جوانان امروز (رهبران فردا)

٢٨ قوس (آذر) ١٣٨٩

همیشه راجع به نيازمندی جوانان زياد صحبت ميشود؛ من گفته ام، قبل از من هم گفته اند؛ اما ميدانيد از نظر من مهمترين نيازمندی جوانان چيست؟ نيازمندی عمده ای جوانان، هويت است؛ بايد هويت و هدف خودش را بشناسند بايد بداند كيست و براي چه ميخواهد تلاش و كار كند. مهمترين نيازمندی جوانان ما به  ویژه در جامعه افغانستان و راجع به نيازمندی های جوانان زياد بحث شده ولی جنبه عملی به خود نگرفته ؟ خدا را شكرگذارم كه‌ اين‌ توفيق‌ حاصل‌ شد تا موضوع‌ بسيار مهم‌ امروز و آينده‌ جوانان را يعني ‌جوانان امروز و رهبران آینده نکات چندی بنگارم. هدف‌عمده‌ از اين نوشتن‌ موضوع‌ بيان‌ مؤلفه‌هاي‌ اساسي‌ در شكل‌گيري‌ دوره‌ جواني‌ است‌ تا مشخص‌ شود از يكسو چه‌ اتفاقات‌ و تحولاتي‌ در اين‌ دوره‌ رخ‌ ميدهد و از سوي‌ ديگر،‌ به‌ نقش‌ خويش‌ در امر "جوانان‌"  واقف ‌شود. با توجه‌ به‌ اتفاقاتي‌ كه‌ در بين‌ قشر جوان‌ در حال‌ وقوع‌ است‌ و با مشاهده‌عكس‌العمل هاي‌ مسؤولان‌ در اين‌ زمينه‌ ا ست،ونقش‌ ما در مقابل جوانان‌ چیست‌ كه‌ حوزه‌هاي‌ مختلف‌ مسؤول‌ به‌ عمق‌ مسأله‌ و وقايع‌ ناشي‌ از آن‌ خيلي‌ توجه‌ و وقوف‌ ندارند، ووقتیکه ما از جوانان صحبت مینمایم،با وجود که جوانان بخش اعظم و جدا ناپذیر یک جامعه میباشند به ویژه جامعه افغانی که نقش جوانان را نادیده گرفته انند،ولی جوانان هیچگاه جدا از مردم وجامعه نبوده ونمباشند بلکه جز از پیکره خیلی ها مهم و با اهمیت وسرنوشت ساز جامعه افغانستانی بوده و هم میباشند.

جوانان امروز ما به ویژه جوانان افغان شرایط بدی را پشت سر گذشتانده انند که به جز از جنگ ، صدای توب و تفنگ به کدام اواز دیگر اشنا نیست افغان ها باید در شرایط فعلی ناگذیر که باید به قشر جوانان توجه نمایند وهمچنان در قسمت ساختار ومسولیت،نقش و شخصیت آینده شان در شرایط فعلی اندکی مکث نماید.

بدون شک جوانان یک قشرعظیم و خاص از جامعه راتشکیل میدهد که خواستهای اجتماعی مختلف دارند. یک جوان خوا دختر یا پسر که  چی از خانواده فقیر یا غنی باشد بدون کدام تفاوت جز از قشر جوان به حساب میاید ولی متاسفانه در افغانستان چنین نیست. پس گفته میتوانیم که جوان عبارت از چکیده طبقات واقشار مختلف اجتماعی جامعه میباشند که اگر منشآ شان از یک طرف به خانواده،اقارب،طایفه،میحط،قوم وسوابق تاریخی جامعه و کشور شان ارتباط داشته و میگرد، و از طرف دیگر،به حال و آینده نیز مرتبط میشود که با آن هم جوانان ما  دارای خواست های مختلف اجتماعی میباشند.

اما علایق،سلایق،تمایلات و خصوصیات روانی وفکری شان باهم ارتباط وهماهنگ و همگون میباشد در بعضی موارد.مثلا یک جوان از یک اگر از یک خانواده غنی باشد یا فقیرو جوان دیگری از خانواده دیگری هم باشد همه انها بدون در نظر داشت طبقه در تمام نقاط از کشور به شکل یکسان بدون در نظرداشت قومی،دینی،مذهبی،موقیعت اقتصادی،خانوادگی وغیره یکجا باهم مصروف فعالیت های روزمره زندگی هستند،در بین شان رفاقت،دوستی با طبقه های مختلف به وجود میاید و با همدیگر همراز میشوند،همچنان در دوره های مختلف در مکاتب،مدارس و در دانشگاه هم دریک فضای خاص تمایلات،نگرش،ها ذوق های جوانی به سر میبرد و جهان ویژه خود را دارا هستند.

جوانی یکی از با لذت ترین دوره های زندگی شان به شمار میروند هما نا گفته نباید کذاشت که جوان چه در جریان دانشگاه ویا در دوایر دولتی در هر جای در یک لحظات نوین زندگی در مناسبات نوین اجتماعی قرار دارد که متصافانه در شرایط فعلی افغانستان به هیچ یک از خواست های جوانان توجه نمیکنند. واز نیروی فکری جوان استفاده صورت نمیگرد و ازنیروی ای بل قوه جوانان افغانستان استفاده نشده و نیروی شان به باد فنا یکسان میشود.

پس به تمام افراد جامعه به شکل یکسان درارای مسولیت یکسان میباشد که در زمینه مسولیت های جوانان بس با اهمیت،بزرگ،وسرنوشت ساز است باید با دور اندیشی، نوع دوستی عقلانیت و خردمندی لازم مسولیت خود را در جامعه به شکل مثبت شایسته و ماندگار به ثمر برسانند.

و از همه اولتر زمان ایجاد مینماید که جوانان مسولیت مبرم خویش را در قبال وطن، جامعه خویش و کشور خویش اکاهانه درک نموده وبدان عمل نماید چه در راستایی باز سازی چه در زمینه فرهنگی،اگر جوانان ما در شرایط فعلی که وطن ما قراردارد ادا ننمایند نه تنها یک گناه بزرگ را در مقابل انسانیت،جامعه،سرزمین مقدس شان مرتکب شده بلکه زیربنای آینده خویش را نیز از ناحیه ویران نموده اند. پس لازم است که تمام جوانان کشورما که در تمام نقاط کشورهستند مسولیت های فوق را با خردمندی هوشیاری،دوراندیشی و دوطلبانه مد نظر گرفته وانها را رعایت نماید تا در بطن جامعه از جایگاهی خاصی اجتماعی برخوردار گردنند اما از طرف دیگر هم بزرگ سالان دانشمندان وسایر اقشار اجتماعی جامعه از نگاهی انسانی،دینی وملی در برابر جوانان،اطفال و جامعه نیز مسولیت دارند تا انان هم از نعمات نوازش، مهربانی، مساعدت، اموزش،تعلیم رهنمای لازم برای جوانان باشند.

مسولیت دیگری جوانان مساله حیاتی مکتب،دانشگاه و امثال ان میباشد که باید با سعی کامل وابتکار لازم خود را از نعمت و گوهر درس،تعلیم ودانش مروج روز بهرمند نمایند.

زیرا آینده سعادتمند جامعه،کشور و شخص جوان منوط به به بهره گیری از ارزش های دانش،تعلیم،آموزش و امثال ان دارد. پس جوانان کشور ما چی در ( داخل چی در خارج ) اگر وقت گرانبهای شانرا به سطحی نگری، بازجوی،عیاشی ننمایند و از عصر طلایی استفاده عظیم نمایند و تمام وقت خود را صرف اموختن تعلیم، درس،کسب دانش وتقویت شعور سیاسی نمایند و حفظ ارزش های فرهنگی و مرور بر حوادث تاریخی نمایند خود احساس مسولیت کرده، تا از مکاتب فاکولته ها سایر ارزش های تعلیمی،اموزشی تجربوی ممتازترین مدارک و شهادت ها را حاصل نمایند. با تحصیل خوبترین مدرک تعلیمی است که صاحب بهترین کار،مقام سیاسی،کدری،اجتماعی،مسلکی گردیده که نتایج ان همانا ساختن یک جامعه مدنی دیموکراتیک برای آینده گان خواهد بود. و در پهلوی ان دولت مردان هم سعی نمایند که بالای جوانان سرمایه گذاری کرده تا باشد بدیل خوبی را به عوض شان در جامعه تقدیم نمایند نه بر اساس روابط بلکه به اساس ظوابط و شایستگی هر جوان توجه صورت بگیرد و اینده روشن را بروی شان باز نماید.

در واقع امر شخصیت گیری جوانان از به ثمر رساندن لازم مسولیت شان از منزل تا لب گور ادامه دارد. جوان که مسولیت مبرم خانوادگی،شخصی،اجتماعی،ونظایر آنرا به وجه حسن آن انجام میدهد، هر زمانی که جوانان ما این وجایب را درک نموده و به ان عمل نماید اولتر به خود خدمت نموده که به ساخت سعادت،مدنیت،ترقی،عقلانیت،خردمندی وغیره را نه تنها برای خود بلکه برای جامعه و کشورش نیز خلق مینماید که نمیتوانیم به دو انگشت پنهان نمایم.

وقتی یک جوان از اغاز مکتب تا ختم دانشگاه بر اساس سعی وتلاش خستگی ناپذیر خویش هر بار یک شهادت نامه اعلی را نایل میشود در حقیقت سند خوشبختی خود را خود جامعه و کشورش را حاصل نموده در واقع امر نتایج سالم تعلیم و دانش،همانا خود اگاهی از خود باوری و این خود اگاهی که (خود سازی است) را به بار میاورد برای جوانان رسالت و هویت سازندگی را به ارمغان میاورد و این چنین جوان،در قلب جامعه،کشور و تاریخ از جایگاهی خاصی برخوردار خواهد شد و وجدان بشریت از اینگونه جوان راضی خواهد شد ولی متاسفانه که در شرایط کنونی طوری دیگریست نه با شهادت نامه بلکه با شناخت که دارند به و با اسناد جعلی در بدل پول بدست میاورند مسیر سعودی زندگی شانرا طی مینمایند.

جوانان نسبت به والدین وبزرک سالان جامعه خویش یک کتله نو پا یا همانا عناصر بالنده اجتماعی و در همه عرصه ها هستند که اگر به صورت علمی وسالم سازماندهی گردند ،پیام ترقی ،نواوری،پویایی،بلوغ ها وگزینه های نوینی در دهاد های مادی و معنوی و اجتماعی جامعه  میگردد. واگر این قشر تازه اجتماعی وارد در عصر روزگار ما اگر به وظایف و مسولیت های مبرم خود را به صورت عینی،علمی ،و خرد سیاسی لازم درک نمایند،یقینا که به مثابه یکی از یگانه سازندگان جامعه وکشورش و حتا تاریخ خویش خواهنند گردید.افغانستان کشور عزیز ما با ان هم که صد ها مصایب رادر سه دهه ویا بیش از انرا  به پشت سر گذاشته است در شرایط فعلی هم در یک بحران ویژه یی فساد اداری،نامنی ،حملات تهاجمی ،حملات انتحاری،تروریستی طالبان والقاعده و امثال ان مواجه شده است که نقش سازنده وبالنده خود را در متن نظام جامعه به جا خواهد داشت فلهذا،از این جهت باید جوانان هر گونه کمک تشویق،مهر،رهنمودی عاقلانه، منطقی، اندرزها و نظایر آن قرار داد و شخصیت کمال یابی ان را احترام گذاشت،منطق زمان،تجارب اجتماعی دیرنه وکوننی روزگار ما،عصر خرد وعقلانیت میپذیرد که جوانان بلاخره رهبران آینده جامعه و کشورش شان خواهنند بود.

و جوانان ما هستند که از گذشته های ملایم و نا ملایم تاریخی جامعه و کشور خویش و همچنان جامعه جهانی با زیر بنای دانش منطق و خرد دموکرا تیک عصر بیاموزد و برای آینده جامعه و کشور خود اساسات مادی،اجتماعی و معنوعی (رهبریت) خردمندانه سیاسی،ملی کشور سرمایه گذاری نمایند که تا افغانستان را بسوی ترقی و ابادانی بکشانند نه بسوی که امروز کشانده شده است.

بدون شک جوانان آینده سازندگان تاریخ،کشور جامعه ومدنیت نوین دورانساز بوده که باید خود ها را هرچه بنیادی تر علمی تر و پویا تر به صورت تدریجی مسالمت آمیز برای ایجاد نهادینه سازی بافتار رهبریت جامعه و کشور شان مسلح شوند نه برای ویرانی و ترویج فرهنگ بی علاقگی در سطح کشور وبلاخره دنیا.

تمام جوانان فراموش نباید کرد،جامعه یی که دارای رهبریت سالم،عادلانه،ملی و خردمندانه و انهم بر خواسته از متن جامعه و مطابق به مقتضای زمان نباشد آن جامعه بی رمق و مرده میباشد و جامعه یی بدون تحرک و بدون ارزش یابی بقا و تکاملی ندارد یگانه بقای اساسی افغانستان بستر تداوم تکاملی آن به یک رهبریت سازنده نسل جوان در جامعه ضرورت است.که نقش اساسی خود را در ساختن تاریخ ،تمدن،زایش تفکر کشور شان ایفا نمایند. ولی روند فعلی خیلی ها نگران کنده است برای ما مردم افغانستان پس همه مردم ما بدین باورند که جوانان ما سرمایه ملی ،معنوی وقوای بشری این مرز بوم جنگ زده و بحران رسیده است که باید خودها را به صورت اساسی برای رهبری آینده جامعه کشور شان آماده نموده تا ریشه های هرگونه تعصبات قومی،خود خواهی ، تعصبات مذهبی،سمتی،زبانی،فرهنگ استبدادی وغیره تدریجا به زوال بروند و مردم در اثر تلاش های جوانان ما صاحب وحدت ملی راستین هویت ملی واقعی و یک افغانستان تجزیه نا پذیر مستقل و یک پارچه گردد. به امید اینکه حرف هایکه ما مسولیت داریم به گوش مسولین و جوانان رسانیده و همه احساس مسولیت کرده و شاهد چنین روزی باشیم که جوانان نقش به سزایی را بازی کرده باشند.

نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.