نیـرنگ تازۀ ارگ؛ یک تیر و دو فـاخته
۳۰ دلو (بهمن) ۱۳۹۶
خبر آغاز روند توزیع شناسنامههای دیجیتالی یک نیرنگ سیاسی از سوی ارگ است. ارگ با این کار مخالفان خود را نشانه گرفته است. اشرف غنی میخواهد دهن سران غیر پشتون را برای «نه» گفتن توزیع شناسنامههای دیجیتالی، بهویژه درج واژۀ «افغان» در آن باز کند. او میخواهد در میان مخالفان پشتون خود این باور را خلق کند که سران تاجیک، «هژمونی قومی» شما را هرگز نمیپذیرند. تصور ارگ این است که ایتلافی که اخیراً از سوی سران تاجیک، ازبیک پشتون در بلخ و قندهار در برابر حکومت ایجاد شده است، با بلند شدن موضوع درج واژۀ «افغان» در شناسنامههای دیجیتالی، از هم میپاشد؛ چیزی که ظاهراٌ نتیجه هم داده است. «جبهۀ ملی نوین افغانستان» که از موضع آقای نور در برابر حکومت حمایت کرده بود، اعلام کرد که در بحث توزیع شناسنامههای دیجیتالی و درج واژۀ «افغان» از موضع حکومت حمایت میکند. ظاهر قدیر نیز در نشست سه روز پیش خود در ننگرهار پیرامون به مسألۀ توزیع شناسنامههای دیجیتالی خاموشی اختیار کرد و با این کار نشان داد که از تصمیم حکومت در این زمینه حمایت میکند.
بسیاری از سیاستمداران پشتون که در زمان زمامداری حامد کرزی صاحب امتیازهای فراوانی از سوی حکومت شدند، با روی کار آمدن حکومت وحدت ملی از سوی محمد اشرف غنی، مورد بیمهری او قرار گرفتند. عدهیی از این چهرهها همچنان به دلیل «درانی» بودنشان از بدنۀ حکومت طرد شدند؛ زیرا باورها به این است که محمداشرف غنی (غلجایی) به این باور است که حامد کرزی در زمان زمامداریاش «عمداً» سران غلجایی پشتون را از بدنۀ حکومت دور نگهداشته بود. به گمان اغلب، محمداشرف غنی به دنبال زنده کردن چهرههای گذشته و تازۀ غلجایی در بدنۀ نظام و معادلۀ قدرت در کشور آستین بر زده است. صلح با گلبدین حکمتیار (غلجایی) نیز در همین راستا بوده است. وقتی اشرف غنی سیاستهای حذفگرایانه را در پیش گرفت، بسیاری از چهرههای با نفوذِ پشتون از او فاصله گرفتند. به همین خاطر، با آنکه با گلبدین حکمتیار به لحاظ فکری و ایدئولوژی، سنخیت فکری نداشت، اما گرایشهای قومی غنی او را واداشت تا دل به دریا زده و دست کمک به سوی گلبدین حکمتیار دراز کند. به باور آگاهان، جدا از برنامههای ویرانگر حکمتیار، اما او نیز برای پایان یافتن حاکمیت درانیها در افغانستان لحظه شماری میکرد و اینبار فرصت را غنیمت شمرد و با محمداشرف غنی دست داد.
به هررو، به نظر میرسد که محمداشرف غنی تیر را به جای درستی نشانه گرفته است. غنی میداند که ایتلافِ سران پشتون با عطامحمد نور «استراتژیک» نیست و با یک موضعگیری خیلی ساده میتواند از هم بپاشد. ارگ مطمین است که کرزی، ظاهر قدیر، همایون همایون، انورالحق احدی، جنرال عبدالرازق و دیگر پشتونها، به «حق حاکمیت انحصاری پشتونها در افغانستان» باور دارند و در چنین حالاتی هرگز جانب ایتلافهای غیر پشتونها قرار نمیگیرند. مسوولان در ارگ مطمین هستند که مخالفان پشتونش ناچار اند در بارۀ مسألۀ توزیع شناسنامۀ دیجیتالی، همصدا و همصف ارگ باشند و در برابر متحدان جدیدشان قرار بگیرند.
در کنار این، واقعیت دیگر اما این است که ارگ موافق توزیع شناسنامههای دیجیتالی نیست، مگر میداند که بلند کردن این موضوع میتواند وجهۀ سیاسی او را در داخل و خارج تقویت کند. در واقع، او خواسته است با بلند کردن این موضع «با یک تیر دو فاخته» را بزند. تجربۀ تاریخی افغانستان نشان داده است که سیاستمداران این مملکت در اکثریت قریب به اتفاق موارد، احساسات را بر عقلانیت ترجیح داده اند. ارگ میداند به محض اینکه جنجالهای قومی از اثر توزیع شناسنامههای دیجیتالی بالا بگیرد، سران پشتون از موضع آنان حمایت میکنند و با این برنامه، اگر به دور غنی بسیج نشدند، حداقل از شدت انتقادهای شان در رسانهها میکاهند. بلند شدن این موضوع از سوی دیگر، افراطیون پشتون را نیز در محور ارگ بسیج میکند.
نشانۀ دیگر ارگ، ریاست اجرایی است. محمداشرف غنی و اطرافیانش میخواهد برای جامعۀ جهانی بفهمانند که بدنۀ دیگر حکومت وحدت ملی (ریاست اجرایی) مانع برگزاری انتخابات و آوردن اصلاحات در حکومت است. جامعۀ جهانی از بدو تأسیس حکومت وحدت ملی تأکید کرده است که اگر در حکومت افغانستان اصلاحات به وجود نیاید و حاکمان افغانستان از کمکهایی که دریافت میکنند، برایشان حساب پس ندهد، کمکهای شان به این کشور را متوقف میکنند. ارگ میدانست که ریاست اجرایی با روند توزیع شناسنامههای دیجیتالی مخالفت میکند و این کار داکتر عبدالله را در ذهنیتِ جامعۀ جهانی به عنوان یک سد در برابر اصلاحات معرفی میکند؛ به همین خاطر روند توزیع آن را از ارگ آغاز کرد، بدون اینکه ریاست اجرایی حتا در جریان باشد.
با این وجود، اما چیزی که خیلی دردناک و ناامید کننده است، «افتراق قومیِ» به وجود آمده در کشور و قومی شدن سیاست در این کشور است که بدون شک، محمداشرف غنی و کسانی که در اطراف او جمع شده اند، دستِ بلندی در پخش و نشر آن دارند. فرصت آن است که مردم سیاستمداران را بشناسند. آنانی که با تحریک شدن، یکشبه تغییر جهت میدهند و منافع قومی را بر منافع ملی ترجیح میدهند، مشخص میشوند. مردم باید از سیاستمدارانی حمایت کنند و در صف آنانی قرار گیرند که در اوج بلند شدن اختلافات قومی، رفع هر گونه اختلاف در کشور را با گفتوگو و مذاکره قابل حل میدانند.
نشر شده در روزنامۀ ماندگار
زیر نام "نیـرنگ تازۀ سیاسی؛ یک تیر و دو فـاخته"
دو شنبه 30 دلو 1396
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته