فاسدان چه خواهند گفت؟

۲۳ اسد (مرداد) ۱۳۹۶

مفاسد در افغانستان بیداد می کند. اگر با اطمینان و قاطعیت چنین برداشتی ابراز می شود، دلیلش این است که سند و مدرک در دست است. وبه ویژه هنگامی که منابع خارجی و دارندۀ سهم، نقش وعلایق در افغانستان نیز چنین برداشتی را ارائه نموده اند، نه جای تردیدی درکار است ونه هم تهمت وکم آوردن حکومتگران.


با پذیرش این ارزیابی که نام افغانستان یا کشوری که دارندۀ  فساد بسیار است، در درجۀ بالایی نشسته است، پس حکومتگران افغانستان را باید مفسدین، فساد پیشه گان و یا افراد فاسد بنامیم.

شناسایی اوصاف حکومت فاسد، نیاز به ورق گردانی کتاب ها ندارد. به سخن دیگر آسانترین راه برای شمارش دندان های اسب آن است که دهن اسب باز شود و شروع شود به شمارکردن دندانها. بعد از آن اگر کسی به اسبی دسترسی نداشت، از نتیجۀ کار آن مسکین ومظلومی بهره می گیرد، که دست در دهن اسب برده بود. برخی از اوصاف حکومت فاسد افغانستان را در نظر آوریم:

-       درحکومت افغانستان، رشوت ستانی است.

-       دروغگویی است.

-       بی مسؤولیتی در برابر انسان و انسانیت است.

-       تبعیض، قوم وخویش دوستی وداره بازی است.

-       استعداد سالاری رعایت نمی شود.

-       کارمردم اگردر ادارات حکومتی رفت، زار وتباه است.

-       وعده های دروغین بیشمار است. کلوخ می گذارند روی آب، دفع الوقت میکنند و میگذرند. وقتی گفته شود که شما فلان موضوع کار ش به کجا رسید، می گویند، کمیسیون حقیقت یاب موضوع را دنبال می نماید.

-       اعضای کمیسیون های حقیقت یاب، به داره ها ودسته های حکومتی پیوند دارند. نتیجه را یا پیش از پیش تعیین میکنند ویا اینکه در تاق نسیان می گذارند.

-       افغانستان یگانه کشوری در جهان است که حکومتش با تروریست ها میانۀ خوب دارد و با معترضان، میانۀ خراب. حتا آنها را می کشد.

-       بانک را می دزدند . تعقیب موضوع دزدی بانک مثلا کابل بانک، مهمترین طمطراق های اشرف غنی بود، وقتی رئیس جمهور مقررشد، هیاهویی را نیز بلند کرد، رفت وخاموش شد.

-       ملیون ها دالر را می گیرند که به معلمین  و مصارف  مکتب ها میدهیم. درحالی که در آنجا نه مکتبی بوده است ونه معلمی. وقتی که وزیر معارف تازه کار موضوع را افشا میکند، وزیر قبلی تهدید میکند که اگر این موضوع را جدی گرفتید، من آن پول گیری وخیانت چندتن دیگر را افشأ می کنم که از پاکستان دالر گرفته اند. درنتیجه خاموشی رعایت می شود.

 واگر ویژه گی های مافیایی در ادارات افغانستان شرح شود، کار دراینجا به درازا می کشد، باشد برای  نوشتۀ دیگر.

 اما دراینجا جفا به ناشرتارنمای کابل ناتهـ و زحمات بیش از دهسال وی برای اهل قلم ودرد وفرهنگ تواند باشد اگر حتا به پاس وی هم، از سرنوشت غمبارهندوها وسکهـ های افغانستان نیز یادی نشود. آشکار است که هندوها وسکهـ های افغانستان، اگر دارندۀ دوسیه های جنایی وآزار رسانی نبوده اند، اما با رفتار مؤدب و صمیمانه احترام را نیز جلب نموده اند. اما همین مردم عزیز، سالیان متمادی زیر فشار طاقت سوزی  افتادند که برای برخی  مهاجرت تحمیلی را به بار آورد. زنده های ایشان را که آزردند و مجبور به فرار کردند، بر مراسم آتشوزی که سزاوار احترام است، با سنگ ها حمله ور شدند. از آنجایی که وظیفۀ حکومت تأمین امنیت ایشان بود، نماینده های ایشان رفتند نزد رئیس جمهور کرزی. کرزی وعده و وعید ها داد. اما از آزار رسانی کاسته نشد. زیرا حامدکرزی ام الفساد، با فرهنگ دروغگویی، وعده های دروغین، مشغول بودن به تروریست دوستی، رونق دهی فساد پیشه گی آغشته بود.

اگر بیشتر دراینجا از سرنوشت هندوها وسکهـ های وطن گفتیم، بدون مجامله، گونۀ از آزار و رنج وجدانی دامنگیر آنانی است که صدای مخالفت خویش را علیه انسان آزاری، یا هندو آزاری  بلند نمیکنند.

در ادامه کارکردهای فساد پیشه گان، گفتنی است که همه از آن آگاهی دارند. مظاهر واوصاف فساد ونارضایتی مردم را نیز رسانه های جرأت مند و آزاد، نویسنده گان معترض، اعتراضات مختلف اجتماعی مطرح نموده اند. یعنی وضع چنان نیست که حکومتگران از نارضایتی و فساد بی اطلاع باشند. آنها همه را میدانند. جای پرسش برای بخشی از مردم ما این است که چرا اقدامی نمی کنند. تا آنجا که مکنونات حکومتگران وسایر افراد  وابسته به نهاد های دولتی فسادآلود می رساند، برای آنچه در نظر داشته اند، اقدام وکار میکنند. بطورمثال برای ذخیره نمودن پول. برای پیشبرد عقاید زشت وغیر انسانی، تفرقه افگنی، برتری جویی. در حالی که جامعۀ مانند افغانستان، متشکل از اقوام وقبایل وملیت ها، بر بنیاد احترام، همیاری وهمکاری میتوانند، برزخم ها مرهم بگذارند. هیچ یک از اجزا را نباید بر دیگری رجحان داد. واگر آنانی که تا حال اینکار را انجام داده اند، بر خر جهل وتعصب سوار اند که عواقب اش خونریزی وانسانکشی بیشمار است. حتا درس خواندۀ سخندان و مطلع از زشتی تبعیض وتعصب نیز کم نیست که ننگ سکوت را بردوش میکشد.

سخن بر سر این بود که فاسدان مطلع از مفاسد، وقتی که بازهم انتخابات ریاست جمهوری نزدیک می شود، در بارۀ این زنده گی خیانتبار و مردم آزارانه چه خواهند گفت؟

یاد ما باشد که دروغ خواهند گفت، بازهم وعده های دروغین خواهند  داد، تودۀ متوهم، بیخبر ویا آنانی را که نمی خواهند دارندۀ مغز، عقل وفکر واعتراض شوند، منظورم تودۀ جاهل است، به سوی خود می کشانند، خیانت های چندین ساله اینگونه نیز توجیه میکنند که جناح دیگر مرا به کار نگذاشت!!

و این سخن هم افزوده شود که:

تا زمانی که مبارزۀ سالم فرهنگی، سیاسی ومدنی علیه مفاسد این حکومت جانی نیابد، تا وقتی که نسل آگاه با رهبران معامله گر و چپاولگر، فساد پیشه و بی کفایت برای دسترسی مردم به امنیت و خوبی های اجتماعی، مرز نکشد وفاصله نگیرد، روزگار غمبار همواره بر درهای مردم دق الباب میکند.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



نصیر مهرین