تحفۀ نوروزی: دفاعنامۀ محمد طاهر بدخشی در دادگاه نظام پادشاهی

بهار نو و سال نو خورشیدی را به شما، عزیزان و دوستان شما نکو و خجسته باد میگویم و از تحفه نوروزی* سال۱۳۹۸خ شما (متن کامل دفاعنامۀ محمد طاهر بدخشی در محمکۀ نظام پادشاهی) که به تاریخ۲۹حوت۱۳۹۷خ در تارنمای «خراسان زمین» به نشر رسانده اید به مثابه یک تن از تشنه گان گنج های گرانبهای شادروان طاهر بدخشی، از جناب شما قلباً سپاسگزارم. دقیق می دانم چه زحماتی را برای دریافت ورق های «دفاع نامه...»، کپی کردن، مقایسه و تصحیح کاری و غیره متقبل شده اید. همچنان زحمتکشی های استاد میرکریم شاه از بابت تایپ ستودنی است. حال پی بردم بنا به مصروفیت های زیاد و با اهمیت، تماسهای تلفنی بین من و استاد چرا اشکال دارد!؟

شما گرامی؛ پیش از متن «دفاعنمامۀ...» ماده وار اشاراتی به چند مطلب داشتید، به اجازه شما به چند و چون بخشی اشارات مزبور می پردازم:

الف. درست نیم قرن پیش، شما در ایام تعطیلات تابستانی سال ۱۳۴۸تعلیمی از خارج به افغانستان سفر کردید و محمد طاهر بدخشی را در آن هنگام در توقیف خانه ولایت کابل ملاقات نمودید. م. ط. بدخشی نا رضایتی خویش را از مطلبی زیر عنوان «محمد طاهر بدخشی در دفاع از خود رساله نوشته» که در روزنامه «کاروان» نشر شده بود ابراز داشت و به شما وظیفه سپرد به دفتر روزنامه «کاروان» رفته وسیله اعتراض ایشان درباره شوید و شما چنان کردید. توضیح. از جریان پیداست؛ با وجود ایجاد «محفل انتظار» در خزان سال ۱۳۴۷و موجودیت تعدادی از اعضای موسس محفل انتظار در شهر کابل، بدخشی بزرگوار شما را به اجرای وظیفه یاد شده مامور نمود، ممکن تشخیص شان این بوده، شما (جناب کوشانی) از عهده وظیفه مزبور از دیگران بهتر برآمده می توانید.

در ضمن چند موضوع واضح نگردید:

۱- محتوای «رساله» مزبور چه بوده که باعث نارضایتی شدید بدخشی گردید؟ ۲- آیا اعتراض بدخشی کتبی بود یا شفاهی و پیامد اعتراض و نا رضایتی چه شد؟ ۳- همچنان محتوای «رساله» نشر شده در روزنامه «کاروان» با محتوای «دفاعنامۀ بدخشی» تفاوتی داشت؟ ۴- معلوم که بدخشی بعد از محاکمه برائت گرفت و پس از رهایی با مدیر مسئوول «کاروان» عبدالحق واله دعوی را راه انداخت یا خیر؟ ۵- آیا میشود متن آن «رساله» را در کلکسیون سال۱۳۴۸ «کاروان» پیدا کرد؟ به نظر اینجانب مجموع معلومات به پرسشها همه دانستنی و خیلی مفید و آموزنده اند.

ب. نوشتید؛ کم و بیش یک سال پیش، از جمله نخستین طرح مرام «جبهۀ خلق ها و ملیتهای تحت ستم»** و شماری از اسناد مهم دیگر [؟] از برکت نشر «توضیحات و پاسخ ها...» در اختیار من [کوشانی] قرار گرفت! توضیح. جای خوشبختی است که «شماری از اسناد مهم دیگر» در اختیار شما قرار گرفته، اما تعداد و فهرست آن نزد شما محفوظ ماند و انتظار می کشیم اگر بسیار محرم نباشد؛ بدانم/بدانیم - آن مرد یا مردان خدا کی باشند که این همه اسناد معتبر را در مدت این سالها نزد خود نگاه داشته و اگر ممکن باشد «پیاده» به پای بوسی جنابشان بروم. لازم می افتد نامی از ایشان گرفته شود و مورد قدردانی قرار گیرند. به نظر اینجانب جز آرشیف سازمان/حزب منبع دیگری را در این باب سراغ ندارم.

ج. ادامه دادید؛ امیدوارم پس از نشر این «دفاع نامه» تعدادی از عزیزان خواننده به آرشیف های خود و پدران خود و یا دوستانشان، كه از دستبرد حادثات در امان مانده باشند، لطف كرده زحمت بکشند و سری بزنند چه ای بسا كه گنج های پنهان دیگری نیز به دست آید! توضیح. من متیقن استم نزد هیچ محترم و عزیزی، هیچ دست نوشتۀ معتبر بدخشی و یا اسناد سازمانی/حزبی وجود ندارد تا چشم به راه دریافت آن/آنها باشیم. سه منبع/گنجینه وجود دارد. ۱. آرشیف سازمان/حزب نزد محمد حسن جان رستاقی و شما در «توضیحات و پاسخها..»از آن یاد کردید و با سفارش شما در سفر سال۱۳۹۶به افغانستان- قسمتی/بخشی آنها را به چشم سر مشاهده کردم...؟! ۲. نزد خود شما که مربوط به گنج دانی آرشیف یاد شده می باشد. ۳. جناب شهباز ایرج زیرعنوان «اندیشه ستم ملی»» به تاریخ۹آبان۱۳۹۷خ در سایت بی بی سی نوشت:«...گفته می شود که کار انتشار دست نوشته های او [بدخشی] شامل خاطراتش زیر دست است.» توضیح. زمانی جستجو کردم و به جناب شهباز ایرج در تماس شدم، اسناد و مدارک یاد شده از طریق شما به خانواده شادروان بدخشی در کشور بریتانیا نزدیک به یک دهه قبل گویا؛ به عاریت داده شده است. معلومات دیگری نیز دارم در فرصت دیگر خدمت تان عرض خواهم کرد...

د. ادامه دادید، با رفتن من و همنسلان من که با چگونگی خط بدخشی آشنایی کامل دارند! تشخیص خط او [بدخشی]... برای دوستدارانش كار ساده و آسانی نخواهد بود. توضیح. یعنی آنچه اگر پیدا شد در اختیار شما و هم نسلان شما قرار گیرد. شما جناب کوشانی باور کنید، اسناد مورد نظر که از آن یاد کردید، اگر باشد همه نزد آنهای هست که «با چگونگی خط بدخشی آشنایی کامل دارند!» نباید جای دیگری کسی را سرگردان کرد.

اشاره: جدا از موضوع بحث؛ به ادامه پیشنهادات و تاکیدات قبلی خویش تزرع و زاری میکنم، تاریخچه حزب آزادگان (محفل/سازمان/حزب) را باید نوشت. البته با اندک کمک شما این امر جامه عمل می پوشد. با تعدادی آغاز کرده ایم، بدون کمک شما ممکن کمی نازیبا آید... مردی از تبار خرد گوید: «آدمی برای شک کردن آفریده نشده، بلکه برای پرسیدن آفریده شده...»

* مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامه ای روز۲۱مارس/اول فروردین را روز جهانی نوروز به تصویب رسانید.

** مسوده نبشتۀ شادروان عبدالحفیظ با مستعار عبدالله و با تخلص آهنگرپور در تابستان ۱۳۵۲خ.

قابل یادآوری:

محترم کوشانی گرامی! خوشحالم با الهام از نیت و ضمیر شما، به پیشنهاد اینجانب- جای خویش را از طریق رای دموکراتیک به نسل پس از خود عملاً باز گذاشتید، تحسین و تمجید حق شناسان را بر انگیختید و به پاس چنین عمل خویش لقب رهبر معنوی پس از بدخشی را از حزب خود کسب کردید، برای تان بار دیگر مرحبا میگویم. می دانم دیگران با حزب، سازمان و تنظیم خود چه کردند، حتا دار و ندار را به میراث گذاشتند... خوب یادم است؛ شما زمینی پدری خویش را در شروع دشت قرغ - صرف به قیمت مصرف دولتی در اختیار رفقایی بی بضاعت خویش گذاشتید و تاکید کردید، پهلوان قیام یک نمره بگیر- قیمت دولتی را خود می پردازم. پاسخ من این بود- مستحق تر از من فراوان است. کم رهبری پیدا می شود زمین وارثان پدری را در اختیار عزیزان محتاج اش بگذارد...

پدرود رهبر معنوی و برادر بزرگم.