هرات در پلۀ هفتم سیاست کشور قرار دارد
۲۶ حوت (اسفند) ۱۳۹۷
هرات دومین شهر پرجمعیت افغانستان است، این شهر دارای هویت تاریخی درخشان و موقعیت جغرافیایی بسیار ارزشمند است. بخش بزرگی از افتخارات، فداکاریها و دست آورده های ملی و میهنی به نام هرات و هراتیان ثبت برگهای سبز و سرخ تاریخ کشور گردیده است.
بعد از فروپاشی رژیم طالبان و شکلگیری حکومت موقت؛نخبگان سیاسی از سراسر کشور در مرکز جمع شدند و بر اساس تأثیرگذاری خویش پایه و بنیه حکومت دموکرات را شکل دادند.
نخبگان سیاسی، ولایات کابل، پنجشیر، قندهار، مزار، بدخشان و جلالآباد به ترتیب نقش پررنگی در تصمیم گیرهای کلان و سهمیهبندیهای سیاسی کشور داشتند؛ هرات با داشتن ظرفیتهای بالفعل و بالقوه در بخشهای اقتصادی، داشتن کادرهای تحصیل یافته، و مجاهدین خبره در حاشیه این تصمیم گیرها در پله هفتم سیاست کشور قرار گرفت.
اما اینکه چه مؤلفه و عوامل موجب ازنظر افتادن هرات و هراتیان شد؛ نیاز هست که هر یک از این مؤلفهها باز و واکاوی شود؟
1- عواطف، احساسات و فرهنگ نرمخویی
2- ناهمگونی تاریخی و تضاد هویتی
3- قطببندیهای سیاسی - اجتماعی
عواطف، احساسات و فرهنگ نرمخویی
هرات به شهر علم و فرهنگ شهرت خاص دارد، شهرت هرات به این نام بیشتر به خاطر شاعران، نویسنده گان و هنرمندانی چون خواجه عبدالله انصاری مشهور به پیر هرات، عارف و شاعر سده پنجم هجری، کمالالدین بهزاد، نقاش و مینیاتوریست عصر تیموریان، غیاثالدین نقاش، نقاش و مینیاتوریست عصر تیموریان، امیر علیشیرنوایی، دانشمند و شاعر عصر تیموریان، خواجه علی موفق بغدادی، شاعر سده سوم هجری، فوشنجی هروی، عارف سده چهارم هجری، خواجه غلطان ولی، استاد خواجه عبدالله انصاری، سید عبدالله مختار، از بزرگان مشایخ هرات، ابوعبدالله هروی، از مشایخ تصوف، سیفی هروی، مورخ سده هشتم هجری و مؤلف تاریخنامه هرات، سعادتملوک تابش، از بزرگان و عارفان هرات شاعر و نویسنده و دهها شاعر، نویسنده و صاحب حرف و مقام از گذشتهها تاکنون در این شهر پرورشیافتهاند.
تأثیرپذیر مردم هرات از فرهنگ غنی و درخشانشان باعث نوعی مهربانی و عطوفت را در اذهان عمومی پرورش داده که این نرمخویی جایی در سیاست رئالیستی ندارد، از شروع جهاد مردم هرات علیه شوروی سابق الی حکومت موقت پس از طالبان هراتیان همصدا و متحدتر از هر جناح و سمتی تحت دستور یک، دو یا سه فرمانده حرکت میکردند، یگانه ملاک تن دادن به اطاعت از فرماندههای جهادی صداقت، شهامت و بردباریشان بود نه تخصص و سیاستگذاری و مدیریتشان، اینجا بود که هرات پیر سیاسی نداشت تا سیاستگذاری کند، جهاد ملت هرات را حفظ و از آن پاسداری کند و برای آینده سیاسی هرات طرح و ایده داشته باشد؛ از طرفی هم عواطف و احساسات مردم هرات دست هیچکسی را نمیفشرد جز پیر سنتی و مذهبی خویش.
ناهمگونی تاریخی و تضاد هویتی
تاریخ ارزشمند و پرشکوه، جایگاه هرات را در کشور و منطقه متحول ساخته است. هرات بهعنوان نگین خراسان یکی متمدنترین ولایات افغانستان است. به باور بعضی از فرهنگیان، عصر رنسانس شرق در هرات رقم خورده است.پیشینه تاریخی هرات به قرنها قبل از میلاد میرسد، درگذشته این شهر بهعنوان محور مدنیت، تمدن و وصلکننده فرهنگها، نژادها و زبان متخلف بوده است.
این جایگاه باعث شکلگیری هویت هراتی گردیده که این هویت با هویت افغانستانی در تضاد قرارگرفته و باعث بیمهریها و ستیزهای عقده مندانه گردیده است.
رابطه هویت با جایگاه سیاسی هرات و دخیل نبودن هرات در تصمیم گیرهای ملی رابطه تنگاتنگی دارد؛ شعارهای هرات عزتمند، افغانستان عزتمند یا هرات آزاد، افغانستان آزاد و سایر شعارهای از این قبیل میتواند این عقده را بزرگتر و مرکز نشینان نسبت به هرات بیمهرتر و نامهربانتر کند. در شرایط کنونی، کشور بیش از هرزمانی نیاز به اندیشه و تفکر ملی و ملیگرایی دارد؛ بحران هویت ملی بهعنوان یکی از بحرانهای عمیق در کشور است که هرروز کشور را به لبه پرتگاه نزدیک میکند؛ به باور من شعارهای هرات دوستی و تفکر هرات پرستی مناسب حال هرات و کشور نیست همچنانیکه در این اواخر با شدت و مفهوم پیدا کردن انتخابات، جامعه مدنی، حقوق شهروندی و... مفکوره ای مبنی بر هرات اندیشه رنگ و رخ تبلیغاتی به خود گرفته از جهتی طبیعی است که افراد با اندیشه وآکوئیسم هراتی نمیتوانند فکر ملی و افغانستان شمول داشته باشند؛ اینجاست که اندیشه هراتی از هرات فراتر نمیرود و خواستههای هراتیان با برچسب خودپرستی ارزشی برای سیاستگذاران و سطوح بالایی حکومت ندارد.
قطببندیهای سیاسی - اجتماعی
قطببندیهای سیاسی هرات برمیگردد به سالهای 1372 تا 1383هـ مداخله مغرضانه جناحهای متعدد از رهبران مذهبی و جهادی و مداخلت های کشورهای همجوار؛ موجب داغ شدن و متشنج شدن اوضاع سیاسی هرات گردید. شکلگیری دو محور مخالف در هرات و پدیدار شدن شکاف اجتماعی زمینهساز انزوا سیاسی و قرار گرفتن هرات در پله هفتم سیاست کشور شد.
بعد از سال 1383 دو محور مخالف به حالت خنثی درآمد و جایگزین آن تنشهای قومی و سمتی شد؛ اختلافات قومی در این برهه بیش از هرزمانی نمود پیدا کرد، حساس شدن روان اجتماعی نسبت به مسائل قومی، تغییر و تبدیلیهای بلندپایههای حکومتی، ترور شخصیتهای صاحب نفوس و نفوذ و دهها مورد دیگر موجب تقویت تنشهای قومی گردید و جایگاه هرات و هراتیان در مرکز ضعیف ساخت.
وجود این عوامل هرات را در وضعیتی قرار داد که نه مدیری داشت برای مدیریت و نه رهبری داشت برای رهبریت، هرات همچنان بیسر نوشت و بیسرپرست با وضعیت نابسامان امنیتی، اقتصاد رو به عقب، اجتماع متفرق و با این پراکننده گی ها دستوپنجه نرم میکند.
بیرون کشیدن هرات از این وضعیت نیازمند آن است تا مردم هرات در تصمیمگیریهای ملی و سیاسی از افرادی حمایت کنند که خرد سیاسی، تعهد اخلاقی و میهنی داشته باشند، این موضوع باعث آن میشود تا سیاست با ابزارهای عاطفی، احساسی و منافع شخصی سنجیده نشود.
بحث دیگری که نیاز است قشر چیزفهم به آن توجه کنند؛ هویت هرات نباید ارزشی شود؛ حساس کردن هویت هراتی با شعارهای غیرعملی و بلند پروازانه جایگاه هرات را در کشور متزلزل میکند، این شعارها باعث عقدههای عمیق و روانی میشود که برای آینده و حال هرات مناسب نیست.
آخرین موضوع که نیاز به تفحص و بازنگری دارد این است که بجای تأسیس نمایندگیهای قومی، تشکلات سمتی، و محور سازیهای تنشزا، تلاش شود تا این عوامل ملغی و مردم نسبت به این رویکردها آگاه شوند تا منافع هرات فدای قوم مشخص، سمت مشخص و جناح مشخص نشود، و همچنان توجه به قریه جات و مناطق دورافتاده شهر که دور از آگاهی و پدیدههای مدرن هستند میتواند تأثیرات ارزشمندی را بر جایگاه سیاسی هرات بگذارد؛ تصمیمات سیاسی در نظام دموکراسی کسانی میگیرند که موردحمایت مردم قرارگرفته باشند، از آنجائی که اکثریت نفوس هرات در ولسوالی ها و قریه جات زیست دارند و در امور انتخاباتی رأیشان سرنوشتساز و تعیینکننده است؛ میبایست تا آگاهی دهی و کشاندن پدیدههای مدرن به این مناطق را مدنظر داشت که این خود موجب ثبات سیاسی، بیرون شدن از انزوا و دخیل شدن هرات در تصمیمات ملی و میهنی خواهد شد.
منابع:
- گزارش برگزاری دومین کنفرانس، هرات و سیاست، هرات، 1396
- قاسمی، نجی الله، رژیمهای افغانستان طی یک قرن اخیر، کابل، انتشارات دانش 1378
- بهره، ولی شاه، هرات نگین خراسان، هرات، انتشارات احراری، 1389
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته