٢٦ جدی ١٣٨٩

نصیر اله بابر دراثر مریضی طولانی  که عاید حالش بود در یکی از بیماستان های نظامی پاکستان بتاریخ 10 جنوری 2011 وفات نمود و نصیراله بابر از نوشار ایالت خیبر پشتون خواه پاکستان بود,در زمان بینظیر بوتو نخست وزیر پیشین پاکستان نصیراله بابر به سمت وزیر داخله پاکستان تعین گردید  ومزید بر آن  ارتباط خیلی نزدیک با شبکه جاسوسی پاکستان داشت. نصیر اله بابر  رول مهم در بوجود آوردن تحریک طالبان داشت , شبکه جاسوسی پاکستان به کمک وهمکاری جنرال های پشتون تبار ونظامیان باز نشسته  اردوی پاکستان ویک تعداد از ملاهای دیوبندی گروپ افراطی گراه که از اساسات فرقه وهابی پیروی میکردند دارو دسته طالبان را درافغانستان به قدرت رسانیدند.

رولی  که شبکه مخفی آی اس آی در مداخلات سیاسی افغانستان بازی کرده وهنوز هم این فعالیت های مخرب آی اس آی  درامور افغانستان  ادامه دارد  ایجاب میکند که بطور فشرده به تاریخچه پیدایش وفعالیت های جاسوسی این شبکه مخفی  روشنی یباندازیم .

بی بی سی بتاریخ  9 اکتوبر 2006 راپوری در مورد سازمان جاسوسی آی اس آی بطور مختصر ولی جالب نشر

نمود و آی اس آی را یک حکومت دربین حکومت اسلامی اسلام آباد یاد نمود.

در سال 1948 پاکستان با هند در گیر نظامی نمود که بنام جنگ اول کشمیر یاد میشود ودر همین سال حکومت پاکستان سازمان امنیتی آی اس آ ی را تشکیل نمود, مرام اولی این تشکیل ابتدا انسجام فعالیت های نظامی اردو , قوای بحری  وهوائی بود . چون پاکستان یک کشور نو تشکیل وبتازگی از کشور هند جدا گردید وبرای آنکه هر نوع تو طعه را کشف وخنثی نماید فعالیت را شروع نمود ولی بعد ها هدف اصلی این سازمان به تدریج وسعت پیدا کرد که نه تنها در بخش اردو بلکه در مورد زعما ورهبران سیاسی پاکستان که به شکل انتخابی در امور سیاسی واداری کشور اجرای وظیفه مینمودند  وروش های سیاسی و مراودات اجتماعی این رهبران انتخابی تحت نظر و تعقیب این موسسه جاسوسی قرارد اشت ، ایجنت های آی اس آی در داخل احزاب سیاسی پاکستان رخنه نمود وبا تکتیک ها وروش های تزویر آمیز فعالیت احزاب سیاسی را تحت مراقبت داشتند واشخاصی که مخالف روش سیاسی حکومت نظامی پاکستان بودند ویا آیدیای تجزیه طلبی را داشتند که یک خطر برای حکومت نظامی ایجاد مینمودند با تهدید و اعمال زور وفشار فعالیت این رهبران سیاسی وحزبی را خنثی و پروگرام های حزبی آنها را برهم میزد.

در سال 1950  پاکستان عضو پکت نظامی سینتو گردید و این پکت یک اتحاد نظامی ودفاعی را بر ضد قوای کمونست آن وقت تشکیل میداد  وادروی پاکستان از جانب کشور های غربی بخصوص امریکاه وانگلستان کمکهای نظامی را بدست آورد .بخش های مهم اردو را با اسلحه وتجهیزات نظامی مدرن آرا سته ساخت و در پهلوی آن  اشخاص ورزیده اردو را انتخاب وبرای تعلیم نظامی وجا سوسی به مرکز جا سوسی  سی آی ای در امریکاه فرستاده شد  وافراد تعلیم دیده سی آی ای در بازگشت به پاکستان  موقف مهم  اداری  را در سازمان جاسوسی پاکستان احراز نمودند ودستگاه جاسوسی پاکستان از آن زمان تا امروز یک ارتباط تنگاتنگ ومهم با مرکز جاسوسی سی آی ای امریکاه بر قرار نمودند.

بعد از تجزیه نیم قاره هند به دو کشور هندوستان وپاکستان مناطق سرحدی که اقوام پشتون زیست دارند به خاک پاکستان ضمیمه گردیدوبنام سرحد آزادبرای پشتون های ماورای سرحد خود کفائی اداری اعطا گردید, در جنگ هند وپاکستان پشتون ها خدمات وفعالیت های نظامی ارزنده را برای پاکستان امروزی انجام دادند ودر آنوقت پشتون های شمال غربی پاکستان قسمت عمده اردوی پاکستان را تشکیل میدادند تعداد پشتون ها در خدمت نظام پاکستان نسبت به پنجابی ها که قوم اکثریت را در پاکستان دارند زیاد تر ویا معادل به نظامیان پنجابی بودند وامروز هم که پاکستان دارای نیم ملیون اردو است بیست وپینج فیصد آن از اقوام پشتون تبار مناطق سرحدی میباشد ( ویپ سایت بی بی سی نیوز , جمعه 29 دسمبر 2006 کراچی ) تعداد زیاد کارکنان سازمان جاسوسی پاکستان را نیز اقوام پشتون تبار مناطق شمال غربی پاکستان تشکیل میدهند  که اندکی بعد روی آن در ارتباط با تروریزم وافراطی گرائی درافغانستان بحث خواهیم نمود.

جنرال ایوب خان , قوماندان اردوی پاکستان در سال 1958 در اثر یک کودتای نظامی در پاکستان به قدرت رسید وایوب خان برای تقویه حکومت نظامی خویش مرکز جاسوسی آی اس آی  را بیش از پیش تقویه نمود وبه توسعه فعالیت های این مرکز سعی بلیغ نمود.

 پاکستان از اقوام مختلف مانند سندی , پنجابی , بنگالی ,پشتون وبلو چی تشکیل و هریک از این اقوام منتظر فرصتی بودند که از پاکستان جدا وکشور مستقل را اعلان نمایند واین احساس تجزیه طلبی این اقوام که اگر موفق میشدند منجر به از بین رفتن پاکستان میشد وحکومت ایوب خان برای کنترول این اقوام مختلف افسران از هر قوم مختلف نظر به دانش وتجربه نظامی شان انتخاب وبه سازمان آی اس آی معرفی نمود وبه این ترتیب توسط این ایجنت ها هر فعالیت تجزیه طلبی  اقوام را در نطفه خفه میساخت.

حکومت نظامی در پاکستان از سال 1958 الی 1971 ادامه داشت وزمانی که پاکستان شرقی به کمک روسیه وهند رقیب بزرگ سیاسی پاکستان جدا گردید وکشور بنگله دیش را تاسیس نمود که این واقعه ناگوار سیاسی به پاکستان گران تمام شد وبه اردوی پاکستان لطمه بزرگ سیاسی ونظامی وارد ساخت واز اهمیت وپرستیژ سازمان جاسوسی

آی اس آی پاکستان نیز کاسته شد.

در سال 1972 زولفقار علی بوتو به حیث یک رهبر غیر نظامی درراس حکومت پاکستان به حیث رئیس جمهور تعین گردید وبرای توازن قوا با هند زولفقار علی بتو پروژه مخفی تسهیلات اتمی را براه انداخت واز جانب دیگر در دوران حکومت بوتو بار دیگر فعالیت های آزادی خواهی بلو چها  ازدیاد بخشید که باز هم توسط مرکز جاسوسی آی اس آی رهبران تجزیه طلب  بلوچ به نحوی از انحا به شکست مواجه شدند ومرکز جاسوسی پاکستان یک بار دیگر حیثیت از دست رفته  را نزد رهبران سیاسی پاکستان ترمیم نمود. بوتو یک رهبر غیر نظامی بود ونتوانست در دوران حکومت خویش به افسران ونظامیان پاکستان طوری که شاید وباید رسیدگی نماید و جنرال های اردوی پاکستان از روش بوتو اظهار نا رضایتی نمودند وباز هم نظامیان به کمک مرکز استخبارات آی اس آی توطعه برچیده وکودتای نظامی را به رهبری جنرال ضیاه الحق براه انداخت وبتو را به ساسارت گرفته ودریک محکمه نظامی به اعدام محکوم وبدار آویختند.

رول آی اس آی در کنترول هفت تنظیم پشاور :

افغانستان بتاریخ 12 دسمبر 1979(6جدی 1385خورشیدی) توسط ارتش سرخ روسیه کمونست اشغال شد واین حرکت نظامی روسیه حلقه های سیاسی امریکاه ومتحدین غربی اش را سراسیمه نمود وکشور های اروپائی وایالات متحد ه امریکا  به این نظر بودند که صرف پاکستان مانع رسیدن روسیه به آبهای گرم بحر هند باقی مانده واگر جلو پیشروی روسیه درافغانستان گرفته نشود پاکستان دیر یا زود در اثر فشار های نظامی روسیه درافغانستان وکشور هند هم پیمان روسیه شوروی فروخواهند پاشید وبالاخره روسیه به آرزوی دیرین خویش که رسیدن به  خلیج فارس وبحرهند است خواهد رسید وقدم بعدی روسیه کنترول خلیج فارس واشغال چاه های نفت کشور سعودی ومناطق شیخ نشیان اطراف خلیج فارس خواهد بود, که  برای جهان غرب اهمیت بزرگ استراتیژی واقتصادی دارد ورسیدن قوای روس درخلیج فارس بکلی وضع سیاسی منطقه را دیگر گون خواهد ساخت که اگر جلو این پیشآمد ناگوار سیاسی ونظامی بطور جدی گرفته نشود , کشور های غرب وامریکاه به یک بحران بزرگ سیاسی واقتصادی بطور مواجه خواهند شد.

جمی کارتر رئیس جمهور امریکاه ومشاورسیاسی وی آقای زیگنف برزنسکی  برضد تعرض روسیه شوروی در افغانستان یک اتحادیه از کشور های عرب وکشور غرب را بوجود اورد  که متشکل از ممالک برتانیه , فرانسه , آلمان , چین , ترکیه , عرب سعودی , مصر وشیخ نشینان اطراف خلیج فارس بود وحکومت انقلابی ایران نیز مجاهدین ساحه غرب ومرکزی افغانستان را اکمالات نظامی ومالی مینمود.

امریکاه ومتحدین غربی نظر به پا فشاری حکومت پاکستان که با ئیست کمک های مالی وتهیه اسلحه که از جانب امریکاه ومتحدین غربی اش برای هفت تنظیم افغان در پشاور از طریق سازمان جاسوسی آی اس آی صورت بگیرد. برای کنترول بهتر فعالیت های چریکی در افغانستان دستگاه جاسوسی پاکستان  یک شعبه بنام افغانستان تاسیس ویک تعداد از ما مورین بلند پایه وپشتون تباررا نظر به همسوی زبان ومشابهت کلتوری مانند  نصیر اله بابر , جنرال حمید گل و خالد خواجه افسر مهم دستگاه آی اس آی که بعد از تقاعد از ماموریت آی اس آی درافغانستان  رفت ودر خدمت  اسامه بن لادن در آمد , کرنیل امیر ساطان که مشهور به کرنیل امام را به حیث موسس ووپیشوای تحریک طالبان میدانند , مامور شدند که بارهبران هفت تنظیم ارتباط مستقیم بر قرار ومسایل کمک پولی وتوزیع اسلحه برای هفت تنظیم به امر وفرمایش این مامورین بلند پایه پشتون تبار صوبه سرحد اجرا میشد, کمک های پولی به مبالغ هنگفت , هزار ها ملیون دالر از جانب امریکاه ومتحدین غربی ابتدا به مرکز جاسوسی آی اس آی سرازیر شد ومامورین آی اس آی در مورد کمک های غرب اختیارات عام وتام داشتند که به کدام تنظیم وبه چه مقدار پول واسلحه توزیع نمایند وکدام مرجع دیگر وجود نداشت که روش بلند بایه آی اس آی را را بررسی وکنترول کند,چون گلبدین حکمتیار حتی سالها قبل از اشعال روسیه درافغانستان با اردوی پاکستان یک رابطه تنگاتنگ داشت قسمت زیاد این کمک ها به تنظیم گلبدین حکمتیار ارسال میشد . مامورین آی آس آی از این کمک های مالی ونظامی جهان بهره بزرگ شخصی برده وقسمت زیاد این کمک های پولی که برای افغانستا ن ارسال میشد به جیب جنرال های پاکستان می افتاد, جنرال ها ومامورین آی اس آی دریک تجمل غیر تخیل در پاکستان زندگی داشتند وحتی میگفتند که صندوق های ویسکی وحتی خوراک سگ های شان از اروپا بنام شخص جنرال وارد وتو سط ما مورین گمرکی پاکستان در دم در به ایشان تسلیم داده میشد.

خواب های خوش رهبران سیاسی ونظامی پاکستان  

 هیچ یک از رهبران هفت  تنظیم  شخصیت ملی نه بلکه متشکل از شخصیت های مذهبی و یا سر کردگان قومی وتباری یک منطقه درافغانستان بودند و تنظیم ها با هم یک استراتیژی مشترک نداشتند وهر گروپ بطور مستقل در منطقه تحت نفوذ خویش به فعالیت های چریکی وضد کمو نستی در مقابل حکومت کابل مصروف بودند و مزید برآن اکثر رهبران تنظیم ها با یکدیگر رقابت های قومی وتباری داشتند وباروش وتکتیک های جنگی یکدیگر بکلی بی علاقه وبعضا گروپ ها نظر به حسادت وتنگ نظری با هم در گیری های نظامی میکردند ومسئولین سازمان آی اس آی این بی اعتمادی وخصومتهای شخصی را به منظور کنترول بیشتر هفت تنظیم تشویق وتقویه مینموند , هر حرکت وفعالیت این هفت تنظیم از جانب مرکز جاسوسی پاکستان رهنمائی وکنترول میشد  واز جانب دیگر هفت تنظیم مرکز فعالیت چریکی را پشاور انتخاب کردند واز آنجا نظر به شرایط جغرافیائی وارتباطات گروهی , قومی وسمتی در ساحه جنوب وجنوب غرب به سهولت داخل افغانستان شده وبا قوای کمونست در گیر میشدند, همچنان هشت تنظیم شیعه از جانب حکومت اسلامی ایران به منظوز ازدیادنفوذ سیاسی درافغانستان تقویه وحمایه میشدند وصرف گروه آقای شیخ محسنی , شیعه پشتون تبار قندهاری با دولت اسلامی ایران در تضاد بود.

نظر به ضرورت واجبار هفت تنظیم چاره دیگر نداشنتد به جز اینکه از اوامر وفرمایش دستگاه آی اس آی پیروی کنند ودر نشست های بین المللی حکومت پاکستان به نیابت از هفت تنظیم پشاور در مذاکرات سهم میگرفت وحتی در مذاکرات سویس روس ها به منظور بیرون کشیدن قوای خویش از افغانستان با پاکستان مذاکرات مستقیم  را آغاز نمود که این روش یک لطمه بزرگ سیاسی برای مجاهدین افغان گردید وکشور های غربی نیز از سرپرستی سیاسی افغانستان توسط پاکستان در خفا موافقه داشتند واین امر  جنرال ضیاه الحق را به این مفکوره انداخت که سرنوشت سیاسی واقتصادی افغانستان به حیث یک کشور تحت الحمایه بائیست توسط پاکستان تعین وتثبیت شود وبنا براین حکومت ضیاه الحق موضوع کنفدریشن پاکستان وافغانستان را به حبث یک روکش سیاسی در دستگاه های نشراتی بین المللی توسط مصاحبه ها , نشرات وبیانات سیاسی تبلیغ نمود و قبلا برای رهبری سیاسی افغانستان گلبدین حکمتیار را که  پرورده دست آی اس آی  ویک رابطه دیرین با رهبران اردوی پاکستان داشت تعین گردید.

بعد از ترک قوای روس از افغانستان بین هفت تنظیم طوری که در حلقه های سیاسی بین المللی پیش بینی شده بود اختلاف نظر روی کنترول سیاسی واداری افغانستان بروز نمود که با میان جگری استخبارات پاکستان حکومت های موقت سه ماهه وشش ماهه توسط تنظیم هفت گانه موافقه شد ولی این تنظیم ها با کنترول کامل سیاسی گلبدین حکمتیار موافقه نداشتندو از جانب دیگر قوای احمد شاه مسعود رقیب سر سخت حکمتیار داخل کابل وکنترول اداری شهر کابل را دردست گرفت که این واقعه به گلبدین حکمتیار وحکومت پاکستان گران تمام شد وشهر کابل را حکمتیار با شلیک هزارها راکت بدون هدف مشخص  از چهار آسیاب ویران وشهر وندان بی دفاع کابل رابه فرار مجبور گردانید ودراین جنگ ها به تعداد هزار ها اهالی کابل جان خودرا ازدست دادند .

واین حرکت جنون آمیز حکمتیار موقف سیاسی حکمتیار وهمدستان اش را در ساحه ملی وبین المللی ضعیف گردانید واستخبارات پاکستان فوری گروپ بدیل حکمتیار را بنام تحریک طالبان به حمایه نصیراله بابر وجنرال های پاکستان از جانب کویته به قندهار سوق دادندومدت شش ونیم سال گروه افراطی  وهابی مذهب طالبان  یک وحشت عجیب  وترور اقوام دیگر را درافغانستان براه انداختند , زنها را به اسرت درآوردند ,مکاتب را بستند وخانه هارا به آتش کشیدند وبت های بامیان کهن را ویران نمودند.

واقعه یازده سبتمبر در امریکاه سرنوشت سیاسی افغانستان را بکلی تغیردادوافغانستان جبراٌ از زیر نفوذ استخبارات پاکستان که در اثر تلاش بیست ساله بالاخره موفق شده بودند که افغانستان را دیفکتو به حیث ولایت پنجم پاکستان درآورند قابل قبول نبود واستخبارات پاکستان بازهم امید را ازدست نداده وبه این مفکوره رسیده اند  اند که بعد از سپری شدن چند سالی امریکاه وقوای ناتو افغانستان را بالاخره ترک خواهد نمودند وملاعمر و دارودسته وی را استخبارات پاکستان در کویته به منظور کنترول دوباره افغانستان در تحت حمایه خویش قرار داد وجنبش طالبان را از طریق بمب گزاری وعملیات تروریستی طالبان را دستگاه های نشراتی پاکستان توسط سخن گویان طالب دراذهان جامعه جهانی زنده نگهداشت. قوای امریکاه جنگ افغانستان را ناتمام گذاشت  وبه عراق حمله وسخت مصروف جنگ درعراق شدند و در قضیه افغانستان سهل انگاری کردند واز این فرصت باز هم استخبارات پاکستان استفاده وکمپ های تروریستی را تاسیس وافراطی گرایان طالب را تربیه نمود ند  وملا داداله یکی از پیشقراولان تروریستی طالبان با لاف وگزاف پروپاگند رابراه انداخت که ما پانزده هزار مردجنگی را تربیه نمودیم که عملیات تروریستی را درافغانستان برای سالهای متمادی ادامه خواهند داد

.در اخیر بائیست یاد آور شد که حکومت آقای کرزی در صورتی میتواند که پلان های اهریمنی استخبارات پاکستان را  خنثی سازد که در سه بخش مهم را در دوران حکومت خویش تقویه کند.

 اول : اداره امنیت ملی را تقویه وفعالیت های این اداره را توسعه بخشد ویک اداره امنیت ملی قوی  بهترین دفاع  به مقابل فعالیت های مخرب استخبارات پاکستان خواهد بود واشخاص خیلی وزریده وبادانش نظامی را دراین اداره استخدام کند   ویک تعدا د از افراد با استعداد وزیرک را برای این منظور به دستگاه های خارجی مانند سی آی ای جهت تعلیم به این موسسات اعزام نماید. اداره امنیت ملی می تواند که توطعه های استخبارات پاکستان را به موقع کشف وآنرا خنثی سازد وایجنت های پاکستان را که در ارکان اداری حکومت کرزی وموسسات عالی قانوان گزاری ( نمایندگان ولسی جرگه و مشرانوجرگه کشور )  نفوذ نموده اند شناسائی وفعالیت های شان را خنثی سازد .

دوم :  ما با پاکستان در یک جنگ نا مرئی دست وگریبان استیم وگذشته ازآن افغانستان در یک حالت اضطراری قرار دارد با ئیست در بخش اردو وپولیس توجه جدی را مبذول نمود درافغانستان باید دوصدو پنجا هزار عسکر  مجهز با وسایل مدرن دفاعی تر بیه گردد تا بتواند تجاوزات احتمالی طالبان را بعد از بیرون رفتن قوای امریکاه بطور مستقل دفع نماید وسرحدات کشور را حفاظه وتضمین کند و افزون برآن به تعداد پنجاه هزار پولیس ضرورت است  که به واقعات جنائی در شهر ها رسیدگی نماید .

 وسوم : خلق کار است و امروز تقریبا پنجا فیصد مردم ما بیکار وخطر آن میرود که طالبان  در مقابل پول این بیکاران را استخدام کند که در مقابل حکومت کرزی به سبوتاژ وجنگ های چریکی را براه بیاندازند, حکومت با ئیست در بخش پروژه های اقتصادی کوچک , عام المنفعه وزودرس توجه مبذول تا از این طریق جوانان محروم وبی روز گار کشور را دراین پروزه ها جذب نماید.

نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.