متحد شوید؛ «فرداخیلی دیراست»!

۲۷ ثور (اردیبهشت) ۱۳۹۸

ما در یک کشور توسعه نیافته که عرصه ابدی مصیبت ها و اسارت و بردگی ست زندگی می کنیم که درزیر سایۀ سنگین و فربه  سیاست جهل وتعصب آمیز، توجه به تمامی  رویدادهای  اخلاقی، هنری، فرهنگی ، اقتصادی و رفاه اجتماعی،  ناپدید شده و عرفان  و رواداری و تساهل «با دوستان مروّت با دشمنان مُدارا» کاملا رفته به محاق فراموشی.

 ای وای!  که این وضعیت سپهر فکری و فرهنگی ما را تیره و تاریک کرده است.

با  صراحت باید گفت که نقش آفرینان اصلی این  سیاست غیر اخلاقی  کارگزاران کارتل های نفتی و کمپانی های اسلحه سازی یهود و نصارا هستند  که برای ترسیم دوبارۀ جغرافیای سیاسی جهان یا حفظ وضعیت موجود در راستای صیانت از منافع خود،  بی توجه به معیارهای اخلاقی حاضر به راه اندازی آتش و خون و ویرانی و وحشت می باشند.

از صد سال و اندی بدین سو، برای فرار از این وضعیت هرازچندگاهی ما حکومت عوض کردیم، کودتا کردیم، انقلاب کمونیستی - اسلامی انجام دادیم و تفکر لیبرالیسم را با  زور سرنیزه وارد کردیم تا  مدار بسته قومیت، بی عدالتی اجتماعی و وابستگی به استعمار را فرو ریزیم، اما به دلیل تایید و حمایت کارگزاران کارتل های نفتی و کمپانی های اسلحه سازی یهود و نصارا از استبداد داخلی و قومی، فقط از استبدادی به استبدادی دیگر درغلتیدیم ومتاسفانه نتوانستیم که از بن و ریشه سامان حکومتی  خود را دگرگون کنیم و حقوق بشر را در دل مفهوم حکومت ببریم و عدالت را چنانکه باید وشاید اجراکنیم. آنگهی،  سرانجام کار تمام این جریان ها فقط با یک نمایش رسوا کننده و تهوع انگیز ختم شد و تمام.

 فقط با یک نگاه گذرا به گذشته ، می توان این بی سروسامانی و وابستگی را دید. در حقیقت یک سابقه تاریخی استعماری دارد سرزمین ما که آن را مستعد چنین وضعیت کرده است. دردا و دریغا که کشور و نام اش  ساخت استعمار  و دولت - ملت اش  مصنوعی که عمده مشکل ما ناشی می شود از این دو مورد.

باری، در فرآیند موجود نیز به استثناء طرح فدرال که به چهار مشکلی اصلی کشور ۱- محاط بودن به خشکه  ۲- منازعه تاریخی قدرت ۳- مشکل همسایگان آزمند و ۴ - نبود درآمد داخلی راه حل پیشکش می کند، در بین سایر جریان های سیاسی به اضافه دولت خود کامه و تا مغز استخوان فاسد پشتونیستی،  از راست افراطی محافظه کار و ارتجاعی تا "چپ پیشرو" !!،  بازیگری دارای طرح که تجسم زنده و بیان منافع و آرزوهای مردمان غارت شده و عدالتخواه بوده و قادر باشد مدار بسته قومیت، بنیادگرایی دینی، بی عدالتی، خودکامگی، تاریک اندیشی، ستمگری و وابستگی به استعمار را فرو ریزد، مفقود است.

   تجربه تاریخی نشان میدهد که تا کمبودی چنین بازیگری که تجسم زنده و بیان منافع و آرزوهای مردم باشد،  در صحنه سیاسی کشور وجود دارد، اولا ازسامان و ثباتِ اجتماعی که -اساساً- زمینه سازِنظم،قانون،تولیدِثروتِ اجتماعی است خبری نیست، دوم انتظاری نمی توان داشت که ما قادر باشیم در برابر سلطه جویی کشور های منطقه،  کارتل های نفتی و کمپانی های اسلحه سازی یهود و نصارا و ایالات متحده بایستیم و خود را در برابر خانه جنگی، ویرانی و نابودی مصؤون سازیم.

مانع اصلی شکل گیری چنین - بازیگر - پشتونیسم  و حمایت بی دریغ استعمار از این تفکر بیمار می باشد. پشتونیسم،  یک ذهنیت و روایت بیمار گونه تحلیل از تاریخ ونظام اجتماعی - سیاسی است که بر عليه مناسبات جديد اجتماعی، بر عليه استقرار قوانين مدنی، بر عليه نهادهای جديد شهری و در جهت احياء مناسبات قبيله ای مبارزه می کند. فقط به چند دلیل از جمله تولید مواد مخدر و سربازگیری برای جنگ های نیابتی مورد حمایت استعمار قرار میگیرد.

طبیعتی ستیزه جو و اصلاح ناپذیر« پشتونیسم » این دست آموز کارتل های نفتی و کمپانی های اسلحه سازی یهود و نصارا و مافیای مواد مخدر با تنزل معرفت اخلاقی - دینی مواجه بوده نه درک درست از دین دارد و نه از دنیا.

پیروان این فکر بیمار برای حفظ منافع نامشروع خود هرازچندگاهی در کشور حمام خون و ترور و کشتار جمعی براه می اندازند و از دیدگاه تاریخی  عامل عمده ناکامی  ما در سده گذشته بخصوص در امر وحدت و دولت سازی و رفاه اجتماعی و اقتصادی بوده  است. الان نیز این ذهنیت بیمار تهدیدی است برای امنیت جانی و ناموسی و هویتی و اقتصادی ... تمامی اقوام غیر پشتون = افغان و تا این موجود  مسلح یا در اریکه قدرت  پا برجاست ، تهدید و خطر هم برجاست.

پس راه خروج از این مداربسته چیست که یکطرف آن - پشتونیسمی - آویزان از ایزاربند استعمار است. واحیرتا، طرف دیگر آن چند دانه « دلقک » تاجیک - هزاره - ازبیک ... می باشند که سقف پرواز شان از معاونیت بالاتر نیست و از کنفرانس - بن - تا امروز اقتدار سیاسی و  اقتصادی  تاجیک - هزاره - ازبیک ... را نماینده گی می کنند،  اما از تجربۀ مستقیم خود در طول چند دهه ی گذشته با این موجود بیمار درنیافته اند که انفعال و سازش در برابر این فکر بیمار  مساوی است با سقوط  به ورطه ی  غلامی و بی عقلی و بی حقوقی.

لازم است که بدانیم،  این ها مهمترین ابزارهای  هستند که پشتونیسمی آویزان از ایزاربند استعمار از آنها برای بی اثر سازی و تحت کنترل درآوردن جنبش های فکری - فیزیکی ضد استعماری و عدالتخواه در  کشور  و قالب گیری آن ها در چهار چوب منافع  خود استفاده می برند، چون در این جنبش و مقاومت ها ظرفیت  آن وجوددارد که رهبرانی شایسته و پاک دامن را  در صحنه سیاسی کشور وارد کنند که حتی خلاء تاریخی رهبران بزرگ را پر کرده و بصورت فاعل تغییر و انتقال ظهور کنند.

اما اینکه راه خروج چیست؟ باید گفت: چیدمان نیرو های سیاسی در کشور نگران کننده است، چنین وضعیتی که چند تا - دلقک شرمنده - از تاجیک - هزاره - هزبیک ... نمایندگی کنند و از آن طرف نماینده پشتون تبار آمریکا در ارتباط به تسلیم دهی سرنوشت مردم غیر پشتون = افغان با پشتونیسم مسلح مصروف مذاکره است، نه تنها رفتن به دنیای بهتری را نوید می دهد، بلکه اخطاری است جدی نسبت به سقوط به یک بربریت - طالبانی – محض. 

متحد شوید «فرداخیلی دیراست

پس تاجیک - هزاره - ازبک ... در این شرایط حسّاس و سرنوشت ساز، برای پايداری در برابر زوال و نابودی،  فارغ از دغدغه های « قومی – مذهبی» متحد شوید، به  بسیج گسترده نیرو هایی که بقأ خود را در گرو مبارزه و مقاومت پیگیر علیه سلطه جویی و تجاوزگری و جنگ افروزی  پشتونیسم می یابند اقدام نمود واین نیرو را در کانالهایی که خروجی اش به عدالت - قانون وصل می شود به جریان بیندازید. بدون ترس و تردید رهبران شجاع – آگاه برای خود انتخاب کنید و این به ظاهر "رهبرا نی "پراشتباه و بی افتخار را در زباله دان تاریخ بریزید و  تقدیر تاریخی تان را خود تان بنویسید.

دوم - بر شماری از توهمات نظری و سیاسی و روانی غلبه کنیم : ما باید شرمنده تاجیک بودن - هزاره بودن ... نباشیم،  یعنی خود کم بینی را در فکر مان نابود کنیم و با شجاعت بگویم " من " تاجیکم و اینجا ایستاده ام و هویت من خط قرمز من است.

سوم - باید بر این تصور چیره شویم که گویا میتوان در رویارویی با- پشتونیسمی -  آویزان از ایزاربند استعمار و تا دندان مسلح،  فقط با نا فرمانی مدنی ، تظاهرات و چیز های از این قبیل پیروز شد.

چهارم -  میتوان در قالب کشمکش های موجود میان قدرت های بزرگ استعماری به نفع عدالت و کوبیدن پشتونیسم با پرکاری مانور داد.

من فکر می کنم،  امروز عملی ترین راه برای سازمان دادن یک - مقاومت - بر ضد این رژیم ارتجاعی وسرکوبگر و بازو های نظامیش ( طالب - داعش - حزب اسلامی - دلقک ها) همین است.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



وحید تاجیک