بحثی پیرامون آیۀ «الرجال قوامون علی النسا بما فضل الله بعضهم علی ببعض»

۵ دلو (بهمن) ۱۳۹۸

بحثی پیرامون آیۀ «الرجال قوامون علی النسا بما فضل الله بعضهم علی ببعض»

این همان آیه است که در بسیاری ترجمه های قرآن بطور غلط ترجمه شده و پارهٔ از  ملا های محارب با خدا و  دکانداران دین از آن سو استفاده ابزاری نموده با پشتوانه احادیث جعلی ، برای خورد کردن شخصیت زن و در نهایت برای بهره برداری های جنسی، ازدواج های زیر سن و هزاران ناروای دیگر برعلیه زنان از آن سو استفاده میکنند.

اینها از یکطرف عدالت تکوینی خدا را انکار میکنند و از طرف دیگر مرتکب جنایت علیه بشریت میشوند. چه وقتی بخشی از جامعه را با تاپه ی "ناقص العقل و الدین" توهین کنیم اولا ترورشخصیت کرده ایم که خود جرم است و اگر این موضعگیری ها و توهین کردن ها پی آمد های عملی بر علیه زنان داشته و باعث اثرات سو بر زنان گردند، که گردیده اند ، از نظرحقوقی با تعاریف جنایت علیه بشریت انطباق  دارد و مرتکب جنایت علیه بشریت شده ایم.

جنایات علیه بشریت در حقوق بین‌الملل عمومی به اعمال قساوت باری اطلاق می‌شود که بر ضد انسان‌ها انجام می‌گیرند .

مصداق جنایت علیه بشریت برای از جمله این ها اند:

* کشتار

* نابودی گروهی

* به بردگی بردن

* تبعید یا کوچاندن اجبار جمعیت

* زندانی یا دیگر ابزارهای جلوگیری کننده از گسترش آزادگی با ابزارهای قانون اساسی یا دیگر قوانین یک کشور

٭ شکنجه

٭ هتک حرمت از زنان، ٭ بردگی جنسی، فحشا اجباری، بارداری اجباری، سترون کردن اجباری یا هر راه دیگر آزار جنسی

...

بدین ترتیب ملا ها با تاپه زدن "ناقص العقل " به زنان و تقدس بخشیدن به چنین توهینی توسط آیات قرآن و روایات و احادیث علاوه بر تهمت به خدا ،  هتک حرمت به زنان نیز میکنند.

در پهلوی این قشر ،  جمعی دیگر از دین ستیزان اند که در دنیای مجازی جلوه گری  و فضل فروشی کرده تعبیر ملا را یگانه تعبیر درست و نظر قرآن و خدا تبلیغ میکنند البته با انگیزهٔ

تمسخر. این گروه در حمایت از برداشت های خشونت زای ملائی،

هر قرائت انسان محور از دین را با مارک" تو میفهمی یا ملا؟" رد میکنند..

 

قوامون" از ریشه قَوَمَ است، از  معنای عمده آن سر پا ایستادن ،  راست و استوار شدن، قوام یافتن میباشد.

قوام‌ از صیغه‌‌ مبالغه‌ بوده‌ و ریشه‌‌ آن‌ «قیام» است. در عربی قیام‌ را به‌ معنای‌ ایستادن‌ (ضد نشستن) است‌ و مشتقات‌ آن در معانی‌ مختلفی‌ به‌ کار رفته‌ است مانند: وقوف‌ و ثبات، ادامه‌ دادن‌ مانند (یقیمون‌ الصلاه)، تعدیل‌ و تساوی‌ در امور، رعایت‌ عدالت‌ مانند (و کان‌ بین‌ ذلک‌ قواما) خوش‌ رفتاری، نظام‌ و شالوده‌ چیزی‌ (قوام‌ الامور)..

چوب میانه خیمه را قائمه میگویند چون خمیه را استوار نگه میدارد.

رستاخیز را قیامت میگویند چون گویا همه برپامیخیزند ، اقامه نماز یعنی برپا داشتن نماز.

"قوامین" واژه همگون با "قوامون" است. در آیه "یاایهاالذین آمنو کونو قوامین بالقسط.." ای کسانیکه ایمان آورده اید برای تحقق قسط و عدالت اجتماعی بپا خیزید و به آن قوام ببخشید."  اینجا هم منظور برپاخواستن و قوام بخشیدن است..

بعضی از مفسرین "قوامون علی النسأ " را حمایت کننده و حامی هم ترجمه کرده اند.

مخاطب هم مردان در جامعه و هم مردان در درون فامیل اند..(علامه‌ طباطبایی‌ درتفسیر المیزان به فراگیری‌ این خطاب به همه مردان نه تنها شوهران نظر داده است. )

.

کلمه "فضل " در این آیه به چه معنی است؟  آیا این فضل به معنی برتری خدا داد مردان است که خدا به مردان داده و زنان را از آن محروم کرده؟

 

با توجه به آیات محکم دیگر میدانیم که منشا واحد خلقت زن و مرد  یکی است.

یا ایهاالناس انا خلقناکم من نفس واحد و خلقه منها زوجها

ای مردم ما شما را از یک نفس واحد خلق کردیم و همسر آن

 او را ، (نه زن او را! زوجها نه زوجه ! همسر بدون در نظر گرفتن جنسیت!! )

در جای دیگر باز میگوید:

یاایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبایل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم ان الله علیم خبیر »؛ (سوره حجرات/آیه 13)

ای مردم ما شما را از زن مرد آفریدیم و به شعبات و قبائل مختلف قرار دادیم تا با هم معارفه کنید. بطور قطع مکرم ترین شما نزد خدا با تقوا ترین تان است.

پس معلوم میشود که مردان بر زنان  نه در خلقت و نه در کرامت  و نه در محبوبیت نزد خدا کدام برتری و تفوقی ندارند.

کلمه فضل بیش از ۱۰۴ بار در قرآن با کاربرد های مختلفی استفاده شده است. از جمله در مورد مال و دارائی مازاد بر اجتیاج نیز بکار رفته..

که گویا همین معنی آن در این سوره منظور است

قرآن در این آیه به یک برتری اکتسابی  در جامعه اشاره دارد که نه خواست خدا  است و نه مطلوب

برای جامعه و همین نابرابری  اکثرن مردان را در موقعیت بالاتر از زنان قرار داده

"فضل" مال و دارائی های مازاد بر احتیاج (ناشی از زمینه ها و فرصت های بیشتر اقتصادی)  مسولیت آفرین میباشد.  از دید قرآن گویا روی دیگری سکه این گونه "فضل"  مسولیت است.

فضل را در این آیه با "فضیلت" که در فارسی معمول است اشتباه نباید گرفت.

اگر بخواهیم این آیه را با زبان امروزی ترجمه کنیم چنین خواهد بود:

" مردان هم در سطح جامعه و هم در سطح فامیل موظف اند تلاش کنند تا شرایطی را ببار بیآورند که زنان به پای خود ایستاده شوند و این استقلال قوام یابد،  این مسولیت به علت اینست که مردان جامعه به بخاطر روابط اجتماعی حاکم ( که مطلوب نیست) از فرصت ها بیشتری اقتصادی-اجتماعی  برخوردار اند"

سیاق این آیه بیانگر محدودیت زمانی کاربرد آن است و منتفی به انتفای موضوع است. تا تحقق سر پا ایستاد شدن و قوام یافتن موقعیت زنان این برنامه های "حمایتی" هم در چارچوب جمع ( دولت  ) و هم در سطح خانواده کاربرد دارد.

مسله ریاست و آقائی، زیر دست و بالا دست بودن اصلا مطرح نیست...

 

تا باشد که نظر صاحبنظران چیست.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



راشد رستمی