داستان اسف انگيز ملای هراتي: عيسويت قرون وسطايي به نام دين در افغانستان
۶ دلو (بهمن) ۱۳۹۸
داستان اسف انگيز ملای هراتي، مجيب الرحمن انصاري ما را به ياد قرون وسطي اروپا مي اندازد كه در صفحات تاريخ خوانده بوديم. بلي! در قرون وسطي كليسا مردم را كنترل ميكرد كه چه بخورند، چه نخورند، چه بپوشند و چه نپوشند، چه بنويسند و چه نه نويسند. خلاصه همه أعمال و كردار و گفتار مردم توسط كليسا كنترل ميشد و يك طبقه خاص مذهبي چنان مردم را استثمار كرده بودند كه مردم همه جرأت خود را از دست داده بودند و از انسانيت بيگانه شده بودند.
امروز ما عين وضعيت قرون وسطايي عيسوي را در افغانستان مي بينيم كه ميخواهند زير عنوان دين همه مردم را كنترل كنند و اين فاجعه بايد جدا متوقف ساخته شود.
اسلام آمد و غلو در دين را منع قرار داد و گفت مانند عيسويان در دين غلو نكنيد. اسلام انسان را مسول أعمال و گفتار و كردار خودش ساخت و گفت هيچ كس مسول گناه كس ديگر نيست. حضرات گرانقدر اسلام مانند عمر رض و علي رض به مردم گفتند كه خدا انسان را آزاد آفريده شما چرا ايشان را برده مي سازيد. اسلام مركز ديني و مذهبي را كه مردم اجازه گيرند و يا به گناه خود اعتراف كنند منع قرار داد و در اسلام همچو چيزي به نام مركز ديني وجود ندارد. اما متاسفانه با تفاسير غلط در شيعه و سني آزادي انسان مصالحه شده است و امروز هر چه بنويسي و بگويي و بپوشي تو را فورا به گناه و فحشًا و كفر محكوم ميكنند.
عزيزان من، خداوند شما را آزاد آفريده است. خودت مسول أعمال و گفتار و كردار خود هستي. هرگاهي كه تو را به نام دين از حقوق آزادي محروم كردند ديگر تو يك انسان نيستي، تو بردۀ يك گروه استثمارگر هستي زير عنوان دين. همه مردم افغانستان بايد بر عليه دُگم مذهبي مبارزه كنند و ازين حالت استكبار و استثمار فكري خود را نجات دهند.
فريد يونس
٢٤ جنوري ٢٠٢٠
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته