قربانی مردم قهرمانی نیست، اتمر را بهتر بشناسید!
۵ جوزا (خُرداد) ۱۳۹۸
"انقلاب برنامه ریزی نمیشود بلکه در اثر رفتار حکومتها اتفاق می افتد لذا حکومتها را برای رخ دادن انقلاب باید سرزنش کرد ونه مردم را". بحرانهای سیاسی کنونی مولود سیاستهای تبعیض گرانه و نفاق افکنانه نه تنها دولت وحدت ملی بلکه میراث سنگین و ننگین زمان طولانی کرزی نیز است که بجای دفاع از تساوی طلبی های بشردوستانه وروش ورفتار های بیطرفانه با مردم که در آن اصل و نسب، نژاد ،روابط خانوادگی ،ثروت و زور تاثیرندارد و همه باید مطابق قانون رفتار نمایند آب تازه در آسیاب « مخالفین » رژیم جاری گردانیده است.اسرار پشت پرده طرح نامزدان ریاست جمهوری که اکثریت شان محافظه کار،ترسو وحقوق بگیر از خزانه دولت اند و سوابق تبهکارانه در مقابل مردم دارند مرموز نه خواهد ماند، اما این کوتاه نظری ماجراجویانه آنان به اشرف غنی کمک خواهد کرد تا بطور مستقل بدون توجه به دولت توافقی بطور پاتریمونیالیسم حکمروایی نماید و براساس این مقوله جامعه شناسی کارمندان دولتی همگی در حقیقت مزدوران وچاکران فرمانروا خواهند بود. طرح به زور راندن اشرف غنی ازارگ پایه مردمی ندارد و مردم به آزمودن چهره های آزموده نمی توانند اعتماد نمایند و این طرح بعد از انتخابات جنجالی پارلمان و جعل و تقلب و به تاخیر افگندن اعلام نتایج آن و همراه به افزایش بی ثباتی های سیاسی و آینده نامعلوم از نتایج مذاکرات با طالبان شرایط فارس ماژور ایجاد نموده است که طرح نامزدان ریاست جمهوری را با اتکا با ماده های ۶۱ و۶۲ قانون اساسی بیهوده جلوه میدهد.
راندن اشرف غنی از ارگ با تظاهرات و روش قهرآمیز می تواند عواقب بدتر وغیر قابل پیشبینی داشته باشد، مردم مظلوم وبی دفاع افغانستان پنج سال این دولت غیر قانونی وغیر مسئول را تحمل نمودن و تحمل پنج ماه دیگر بیشتر به خیر آنان خواهد بود تا قربانی ماجراجویان تشنه به قدرت و جاه طلب گردن، قربانی کردن مردم سیاست و قهرمانی نیست،قهرمان کسانی اند که یوغ تبعیض و ظلم را از گردن مردم بردارند، قهرمانان پیوند نزدیک به آینده دارند، مردم زمانی درسایه دولت قانون احساس مسولیت می نمایند که در قانون مردم بادار و حکومت پاسدار باشد،در قانون مهم نیست کی حاکم باشد،مهم آنست که مردم اختیار دار برکناری حاکم خائن باشند... مردان بزرگ در طول تاریخ در شرایط بحران کوشیده اند تا افکار مردم را بیدار و آنان را بخاطر آزادی از قید بیگانگان آگاه بگردانند تا عمر تبعیض های سیاسی،استبداد و اختناق های مذهبی و نژاد پرستی های جاهلانه را لااقل کوتاه تر و دست مداخله و تجاوز بیگانگان قطع گردد تا مردم بدست خود سرنوشت خودرا تعین نمایند.زبانهای ما داد از وحدت و اتفاق می زنند اما بد بختانه قلبهای متفرق وپراگنده داریم ودر عمل ازموضعگیری های قومی،سمتی،مذهبی وسلیقوی پشتیبانی می نمایم،بخاطر اختلافات روزمره و قومی وسمتی همدیگر را فحش و دشنام می دهیم و کمتر به آینده می اندیشیم این واقعیت های جامعه ماست ونه موعظه های عوامفریبانه به خاطر جلب توجه عوام. تبعیض های مذهبی ،قومی و زبانی در قانون،رسانه های گروهی،در اشغال وظایف،در انتخابات ودر همه امور مشروعیت و رسمیت پیدا نموده است، انتخاب آزاد میگویم و آنرا به رسمیت نمی شناسیم.
آزادی اقوام در افغانستان افسانه ای بیش نیست،تاکنون تنها چهار قوم زور گو صاحب امتیاز اند و سایر اقوام که مطیع به قانون و علاقمند به تمدن ،منطق و مخالف به ابله پروری می باشند ولی تفنگدار و چاقو کش نیستند به حاشیه رانده شده اند، تعلق داشتن مردم افغانستان به مذهب و زبان واحد قابل اجرا نیست و تنها خدای واحد،دین واحد و وطن واحد میتواند مارا بخاطر افغانستان آزاد،مستقل،آباد وبا وجدان متحد بگرداند. طرح نامزدان ریاست جمهوری که پرچمدار آن اتمر است بیک کودتای لغزنده و یا شاید هم انقلاب های رنگی شباهت دارد، که انقلاب رنگی در افغانستان اشغال شده ابلهانه به نظر می آید. سابقه تاریخی اتمر را از زمان خاد وتا مقام مشاورت اشرف غنی همه میدانند، شاهدان میگویند، دستان او تا آستین به خون خانواده های بی گناه افغانستان رنگین است اومطابق زمان جامه عوض می نماید،مغز او با زهر ایدئولوژی عجین گردیده که به خاطر رسیدن به قدرت، آشتی و همکاری را حتی با دشمن، با دزد، کلاه بردار، جانی ،متمرد،سرکش،قانون گریز ووو جایز میداند وبه پیروان خود میگوید سنگ روی سنگ و خشت روی خشت به خاطر آبادی نگذاریداگر مانع پیروزی گردد. الکساندر سولژنیتسبن نویسنده پر آوازه روسیه درباره پیروان این نوع افراد دسیسه جو،مانند اتمر می نویسید «این نوع افراد به خاطر رسیدن به قدرت از حضرت عیسی کمونیست واز جدال مسیح درست می کنند»اتمر در زمان مشاورت چنان مست قدرت گردیده بود که در ماه جولای ۲۰۱۶ در سفارت افغانستان درمسکو بجای جنگ با داعش وجنگ با تروریسم ، دشمنان مردم افغانستان را پنجاه تن در داخل دولت نمایید و بدنبال این اظهارات در برگشت بوطن، توطئه سو قصد بجان دوستم،سرکوب جنبش نور و جنگ لفظی با لنده غر های پنجشیر به منظور بحرانی ساختن اوضاع اغاز گردید، اتمر در آن زمان همه کاره بود وباد بد بوی غرور وانتقام جویی در سینه او می وزید و می خواست مانند حفیظ الله امین دریک کودتای دربای اشرف غنی را ازاریکه قدرت بر کنار بگرداند ولی زمان وشرایط اجازه نداد تا آن سناریوی زمان سابق تکرار گردد، اتمر وقتیکه امروز به اشرف غنی ولی نعمت سابق خود هشدار می دهد که داستان داکتر نجیب را تکرار نه نماید شاید هم ، نقش کبک لنگ زمان سلطان محمود را بازی نماید که با سرودن آهنگ خودی سایر کبک هارا بدام می افکند و سلطان محمود کبک لنگ رابه بهای زیاد خرید ودربرابر چشم فروشنده سرش را برید وقتیکه دلیل این سربریدن کبک لنگ را از شاه پرسیدند، جواب داد هرکسیکه همنوع خودرا بدام مرگ می افکند باید نا بود گردد.
سازمان های سیاسی و اجتماعی که هدف خدمت به مردم و آینده افغانستان را دارند می دانند که هرنوع اقدامات و تصمیم های انقلابی و افراطگرانه به نفع مردم و اینده افغانستان نیست،احزاب سیاسی بجای بازی به جان مردم باید به خاطر مستقل بودن واقعی کمیسیون انتخابات و همکاری با سازمانهای جهانی از انتخابات آزاد و شفاف ، متحد گردند وبا مذاکره باسفارت امریکا این دولت را قانع بگردانند که اراده مردم افغانستان را برسمیت بشناسد در غیر آن ادامه جنگ طولانی در افغانستان به نفع امریکا نیز نه خواهد بود،افغانستان به انبار باروت تبدیل گردیده است و بازی قدرتهای بزرگ بروی انبار های باروت منطقه را منفجر خواهد گردانید.
دکتور علی احمد کریمی- امریکا
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته