صلح در افغانستان، از واقعیت تا سراب
۷ ثور (اردیبهشت) ۱۳۹۹
مذاکرات امریکا وطالبان یکی از طولانی ترین مذاکره های دوجناح متخاصم جنگ در سالهای اخیر میباشد. مورد توجه بودن این مذاکرات به اختلاف گذشته طالبان وامریکا ارتباط مستقیم دارد، دولت طالبان را بعد از سقوط کابل ومزارشریف به دست این گروه، دولت پاکستان نخستین کشور بود به حیث یک دولت به رسمیت شناخت، بعد از پاکستان ،عربستان سعودی وامارات متحده عرب امارت طالبان را به رسمیت شناخته، وروابط دیپلوماتیک را بااین اداره بر قرار نمودند ، آن کشور ها وبافرستادن کمک های بی دریغ به ان دولت در سطوح اقتصادی ونظامی به تقویه طالبان پرداختند، دولت اسلامی افغانستان به رهبری شهید استاد ربانی وشهید مسعود بعد از عقب نشینی وشکست نیروهای خود از مرکز وشمال کشور خط دفاعی را از شمال کابل تا ولایت تخار تحکیم نموده وبه دفاع ازاین مناطق پرداختند،درایت شهید مسعود با تقویه کامل امنیت سرتاسری در بدخشان که پشتوانه محکم دفاع از خط مقدم جبهه ای جنگ بود ارزش واهمیت زیاد استراتژیک برای تقویه دولت اسلامی بود ، پاکستان با مشکل جدی با تصرف بدخشان مواجه بود ، مردمان چترال پاکستان از هرنگاه باروابط تاریخی که با مردمان بدخشان داشتند همیش با مداخله نظامی طالبان با حمایت پاکستان از مسیر چترال مخالفت نموده وسد راه حمله طالبان جهت تصرف بدخشان میشدند.
جنگ افغانستان با حملات پی درپی طالبان به سوی تخار وبدخشان به بن رسید بود، مسافرت شهید مسعود به اروپا واستقبال زیاد اتحادیه اروپا از مسعود در آن شرایط نقطه عطف در تاریخ مبارزات مسعود گردید،در این حالت با وصف فشارهای پاکستان بر امریکا،امریکا به حیث یگانه ابر قدرت جهان یک نظاره گر بی تفاوت به سرنوشت مردم افغانستان بود، حلقات معین طرفدار طالبان با تلاش های زیاد امیدوار بودند که دولت طالبان را امریکا به رسمیت شناخته ومعضل ومشکل جنگ در این کشور را پایان دهند. ولی بزرگترین مانع در آن زمان جنبش فمینست های امریکا که طرفدار نهضت زنان را در انکشور بدوش داشتند مانع تحرکات دولت امریکا جهت به رسمیت شاختن دولت طالبان شدند.. امریکا اگا هانه افغانستان را به اختیار نظامیگران پاکستانی گذاشته بود وجنگ داخلی به شدت تمام در کشور ما درجریان بود.
در ضمن اسامه بن لادن تلاش های جدی به خرچ داده بود تا حزب اسلامی وجمیعت اسلامی را دریک صف واحد قرارداده ودولت اسلامی را تحکیم بخشد ، تلاش های اسامه به نتائج منتج نشد به سرخوردگی تمام درسال 1990افغانستان را ترک وراهی عربستان سعودی گردید، ولی دولت سعودی با کشت باد، حال درصدد درو طوفان بود که باموجودیت اسامه خطر بی القوه آنکشور را تهدید مینمود، ودولت عربستان سعودی نمیتوانست اسامه را در عربستان سعودی تحمل نماید ،ودرسال ۱۹۹۱سامه خاموشانه سعودی را ترک وعآزم سودان شد .عمرالبشیر ریس جمهور سودان به نیکی ازوی استقبال نمود ، ولی این مهمان ناخوانده در سودان هم غیر قابل تحمل شد وقایع تروریستی در مکه مکرمه زنگ خطر را یک بار دیگر در سعودی به صدا درآورد وامریکای ها وسعودی ها به سودان فشار آوردند که اسامه بن لادن سودان را ترک نماید.
سازمان های استخبارات "سیا" وآی اس ای" وام آی سکس" قرعه فال را به نام دولت اسلامی استاد ربانی رقم زدند ،ودر سال 1996 ودولت اسلامی اسامه را توسط طیاره شرکت آریانه به جلال آباد منتقل ساخته ودر آن ساحه تحت نظر" ای اس ای" قرار گرفت وبعدا در قندهار جاگزین شد این عمل دولت اسلامی اشتباه جبران ناپذی بود که انجام یافت ، این تحرکات بازی نهایت یچیده استخبارت است روزی تحریک طالبان میتوانند از این راز پرده بردارند که اسامه چگونه توانست با نهایت سریت پلان 11سپتامبر 2001را پلان گذاری نموده وبه منصه عمل قراردهد.
امریکا بادرک از وضعیت پیش آمده که منتج به کشته شدن سه هزارتن امریکای شد مقصر اصلی اسامه را دانسته وبه دولت طالبان اخطار داد که اسامه را به امریکائیها بسپارد، وامریکائیها هم میدانستند که طالبان به هیچ صورت حاضر نخواهند شد که اسامه را به امریکا بسپارند، معلوم نیست نقش" آی اس، آی" دراین مسله خونین در کدام سطح بود، تا اینکه مسجل شد طالبان به هیچ صورت حاضر نیستند اسامه بن لادن را تسلیم امریکانمایند، امریکا به پاکستان التیماتوم صادر نمود که پاکستان به عملیات علیه طلبان نپیوندد آنکشور را به دوره حجر بر میگرداند،پاکستا چاره جزء قبول پشنهاد امریکا وسقوط طالبان نداشت وطیارات غول پیکر b52 امریکا باشدت تمام برطالبان تاخته وبا همکاری جبه متحد دولت اسلامی ،طالبان را متورای ساخته وکابل را جبه متحد ملی تصاحب نمود؛ شهادت احمد شاه مسعود دران سالها چه ارتباط به ان حادثه داشت امریکای ها در این مسله هنوزهم خاموش بوده وسکوت پیشه کرده اند، اظهارات بن لان در آن سالها اینگونه بوده که او یک مشکل بزرگ طالبان را حل خواهند کرد ، جناب ریگستانی از شهید مسعود چنین حکایه مینماید "چه امید تازه در طالبان بوجود آمده که آنها باخوش بینی به آن خبر مینگرند؟ از وضع جبهات ازسرپل الی سمنگان بغلان تخار وشمال کابل را برسی مینمایند وضع نظامی نور مال برسی گردید"، هیچگاه در فکر آن دوخبر نگار عرب بلژیکی نمیشوند، که نبایست مسعود آنرا ملاقات نماید،آن دوتروریست با حمله به مسعود پیشگوی اسامه بن لادن را به حقیقت تبدیل مینمایند وبه اصطلاح شاه رگ جنبش مقاومت را قطع نموده ، خلای بزرگ امنیتی را بوجود میاورند. حمله امریکا بر طالبان با وصف آنکه ناگذیر بود پلان های آی اس ای را بگونه دیگر در صحنه عمل با میتود جدید روی دست گرفته شد، شدت عمل که در سقوط طالبان در پروگرام امریکا بود ، جهت نابودی کامل آنها بعد ازسقوط گامی برداشته نشد ،قوای یکصدو پنجاه هزار نفری ناتو در عمل تظاهر نظامی پیشه ساخت وپاکستان که حامی طالبان بود بادستان باز در جریان عملیات قوای پاکستانی ومشاویرین انرا از قندز امریکا با امن وامنیت بیرون برد واز نابودی کامل پاکستانی ها جلوگیری نمودند، مردم ما میدانستند که امریکا درجبهه نبرد قاطیعت کامل ندارند و صرف شعارهای غیر عملی میدهند،تا اینکه زمزمه های مصاحبه های دیپلومات های امریکائی نرمش بیشتر پیدا نمود" که گویا طالبان دشمن امریکا نیستند".
موضوع دیگر که اهمیت کشور مارا کمارزش وبی اهمیت ساخت حمله به عراق بود امریکا دشمن سرسخت خودرا به بهانه واهی موردحمله قرارداد، شک وتردید امریکا موجودیت سلاح اتومی وسلاح کیماوی بهانه بیش نبود جورج بوش به این بهانه به عراق حمله برد ودر عمل هیچگونه سلاح غیر قانونی در عراق وجود نداشت ، عراق زولانه شد درپای امریکا که تا هنورهم نتوانست ازاین منجلاب بیرون رود، جورج بوش با کفش عراقی اهانت شد که درطول تاربخ معاصر هیچ رهبری کشور چنین اهانت ندیده بود ، حال هم چنین است نه عراق امنیت دارد ونه افغانستان نه عراق از امریکاست ونه افغانستان،در افغانستان تکنو کرات بر گشته ازغرب اکثریت پول های امریکارا به شیوه گوناگون دزدیده وبه حسابهای بانکی خویش انتقال میدهند، وزارت مالیه افغانستان اسرار همه سوء استفاده ها میداند، وزیران مالیه بعد از گذشت چند سالی خامو شانه از کشور مفقود گردیده به امریکا بر میگردند، صرف امریکا موافق است که افغانستان فاسد ترین کشور جهان است، هیچ فاسد داخلی وخارجی به محکمه کشانیده نشد.
حال مذاکرات صلح در راه است، امریکا بدون مشوره دولت افغانستان با طالبان داخل مذاکره شده ودر غیاب این دولت معاهده صلح را با طالبان عقد مینماید یکی ازمواد عمده آن رهائی زندانیان طالبان است ،دولت پشنهاد کاهش خشونت میدهد، طالبان میگویند ما شمارا به رسمیت نمیشناسیم وامریکا تعهد رهائی اسیران طالب را داده است،زلمی خلیل راد در مقابل سوال صلاحیت های دولت خویشرا چنین با افتخار توضیح میدهد " ما به این کشور خود خواستیم آمدیم از هیچ کس اجازه نمبگریم که چه کنیم وچه نکنیم"، آقای خلیل زاد شما به افغانستان به اجازه دولت اسلامی آمدید وشورای امنیت ملل متحد آنرا تصویب نمود وبا دولت جدید معاهده استراتژیک دارید، ابن قدر با قلدری حرف زدن روانیست،شما اگر صادقانه صلح میخواهید بین دوجناح متخاصم میان جگری نمائید تاصلح بدست آید وجنگ اختتام یابد. صلح با طالبان ختم جنگ نیست موجودیت داعش والقاعده گریزه های اوزبیکستانی وتاجکستانی وچند گروه تروریستی دیگر دال بر ادامه جنگ در افغانستان است...ازاین سبب صلح برای کشور ما یک سراب است که باصلح با طالبان به آن دست نمی یابیم .
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته