمین ھای ھمسایه ھا را اشغال کنند و این پروسه تا زمان بابر (۱۵۳۰) ادامه یابد. لذا، علت ازدیاد سریع نفوس، ظھور قبایل جدید و سرازیر شدن آنھا به سرزمین ھای مجاور باید اسکان ناقلین جنگجو (اوزبیک/مغول و ارامنه/تاتار) توسط امیرتیمور و آمیزش و تخاصم آنھا با باشندگان اصلی (افغانان جنگجو) در محیط تنگ کوھھای سلیمان باشد که تا ھنوز کشف/دریافت نشده بود (یا من ندیده ام)!
-----------------------------------------------------------------------------------
- 1. لعل زاد. منشای کردی بعضی قبایل افغان .١٠ جون ٢٠٢٠
https://www.khorasanzameen.net/php/pdf/alalzad51.pdf
- 2. لعل زاد. افغان ھای مغول .١٨ می ٢٠٢٠
http://www.khorasanzameen.net/php/pdf/alalzad48.pdf
- 3. لعل زاد. صوبه کابل در زمان مغولان .۴١ جون ٢٠٢٠
https://www.khorasanzameen.net/php/pdf/alalzad52.pdf
4. در آثار فوق به ھمین شکل ھا نوشتھ شده اند و من آنھا را در یک ردیف آوردم که باید یا شاید یک چیز باشند.
5. لعل زاد. کارروایی ھای امیرتیمور گورکانی در کوھھای سلیمان .٣٠ می ٢٠٢٠
http://www.khorasanzameen.net/php/pdf/alalzad49.pdf
نقشه ١. قبایل صوبه کابل در زمان مغولان٣ (سال ھای ۱۶۰۰)
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
طارق | 02.08.2020 - 20:27 | ||
هرچه در کان نمک افتد نمک گردد. قبایل اوزبیک و مغول و تاتار هم شدند اوغان با نام های جدید. حال فقط DNA تعین کننده است و شاید بعد ده ها سال که بانک DNA در این گوشه دنیا به وجود خواهد آمد و آنگاه تجقیقات نشان خواهد داد که اصل قضیه از چه قرار است. |