ژیوپلتیک افغانستان رحمت یا آفت؟
۲۶ حمل (فروردین) ۱۳۹۶
افغانستان با داشتن موقعیت مهم "ژئوپلتیک" و"ژئواستراتیژیک" وافتیدن آن در قلب قاره آسیا و درهمسایه گی با کشورهای مهم جهان( چین، هند، روسیه) ومرکز ثقل چهار راهی آسیای میانه، آسیایی جنوبی و خاورمیانه درمحورتوجه جهان قرار گرفت. درطول تاریخ رسوم روزگار چنین بود که گاهی منش وآزاده گی ملت، کشور را از بند رهانیده بود وگاهی بندهای ژیوتلتیک کشور، ملت آزاده را به اسارت کشانیده است. بدین خاطراست که گفته می توانیم، موقعیت جغرافیایی کشور ما سرنویشت سیاسی مردم ما را تعیین کرده است.
لشکرکشی ها ویرانگرانه واستعمار گرانه چون؛ اسکندر کبیر، کورش، چنگیز، انگلس ها، روس ها وسرانجام امریکایها وقرار داشتن مرکز ثقل کشمکش های امپراتوران دال بر موقعیت مهم وحساس تاریخی وجغرافیایی این کشور دارد. مبارزات حق خواهانه وداد خواهانه گاهی استعمار گران را زمین گیرساخت وزمانی معامله گری ها صاحبان قدرت راه را برای مداخله استعمار هموارساخت. سالیان دراز کشور ما باتلاق جنگ وخون شد ومردمان این جغرافیا اسیر استعمار وچوب دود و آتش. ضعف مدیریت قدرت سیاسی ونبود اقتدار سیاسی جنگ طبقاتی وتنش ها را دامن زد و ناسیونالیسیم قومی جایی عدالت اجتماعی و وحدت ملی را پر ساخت.
درطوالی تاریخ مسکن داران این دودمان شلاق استبداد داخلی را در تبانیی با استعمار خارجی با گوشت واستخوان لمس کردن وسرنوشت سیاسی مردمان این جغرافیا جهت فزون خواهیی ترافیکان زبان وتجاران دین قمار زده شد. هویت تاریخی وارزش ها چند هزارساله را به دستور باداران واربابانشان سربه نیست کردن وآنچه بیرونی ها ودشمنان این خاک واین ملت فرمان دادن طیف مجهول الهویت ومعامله گر فرمان بردن وما را اسیر استعمار ساختن. کشور پنج هزار ساله با استقلالیت چند قرن که قد وقامت شهکاریهایش به درازایی تاریخ چندصد سال می رسد در برابر کشورها نوظهور وتازه به دوران رسیده زانوخم کرد وبیشتر از صد سال شد که غده سرطانی ویا به تعبیریکی از دوستان" دهلیز مرگ" یعنی خط دیورند درد استخوان شکن را به مردم افغانستان هدیه می کند.
رازگشایی ها وراز فهمی ها رهبران سیاسی پیرامون بندرگاه ها ودایره هستی کشور وتعریف مشخص از جغرافیایی کشور که یکی از اصول دولت مقتدیر در علوم سیاسی تعریف شده است می تواند ما را به "رحمت" یعنی استقلال فکریی، استقلال سیاسی واستقلال اقتصادی نذدیک کند وما را از عذاب کمرشکن واستخوان سوز "لوی پشتونستان" خواهی نجات دهد. شوربختانه، این یک آرمانگرایی بیش نیست. بیشتر از صد سال می شود که رگ ها دیورند خواهی چند سیاستگر کله خام تورم گشته ویک سره برای کسترش جغرافیایی خود بی هیج پوتنسیل درفازیک اسپ گادی می دوند؛ این چالش را می توان یکی از فکتورها داخلی کشور دانست که با داشتن پلان وبرنامه ها منظم می توان گره کور دیورند را بازکرد اما مسئله دیگر افتیدن افغانستان همانند یک آهو بره ی در دامن آسیااست واین جغرافیا کمین گاه معتبر برای قدرت ها دنیاست که سالیان متمادی افغانستان با داشتن موقعیت مهم در گیری جنجالها و زور آزمای ها قدرت ها منطیفه وجهان است وهنوز معلوم نیست این وضعیت تا چه زمان ادامه پیدا می کند.
رحمت وآفت
رحمت یکی از مقدس ترین مقدسات ویکی از با ارزش ترین ارزش ها ونعمت ها الهی است که درپهنه هستی برای زیستندگان آن ارزانی کرد. کشوری بنام افغانستان وخوابیدن آن در دامن یکی از مجلل ترین وپرفیض ترین قاره ها دنیا "آسیا" رحمت کلان برای مسکن داران وصاحبان این خاک واین جغرافیا است. قرار گرفتن این کشور درجوار چین یکی از غول ها اقتصادی دنیا وداشتن بندرگاه ها مهم وبزرگ تجارتی مانند " راهی ابرشیم" که آسیا را به اروپا، افریقا وامریکا پیوند می دهد می توان یک نعمت بزرگ ورحمت برای مردمان این جغرافیا باشد.
ساختارجغرافیایی وموقعیت حساس این کشور دردهای بی درمان وتیرهای خطرناک بر تقدیر این ملت شلیک کرد. پهن شدن بسترنبرد واستفاده ها سو از آدمان بومیی این خاک وله شدن ارزش ها وداشته های تاریخی کشور زیرسم استعمار وکشاله دار شدن جنگ ها سرد وگرم، جنگ فکریی وجنگ نیابتی قیربود که بر ازش های ما توسط امپراطوران وقدرت ها بزرگ جهان ریخته شد و بدست همسایه گان مان "گوگرد" زد واز چندین دهه بدین سو این "آفت" برویی ارزش ها وداشته های ما می ریزد.
درانجام باید گفت؛ نبود مدیریت سالم در دستگاه قدرت، عدم اراده کامل در هاردیسک ذهن رهبران سیاسی برایی ملت شدن، دامن زدن شیونیزم قومی وفاشیزم برتری طلبی تک گرایی وتک قومی ساختن قدرت سیاسی، عدول از خط مساوات وشکستن ترازو تقسیم عادلانه ثروت همه ارزش ها پنج هزار ساله را از موزه ی تاریخ بیرون کشید وراه را برایی پازل ها قدرت ها جهان و همسایه گان هموار ساخت وهرکدام به سهم خود ماشین جنگی ته کردن وامروز مردم افغانستان در صف بدبخت ترین ملت جهان لست زده شد. اراده سالم ومنطق انسانی که به خواست انسان امروزی سازگاری داشته باشد می تواند مسیر بازی را تغیر دهد وما را از وابسته بودن اقتصادی وسیاسی دور سازد واز داشته ها پرقیمت وپرفیض این خاک واین جغرافیا استفاده کرد والی این غایله پاین پذیر نیست.
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته