یادوارۀ مختصری از شادروان غلام نبی خاطر
۲۹ جدی (دی) ۱۳۹۸
نامه نگار، شاعرمردمی و متعهد
زاد روز شادروان غلام نبی خاطر ۱۲ حوت سال ۱۳۱۴ خورشیدی در ده افغانستان کابل می باشد. پدرش حاجی غلام محمد یوسفزی مشهور به امین نظام ( یکی از رتبه های نظامی وقت ) نام داشت. پدر خاطربا خانواده از کابل به ولایت بغلان رهسپار شدند، بناً خاطر تحصیلات متوسطه را در مکتب متوسطه فابریکه قند ولایت بغلان به پایان رسانید و بعدا به کابل آمده و شامل مکتب حربی شد . قید وبند عسکری به مزاج خاطر برابر نبود زیرا طبع آزاد منشانه داشت. با تحمل مشکلات زیاد اداری، مکتب حربی را ترک نموده و پیشه خبر نگاری در روزنامه انیس رابرگزید ودر پهلوی وظیفه خبرنگاری همکاری اش رامنحیث گوینده زبان فارسی دری دررادیو کابل وقت پیش می برد.
در سال هایی که به دهه ی دموکراسی شهرت دارد، خاطر توانست نخستین نشریه ملی و غیر دولتی را به نام ( پیام امروز) با روحیه ملی و عدالت خواهانه در مقابل استبداد ونژاد پرستی انتشار بدهد که با نخستین شماره اش طرف توجه علاقمندان آزادی خواه وطرفداران دیموکراسی واقع گردید . زیرا پیام امروز آواز وندای اکثریت خاموش جامعه یعنی قشر غریب و بی نوا و کارگر بی مزد و کم مزد بود . واضح است که چنین نشرات رژیم حاکم را خوش نیامد. بناً جریده پیام امروز مصادره و ناشر آن یعنی غلام نبی خاطر راهی زندان گردید.
در زندان خاطرتنها نبود زیرا شخصیت های علمی و فرهنگی فروانی عقب میله های زندان قرار داشتند که می توان از انجنیر محمد عثمان نام برد .
بعد از رها شدن از زندان خاطر دوباره خواست صداى مظلومين وطنش را بلند تَر و رساتر به گوش دولتمداران برساند و در صدد احياى يك نشریه شد و درخواست جواز روزنامه یى را به نام ( فردا) به دولت داد اين بار عمال دولت با نام نشريه مخالفت نموده و كلمه ى فردا را ايرانى نامیدند!
خاطر به عوض اسم فردا کلمهٔ سبا را برگزید که بازهم (فردا معنی مي دهد) ودرخواستی به نام جریده سبا به مقامات مطبوعات افغانستان فرستاد که خوشبختانه پذیرفته شد واجازه نشرات را دریافت نمود. نشرات نشریه سبا با کودتای نیمه کمونیستی سردار محمد داود که قانون آزادی مطبوعات را لغو قرارداد مانند سایر نشرات آزاد از نشر بازماند .
طوری که همه می دانند با کودتای نامیمون هفت ثور که ابر تاریک ونحسی بر فراز کشور پرده کشید و رژیم دست نشانه برای بقای خود دست به بگیر وببند وبکش آغاز نمود، احمد فهیم خاطر فرزند بزرگ غلام نبی خاطر نیز دستگیر وراهی زندان شد و خاطر نیز مجبور به مخفی شدن گردید.
درششم جدی سال ۱۳۵۸ زمانی که قشون سرخ اتحاد جماهیر اشتراکیه شوروی سابق ببرك كارمل را سوار بر ميله ى تانک هاى روسى وارد ارگ نمودند و دور ديگرى از تاريخ سياه كشور آغاز گرديد و اين بار خاطر نظر به سابقهٔ مخالفت سیاسی با باند دموکراتیک خلق پرچم و بالخصوص با شخص ببرك كارمل، شاه شجاع روسی داشت که درسال ۱۳۴۸ خورشید خود درمقابل کارمل کاندید پارلمان نموده بود ، مجبور به ترك خانه و كاشانه اش گرديد و عازم پاكستان شد
فضاى سياسى در پاكستان چنان بود كه جاى پاى براى شخصيت هاى ملى و وطندوست خيلى تنگ مي نمود و دستگاهٔ استخبارات پاکستان ( ای ،اس ، ای ) مخالفت شدید با روشنفکران افغانستان داشت ونمی خواست که روشنفکران با تنظیم های جهادی کار نماید. ازین رو خاطر عازم ايران گرديد و با جناب بنى صدر ملاقات نمود و بار ديگر دريافت كه همسايه هاى ظالم تنها براى آنانى كمك مى نمايند كه براى منافع آن ها كار كنند و خاطر نا اميد از همسايه ها راهى هند سرزمين ديموكراسى را در پيش گرفت.
خاطر در سال هاى ١٣٥٩ وارد هند شد و كوشش نمود تا زمينه هاى براى كار سياسى بجويد كه بدبختانه حكومت كانگرس هند به رهبرى خانم اندرا گاندهى با دولت دست نشانده روس در كابل و حكومت اتحاد جماهير شوروى سابق تعلقات نيك داشتند با وصف آن هم چون يك حكومت ديموكراتيك و جامعه آزاد براى بيان عقائد بود بعضى حركات سياسى چون تظاهرات نشر جرايد و كتاب امکان پذیر بود.
اقامت در هند براى افغان ها داشتن ويزاى قانوني از طرف دولت هند ضرورت مبرم بود و هند براى افغان ها بيشتر از سه ما ويزه نمي داد و هر سه ما ه بعد بايد ويزه تمديد مي گرديد.
نطر به تقاضاى سفارت افغانستان در دهلى جديد مسئولین دولت هند از دادن ويزا و تمديد آن به خاطر اباً ورزيدند.
در سال ١٣٦٠ خاطر با چند تن از افغان هايی كه هند را براى أقامت و كارهاى سياسى بر ضد دولت كابل و روس انتخاب كرده بودند با دولت هند به مشكل مواجه شدند و مجبورًاً به دفتر ملل متحد در هند پناه بردند. كه در نتيجه ايشان را به حيث مهاجرين افغان در هند پذيرفتندودولت هند نيز نتوانست خلاف قانون اساسى اش عمل كند و ايشان را از هند بيرون براند.
كارنامه هاى سياسى و فرهنگي خاطر در هند:
به راه انداختن تظاهرات ضد اشغالگرى روس در افغانستان ايجاد اتحادیه ها و انجمن هاى افغانى و به راه انداختن تطاهرات، نشر نشريه ها و پوستر و كتاب از جمله كار هاى سياسى و فرهنگى و همچنان راهجويى براى تعليم و تربيت جوانان و اطفال افغان هاي مهاجر شده درهند .
راه جويى و زمينه سازى جايگزين نمودن مهاجرين به كشور هاى امريكا كانادا آسترليا و جرمنى توسط انجمن و ترست زنان مهاجر به سرپرستى خانم جناب خاطر مرحومه بانو رحيمه خاطر.
از جمله كارهاى فرهنگى خاطر مي توان از نوشتن و نشر كتاب تاريخ سال هاى غم انگيز افغانستان نام برد همچنان مجموعه شعرى از اشعار مقاومت كه به همكارى انجمن زنان مهاجر افغان در هند به چاپ رسيد و تا امروز مورد تمجيد هر افغان با وجدان ووطنپرست مي باشد.
خاطر هم زمان با كارهاى فرهنگى خودش همكار قلمى دايم جريده صداى زن در هند بود كه توسط انجمن زنان مهاجر در دهلى جديد به نشر مي رسيد و خانم رحيمه خاطر مدير مسؤل آن جريده بودند.
خاطر در دوران اقامتش در هند بجرم فعاليت هاى ضد روسى و رژيم دست نشانده اش در كابل بيشتر از ١٧ بار راهى زندان شده بيشتر از ٨٠ بار در خانه به امر دولت و پوليس هند در خانه نطربند بوده است .
بعد از هشت و نيم سال اقامت در هند خاطر نظر به فشار دولت هند و دفتر ملل متحد در دهلى جديد مجبور به ترك كشور هند مي گردد اين بار از جبر روزگار بدان سوى اقيانوس اطلس و دورتر از كشور آبايى اش در امريكاى شمالى در ملك كانادا هجرت مي نمايد با چشمان نمناك و دل پُر زحسرت و درد مصراع هاى شعرش را زمزمه كنان وارد شهر تورنتوى كانادا مي گرد
آن روز ميرسد كه كنم سرمه چشم خويش
از خاك راه كوچه و پس كوچه هاى تو
كابل چنان گريه كند دل براى تو
كه آخر بميرد از غم تو در قفاى تو!
كار هاى فرهنگى خاطر در كانادا از همان ماه هاى اول كه وارد تورنتو شد آغاز گرديد. براى مدتى نشريه ای را زير نام سبا در تبعيد نشر مي كرد كه در آن وقت كار ساده نبود. نداشتن امكانات طباعتى و حروف فارسى براى ناشران نويسندگان و دست اندركاران فرهنگى نهايت دشوار مي نمود
با وجود آن همه مشكلات طباعتى نشريه سبا در تبعيد توانست پيامش را با استفاده از يك پايه ماشين تايپ و فوتوكاپي به هموطنان مقيم تورنتو برساند. بعد از مدتى و بلد شدن در محيط كانادا نشريه سبا در تبعيد توانست بشكل مجله ى ماهوار از طبع برايد .در ماه اپريل ١٩٩١ ميلادى خاطر توانست اولين برنامه راديويى اش از شهر اوكويل انتاريو بگوش هموطنان باشنده ى إيلات انتاريو برساند پروگرام راديويى آواز سباى افغانستان هفته وار نشر مي گرديد و تا سال هاى ١٩٩٦ ميلادى فعال بود.
در دوران أقامت در شهر تورنتوى كانادا خاطر همكار راديويى اتحاديه افغان هاي مقيم انتاريو بود برنامه راديويى هفته وار اتحاديه را با چند تن هموطنان عزيز ديگر چون جناب داكتر صاحب دانشور پيش مي بردند
با حمله ۱۱ سپتامبر بر امريكا و بعداً حمله امريكا بر طالبان و تغير نظام طالبانى در افغانستان اوضاع كم كم بهتر شد و حكومت انتقالى جناب كرزى روى كار آمد.اين جاست كه خاطر دوباره به زادگاهش بر مي گشت و به يكى از ارمان هاى دير ينه اش كه ديدار وطن آبايى و زادگاهش است برسد.
در آن جا نيز خاموش نمى ماند و با همه دست اندركاران فرهنگى و سياسيون در كابل در تماس بوده و زمينه هاى همكارى را براى بازسازى افغانستان جستجو مي نمايد كه در نتيجه همكار چند پروژه خيريه و همكار وزارت اطلاعات مي گردد.
خاطر در انتخابات دور اول رياست جمهورى جناب كرزى را در كامپاين انتخاباتى ولايت كابل يارى مى نمايد . البته جملۀ زيبايى را با كمال صداقت با مردم در ميان مي گذارد و مي گويد:
«در اين انتخابات خوب اصلاً وجود ندارد تنها بين بد و بدتر مي توانيم يكى را انتخاب كنيم ودرجمع کاندیدان كرزى انسان بد است !»
خاطر تا آخرين لحظۀ كه مرض يادفراموشى و خونريزى مغزى عايد حالش گردید ودرنتیجه همه چیز فراموشش شد و هیچ چیز به یادش نماند، دست از سعی وتلاش برای وطن ومردم برنداشت.
بالاخره این شخصیت نستوه، آزاد وروشنگر به روز پانزدهم جنوری سال ۲۰۱۹ میلادی داعی اجل را لبیک گفت . خداوند بیامرزدش روانش شاد باد .
***
یادداشت
ـ دراین نوشته از یاد داشت های جناب محترم جاوید جان خاطرپسر شاد روان غلام نبی خاطر نیز استفاده شده است .
_ نمونه کلام شاد روان خاطر شعر معروفش تحت عنوان پرچمی ای پرچمی انتخاب شده است .
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته