قبیله پرستی منشأ فساد و زوال

۲۵ حمل (فروردین) ۱۳۹۹

ما آشکارا شاهد فاجعه ای مرگبار و زوال اجتماعی هستیم. برای خروج از زوال اجتماعی، سقوط در تاریکی و پندگیری از گذشته ناکام، باید رو در روی تاریخ جعل ایستاد و روایت دردناک  - چه  شد كه به اینجا رسیدیم -  را گفت. این است راه رسیدن به آزادی، دموکراسی وجامعۀ مدنی. دریغا، پشتونیزم این موجود متوقّف و بازمانده از درک تحولات عظیم جامعه، نگذاشت که  سامان و ثباتِ اجتماعی در کشور برقرارشود. ثباتِ اجتماعی  -اساساً- زمینه سازِ نظم، قانون و تولیدِ ثروتِ اجتماعی  بوده و تداومِ تاریخی این امور قوامِ جامعهء مدنی، نظام دموکراتیک و پاسخگو را در پی دارد. اما این قبیله گرایان هار-آزمند نه تنها به تکرار سامان اجتماعی را ویران کرده و مانع شکل گیری یک نظام دموکراتیک شدند که رواج قبیله گرائی، فروپاشی نظام  اخلاقی، حاکمیت  استبداد و راهگشایی برای تروریسم را باید به پای این جریان فاسد نوشت.

ای شگفتا، ما تنها با «تودهء عوام» این قبیله انتحاری روبرو نیستیم، که صغارت و عدم آگاهیِ در ذهنیّتِ فرهنگی و تاریخیِ اش را دلیل بگیریم. بلکه  بدتر از آن  با انبوهی به ظاهر تحصیلکردگان مذکر-مونث یا «به اصطلاح روشنفکران تکنوکرات نر- ماده» این جماعت مواجه ایم  که با وجود تفاوت سنّی، نسلی، تحصیلی و افق فکری مختلف، راهگشای آمریکا و پاکستان بوده/هستند و با همکاری آمریکا و پاکستان سنگر مصنوعی ایجاد کرده اند (قانون اساسی - حکومت ریاستی) تا در پُشت این سنگر مصنوعی قبیله گرائی و دگم اندیشی حود را مخفی کنند و  هستیِ اجتماعی-تاریخیِ اقوام غیر پشتون/افغان را به سیلابِ قتل و غارت  طالب/تروریسم بسپارند.

این گروه بیرون از تاریخ، گرفتار یک توهم خود بزرگ بینی، خلاء اخلاقی-معنوی و زوال مسئولیّت اجتماعی بوده که بر روح  و روانِ شان حیله و نیرنگ مستولی است. نه به قران وفادارند نه به قانون، که برجسته ترین نمونه و بهترین تجلّی آن، عملکرد این گروه بعد از جلسه – بن - تقلب در انتخابات ... می باشد. این تکنوکرات های نر -  ماده  و فاقد شجاعت اخلاقی به هیچکس پاسخگو نیستند، چنانچه رهبران سیاسی گذشته این قبیله (از شروع تا اشرف غنی) از  كارنامه ای شكست ها وُ اشتباهاتِ خانمانسوزِ شان نبودند. پرسش اینست که این بدسگالی را چگونه می توان توضیح داد؟ آیا  این امر، یک «خصلتِ قومی» است؟ یا یک «عارضهء تاریخی»؟

حالا هر کدام را که قبول کنیم نتیجه یکی است،  سرشت قوم پشتون/افغان اجالتان با توجه به عملکرد این قوم در متن تاریخ  دهشت افگنی بوده/است، فقط زمان و طراحان تغییر کرده، در منش و خصلت و ماهیت و نقش آفرینی این قوم هیچ تغییری نیامده است. گفتم: فقط طراحان تغییر کرده  است  به طورمثال، دیروز هندی ها - فارس ها - انگلیس ها - روس ها - حتی پاکستانی ها آستین ها را بالا زده بودند، اما امروز آمریکای ها آستین ها را بالا زده اند برای فراهم آوردن شرایطی که در آن برتری نظامی و اقتصادی، بر قراری سلسله مراتب حقوقی و سیاسی نوین در مناسبات بین المللی به سود ایالات متحده و غصب تمام منابع و ثروت های عمومی به نفع سرمایه داری  ایالات متحده تضمین  شود.

وانگهی، برای اجرای این طرح - حمام خون باید راه انداخت ـ صد ها خانواده را باید به  خاک سیاه  نشاند ـ تنش های قومی و مذهبی و نژادی باید راه انداخت ـ سراسر جهان را باید شخم زد - جغرافیای سیاسی موجود را باید درهم کوبید و خاکستر اش را به توبره کشید.

 لاجرم ، حامل اجرای این طرح شیطانی باید این ویژگی ها را داشته باشد، فقدان عمق تاریخی و تمدنی،  هویت گسیختگی، تجربه ای خدمت استعماری و انحطات اخلاقی  یعنی هیچ گاه از ماهیت اقدام خود نپرسیدن و به موفقیت و نتایج مادی  دل بستن.

لابد، قوم محترم پشتون/افغان به گواهی عملکرد این قبیله درتاریخ کاملا واجب چنین شرایط و صفات بوده/است. فقدان عمق تاریخی و تمدنی، در هیچ عابده و اسناد  تاریخی حضور این قبیله محترم قابل مشاهده نیست. تجربه ای خدمت به استعمار،  از احمدشاه ابدالی تا اشرف غنی با ارتجاعی ترین گرایشات این تجربه را دارند. هویت گسیختگی  و  انحطات اخلاقی، حداقل در زمان حاضر عملکرد طالبان و این به اصطلاح روشنفکران تکنوکرات نر- ماده  پشتون/افغان که  نه به قران وفادارند نه به قانون، جای برای بحث و توضیح ندارد.

باری، این توضیح اندک را دادم تا  نخبگان تاجیک  ضمن ارزیابی تازه از این گذشتۀ ناشادِ، این چند پرسش را مورد بحث قراردهند.  پشتون/افغان  با این مشخصات همسایه تاریخی و همیشگی تو بوده /است. در گذشته هستیِ تاریخیِ - اجتماعی تو و دیگر اقوام این سرزمین را به سیلابِ قتل وُ غارت وُ غنیمت برده/می بَرد.  حالا، از راست افراطی محافظه کار و مسلمان تا چپ پیشرو و کمونست ـ تاجیک ـ طرح تان برای خروج از این مداربسته بحران،  استعمار - پشتونیزم چیست؟

عبدالله چیست، معمار تباهیِ امروز؟ یک  وسیله برای کنترل تاجیک؟ آیا داکتر عبدالله شایستگی مدیریت - تاجیک - و اداره  یک درگیری نظامی در صورت وقوع را دارد؟ ازین چوب کجی که عبدالله را ساخته اند فکر نکنم بتوان یک میله راست ساخت!

این در حالیست که ما در دورانِ حسّاس و سرنوشت ساز قرارداریم و آن های که اقتدار سیاسی - اقتصادی شما را نمایندگی میکنند یا در باشگاه «زی» ها پذیرفته شده اند که در بهترین حالت در  دست راست یا پس پشت یکی از این «زی» ها میایستند و نقش ـ بلی  گوی - را ایفا می کنند یا احمق و  فاقد شجاعت هستند.

ای وای بر ما، هنوزسایۀ سنگین خلیلزاد و عربده هایش در ذهن و ضمیراین «دم»  بریده های - تاجیک - حضور دارد. هنوز آثاری از پشیمانی و ندامت در صورت شان نمیبینی از اینکه دستآوردهای بیش ازصد سال مبارزه و شهادت و زندان جامعۀ   تاجیک  برای آزادی - عدالت  را برباد داده اند. چه بسا  خطر برگشت شان  در - راس - تاجیک وجود دارد!

باری، به اضافه «کرونا» سراسر کشور را آتش و خون و وحشتی که آمریکا - پشتونیزم به راه انداخته اند پوشانیده. این مسئله  جامعه  تاجیک  را دچارِگُمگشتگی و سرگشتگی کرد،  امّا تجربیّات تاریخی نشان می دهد که - تاجیک - به عنوان یک هویت بزرگ در دل طوفان های سهمگین تاریخی، در مقابل حملات و هجوم های ویرانگرِ اقوام بیگانه فرزندانی به تاریخ داده که تجلّی معنویّت و شجاعت و عدالت - تاجیک - از انها ساطع بوده (یعقوب لیث - احمدشاه مسعود) و ما تداوم هویّت - تاجیکی - و تاریخیِ ما را بدهکار این بزرگان می باشیم و فعلا نیز انتظار چنین اتفاقی هستیم.

 

میرسد مردی که زنجیر غلامان بشکند

دیده ام از روزن دیوار زندان شما

 







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



وحید تاجیک