نامۀ سرگشادۀ «ففتا» عنوانی نخبگان سیاسی اقوام و ملیتهای محروم افغانستان
۲۵ سرطان (تیر) ۱۳۹۶
نامۀ سرگشادۀ فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان (ففتا) عنوانی نخبگان سیاسی اقوام و ملیتهای محروم افغانستان
یکشنبه- دوم ماه جولای 2017 میلادی
عالیجنابان، السّلام علیکم!
با استقبال از تفاهم حاصله ی انقره در میان رهبران حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان، جمعیت اسلامی افغانستان و حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان، که در مطابقت با نیاز زمان و ایجاد یک خط مقاومت قانونمند دموکراتیک برعلیه تمامیت طلبی و تمرکز گرایی قبیله محور حاکم در ارگ کابل، شکل گیری و یک بار دیگر روزنه های امید را برای رسیدن به صلح و عدالت واقعی و جلوگیری از انکشاف فتنه و نفاق بین القومی، به روی مردم سراسر کشور کشوده است، این یادداشت ها را تدوین و خدمت شما و مردم عزیز خویش اهداء میداریم:
تفاهمی که ضرورت شکل گیری آن از مدتها قبل محسوس و مردم سرتاسر کشور منتظر وقوع آن بودند. زیرا پروژه ی نفاق و تفرقه ی قومی و سیاسی که شیوع روز افزون آن، از نام دموکراسی و مردمسالاری مناسبات نوپا و لرزان شبه دموکراتیک شانزده ساله را در کشور، از داخل ارگ ریاست جمهوری با همکاری های تنگاتنگ حزب اسلامی حکمتیار و طالبان به عنوان اپوزیسیون مسلح، هدف گرفته است، با گذشت هر روز انکشاف بیشتر از پیش حاصل و با طالبانی ساختن فضای سیاسی و امنیتی کشور، خواهان از بین بردن تمامی دستآورد های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیمه دموکراتیک شانزده سال اخیر می باشد.
تحقق این پروژه ی منحوس به غیر از تمامیت طلبان قبیله سالار، به نفع هیچ یکی از اقوام و ملیت های ساکن این سرزمین نبوده، هستی کشور را در کلیه ابعاد آن به نابودی خواهد کشانید.
پس بیایید همه با هم متحد شویم، تا برعلیه دشمنان منافع مردم و میهن خویش آگاهانه و متحدانه وارد عمل گردیده، دسایس آنان را به هرنام و عنوانی که باشد محکوم به شکست و نابودی نماییم.
فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان حضور و اتحاد واقعی و صادقانه ی جمیع سازمان ها و رزمندگان راه آزادی و عدالت را در ین صفحات خونین روزگار، با حوادث غیر قابل مهار و فاجعه بار لحظه ها، ساعات و ایام در کشور، یک واقعیت عینی به حساب آورده، اتحاد آگاهانه و صادقانه ی این احزاب و سازمان ها را، یک ضرورت اجتناب ناپذیر، دررابطه با حل مشکل بی عدالتی ها، منجمله حل عادلانه و دموکراتیک بیدادگری ملی در رابطه با اقوام و ملیت های محکوم اوزبیک، هزاره، تاجیک، تورکمن و غیره ارزیابی می نماید، که قبیله سالاران حاکم کشور طی سالیان متمادی تاریخ، این خلق ها را صرف به جرم پیوند و تعلق فطری به همین نام ها، از حقوق انسانی ایشان در جامعه محروم و راه مشارکت عادلانه در امور سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را به روی ایشان همیشه و با حیله های مختلف مسدود نموده اند.
این ستمدیدگان تاریخ اکنون هم با تحمل همین بیداد گری ها در جامعه حضور دارند و آماده ی سهم گیری در کلیه صفحات مبارزات دادخواهانه ی روزگار خود، با قبول هر نوع قربانی در سنگر دفاع از حقوق انسانی خویش، تا رسیدن به آزادی و عدالت واقعی و همگانی می باشند!! تا در راستای احقاق حقوق مشروع و انسانی خویش، زنجیر بیعدالتی و نا برابری را برای همیش و در برابر هر انسان این سرزمین از میان بردارند!
این مبارزه به فرجام خواهد رسید وبستر بیداد از پهنه ی این خطه رخت برخواهد بست! بدان شرط که پیشگامان مبارزه، درین راه صادقانه با مردم و در خدمت خواسته های مشروع و برحق ایشان باشند و از تداوم تفرقه های میان خودی مرسوم و شوم، که موجبات تفرقه و نفاق میان خودی مظلومین با تبعیت از ایشان می گردد، به شدت بپرهیزند.
مظلومینی که در بند زنجیرهای مظلومیت همه باهم اند و هیچ اختلافی هم باهم ندارند، مگر اینکه با غفلت و نا آگاهی به جای اتحاد زنجیر شکن، به جان هم افتند و امر بزرگ آزادی و عدالت را فدای منفعت های کوچک و میان تهی خویش و سردمداران خویشتن سازند. چنانچه خلق های ستمدیده ی این سرزمین، مادامی که در بند اسارت و محرومیت جمعی قرار داشتند و این محرومیت را در زندگی روزمره ی خویش همه باهم درک و تحمل می نمودند، همیشه متحد به هم بودند و پشتیبان هم!
سنگرهای مبارزاتی خلق های هزاره، تورکمن، تاجیک، اوزبیک، قرغیز، قزاق، تاتار، ایماق، بلوچ، نورستانی، پشه یی ، قزلباش، هندو، سیکهه و تمامی ستمدیدگان کشور باهم یکی بود! ولی پای مدعیان قدرت برخاسته از متن مظلومین و ستمدیدگان، با شکل گیری داعیه های برتری جویانه ی مظلومین بر علیه مظلومین (در واقعیت پاسخگوی منافع و خواست کوتاه مدت و کوچک بعضی از سردمداران)! وحدت مبارزاتی مظلومین را به سختی ضربه زد و هژمونیسمِ در حال نابودی را، که نابودی آخرین دژ بقا و مقاومت آن در تاریخ کشور، نوید بخش آزادی و عدالت برای تمامی باشندگان این مرزبوم، بدور از برتری جویی های مرسوم وتحمیقی درین کشور بود، جان تازه بخشید و سرنوشت شوم امروزی را از پروژه ی بن اول در سال 2001 میلادی تا به امروز و فردا به عاریت آورد. سرنوشتی که بازهم بزرگترین ثقلت آن به دوش مردم هردم شهید ماست و هرآن اشتباهی که از رهبران سر زند، کیفر خواست آنرا مردم می پردازند!
ولی تاریخ خود قاضی عادل است و بیرحم، که روز حشر را هم در پی دارد!!!
این ستمدیدگان برهمه ی آگاهان و پیشگامان جامعه ی خویش دینی دارند، که این دین را آنان با ایثار بی حد و حصر همه دار و ندار زندگی خویش، بر دوش نخبگان جوامع محکوم قرار داده اند و نام هر یکی از شخصیت های بارز و مطرح، با مظلومیت همین ستمدیدگان پا برهنه و بدبخت، سخت در پیوند است و جایگاه رفیع هریکی از آنان با خون هزاران فرزند برومند این ستمدیدگان آبیاری گردیده تا ایشان مالک این نام و نشان ها باشند!
پس علمبرداری صادقانه و بی ریای راه نجات همین مظلومین بی گناه تاریخ در برابر نخبگان یک دین است و یک فرض که هر گونه تغافل و معامله گری در رابطه با آن گناهیست بزرگ و نا بخشودنی.
بزرگواران ارجمند! هر آن راهی را که تا حال پیموده اید به جای خود، ولی اکنون تاریخ دارد با بیرحمی تمام تکرار می شود و جلاد های تاریخ هزاره کشی و اوزبیک سوزی و تاجیک ستیزی در هیاکل احمد زی ها، کرزی ها، اتمر ها، تنی ها، حکمتیار ها، لودین ها، یون ها و طاقت ها، با شدت روز افزون در حال تکوین و عریان گردیدن است.
صادقانه باهم متحد شوید و از اعاده ی قدرت فاشیسم قبیله، که با بی رحمی تمام مصروف عمل و تدارک عملیات جدید بر علیه همه ی مردم ماست بازداری نمایید. اتحادی که نبود آن همین حالا با وضاحت تمام محسوس است و موجب جسوری و جری شدن ستمبارگان فاشیسم قبیله تا بی نهایت! که اگر شما با هر بهانه ای از اتحاد مبارزاتی صادقانه و هدفمند دوری جویید، بازهم خون های بیشتری بر زمین خواهد ریخت و حقوق بیشماری پامال خواهد گردید، که در گام نخست شما به عنوان امانتداران پیشوایی این مردم، در پیشگاه تاریخ و وجدان خویشتن مسئول و در روز حشر هم در نزد پروردگار تان حساب ده خواهید بود.
پس یک پارچه و متحد شدن شما درین شرایط، یک ضرورت حیاتی، برای وحدت و یک پارچگی مردم و رهایی همه باهم از قید اسارت و بیعدالتی هاست!
در بکار بست این امر مقدس تعلل روا مدارید و با هم متحد شوید، متحد باقی بمانید، مردم با شما خواهند بود وما با شما خواهیم بود، به شرط آن که شما با هم و در راه نجات مردم خویش صمیمانه و صادقانه در کنار هم باشید، از معامله گری ها با منافع و خواست مردم با هر مرجعی که باشد دوری جویید!
مظلومیت و محرومیت ستمدیدگان اوزبیک، هزاره، تورکمن، بلوچ، نورستانی، ایماق، پشه یی، قزلباش، هند، سیکهه، قرغیز، قزاق، تاتار، پشتون و غیره به هیچ وجهی از هم متفاوت نیست، مگر در فهم و درک مفهوم مظلومیت!
اتحاد مبارزاتی شما ضامن رهایی تمامی باشندگان سرزمین ماست. اوزبیک، هزاره، تورکمن، تاجیک، بلوچ، نورستانی، پشه یی، قرغیز، قزاق، قزلباش، هندو، سیکهه، تاتار و غیره باشندگان این سرزمین به حق و آزادی نایل نمی شوند، مگر با هم و در کنار همدیگر که آگاهی و صداقت ضامن اتحاد ایشان در مبارزه باشد.
ملیت پشتون از اسارت گرگان خودی خویش هیچگاهی رها نمی گردد، مگر با رهایی تمام باشندگان کشور از قید بی عدالتی و نا برابری ها! مستبدین هژمونیست و خویش برتر بین قبایلی در افغانستان، قبل بر آنکه بر اقوام و ملیت های دیگر ستمگاری و بیعدالتی را جاری سازند، توده های مظلوم قوم و قبیله ی خویش را، با استفاده از مفاهیم تحمیقی و باور های اغواگرانه ی منِ برتر به اسارت کشیده و می کشند، که با اتکا بر تجارب تاریخی کافه ی بشریت، مبارزات آگاهانه و عدالتخواهانه ی مظلومین به همان پیمانه ای که راه را برای محو بیعدالتی برای محکومین و ستمدیدگان دیگر باز می نماید، توده های تحمیق شده و اسیر قبایل حاکم را نیز از چنگ گرگان خودی ایشان نجات می بخشد، زیرا: هر قوم اسارتگر به اندازه ی اقوام و ملیت های اسیری که در قید اسارت خویش دارد، خود نیز اسیر است!
آزادی نمی میرد، عدالت به گور نمی رود و حق پیروز می شود!
زنده باد اتحاد و همبستگی در راه آزادی و عدالت در سرتاسر این سرزمین!
فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان (ففتا)
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته