چرا دکتورعبدالله به ریاست جمهوری نرسید؟

۱۱ جوزا (خُرداد) ۱۳۹۹

یکی از پیشتاز ترین چهره های سیاسی در تاریخ انتخابات های پسا طالبان جناب دکتورعبدالله بود که در سه دوره نامزدی ریاست جمهوری افغانستان توانست خوب بدرخشد و آرای بلندی را از اقشار و گروه های مختلف افغانستان بدست بیاورد.

ایشان  در سال (۲۰۰۹م) برای احراز مقام ریاست جمهوری به مصاف آقای کرزی رفتند و در سالهای (۲۰۱۴ و ۲۰۱۹م) در برابر آقای اشرف غنی به رقابت پرداختند. آقای عبدالله در این سه دوره نامزدی، آرای بلند مردم و طرفدارانش را بدست آورد و صدر نشین در انتخابات ها بود اما با آن هم به این مقام راه نیافت. چرا و بنابر کدام عوامل وی نتواست به مقام ریاست جمهوری تکیه کند؟ 

به باور من، چهار عنصر کلیدی در این مساله دخیل بوده اند:

یکم: نظام ریاستی متمرکز؛ طرح قانون اساسی کشور در سال ۲۰۰۴ م که در لویه جرگه قاون اساسی به تصویب رسید، نظام ریاستی متمرکز را در افغانستان به رسمیت شناخت. در طرح این قانون سران "جبهه متحد ملی" از جمله خود آقای عبدالله نقش اساسی داشتند؛ بنابراین او را می توان از جمله ای پایه گذاران این نظام بشدت متمرکز و نیمه استبدادی کنونی نامید. در نظام یادشده، رییس جمهور همه کاره است و حتی صلاحیت های معاونان اش تشریفاتی و سمبولیک اند. قوای سه گانه دولت (اجراییه، مقننه و قضایه) در دست رییس جمهور اند و تفکیک قوا در آن غایب است. در موجودیت چنین نظام، رییس جمهور صلاحیت عزل ونصب همه ی اعضای بلند پایه حکومت و دولت از رییس قوه قضایه، وزرا، کمیسون ها و نهاد ها را دارا می باشد. به دیگر سخن رییس جمهور در این نظام یک سلطان مقتدر است که قانون از دستتان او صادر می شود؛ و دیگران باید از وی اطاعت بی چوان و چرا کنند.

همانگونه که واضح است در این نظام "یکه سالاری" جای "مردمسالاری" را گرفته و انحصار قدرت در تمام رده های دولت و حکومت در دست یکنفر متمرکز شده است. از این رو، این نظام تا به امروز نتوانسته ممثل خواست و اراده ی جامعه ی چند قومی افغانستان باشد. هرچند، این نظام در ظاهر حمایل و شمایل دموکراسی را با خود یدک می کشد، اما محتوای آن با دموکراسی و مولفه های آن فاصله ی زیادی دارد.

-دوم: لابی گری؛ لابی گر به گروهی گفته می شود که در اوضاع سیاسی کشوری از طرق مختلف قانونی سعی در اعمال نفوذ و پیشبرد دیدگاه های خود را داشته باشد. آقای کرزی و غنی از چنین مزیت و برتری به و یژه در روابط شان با ایالات متحده امریکا برخوردار بوده اند. آقای خلیزاد، اجمل غنی و دیگران توانسته اند در نقش لابی گران مؤثر به نفع آقای کرزی و غنی کار کنند. در انتخابات اخیر بخوبی دیده شد که با وجود تقلب گسترده سران امریکا از آن به نفع غنی به سادگی گذشتند و خمی به ابرو نیاوردند. نقش خلیلزاد در این میان خیلی برجسته و روشن و غیر قابل انکار بوده است. اما آقای عبدالله از این امتیاز در کشور های غربی محروم بوده است.

سوم: نقش امریکا و اروپا، ازهمان طلیعه اشغال افغانستان توسط امریکا در این کشور خیلی روشن است. استعمار نو و کهنه در کشور های اشغال شده همواره می کوشند تا نوکران و دست نشانده های خود را داشته باشند تا امر و نهی آنها بدون مزاحمت و حسب دلخواه شان صورت گیرد. هم چنان گذشته خوب روابط عبدالله با روسیه و ایران در دوران مقاومت علیه طالبان، یکی از نکات است که به مذاق امریکا جور در نمی آید.

 البته که کرزی و غنی در مقایسه با عبدالله و دیگران بهترین گزینه در این مدت برای غرب بوده اند. عدم حمایت غرب به ویژه امریکا از عبدالله و ترجیح دادن طرف مقابلش را می توان یکی از دلایل کلیدی نرسیدن وی به مقام ریاست جمهوری دانست.

چهارم: انعطاف بیش از حد؛ آقای عبدالله سیاستمدار خوبی ست که در داشتن اخلاق نرم و برخورد خوش با دوستان و دشمنانش شهرت دارد. اما در این سه دوره و با وجود داشتن آرای بالا نتوانست از "حق" خودش و طرفدارانش دفاع کند. استاد عطا محمد نور از حامیان سرسخت ایشان در انتخابات ۲۰۱۴ در مصاحبه ی که با برنامه ی کاکتوس داشت، چنین گفت: "در انتخابات ۲۰۱۴ در برابر کشور های قدرتمند ایستادگی کردیم؛ قسم کردیم؛ اما خبر شدیم که داکتر صاحب عبدالله از ریاست جمهوری گذشته و دومی را قبول کرده". البته جدا شدن آقای امرالله صالح و عطا محمد نور از دکتور عبدالله در این انتخابات (۲۰۱۹) و پیوستن ایشان به غنی را ناشی از همین عملکرد می توان تعبیر کرد. بدون شک نرمش و انعطاف در سیاست کاری خوبی است، اما نرمش و انعطافی که به قیمت از دست دادن منافع و ارزش ها باشد، مصلحت نیست.

به هر حال، دکتور عبدالله در سه دوره انتخابات ریاست جمهوری با وجود آرای بلند، نتوانست از رای مردم و طرفدارانش دفاع کند و حق و عدالت را به کرسی نشاند. در کنار دلایل یاد شده، نبود عزم و اراده ی قوی و عدم شجاعت لازم جناب شان در گرفتن حق مردم، سبب شد که "ماموریت سیاسی" را بر "اقتدار سیاسی" ترجیح دهند.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



غلام اکبر نوابی