بهار، نفرت نوروزی، و رسالت عالمان دینی

۲۸ حوت (اسفند) ۱۳۹۵

نوروز و فرهنگ گرامیداشت از نوروز را برخی آدم ها حتی با نام و آدرس عالم دین از منبر مساجد با تازیانۀ نفرت و تکفیر می بندند و آن را مظهر شرک و گناه معرفی می کنند، در حالی که در برابر جنایات و گنهکاری فرقه های سربُر و انتحاری که خود را در درون مساجد و میان نمازگزاران منفجر می سازند و سر انسانها را همچون حیوانات ذبح می کنند، ساکت میمانند و واکنشی نشان نمیدهند.

 

نوروز، سرآغاز فصل بهار است؛ فصل تلاش و امید، فصل بیداری و کار، فصل بذر و رویش، فصل پاکی و صفایی. با چنین ویژگیهای نوروز و فصل نوروزی است که برخی از جوامع انسانی به گرامیداشت و استقبال این روز می روند و از آن به عنوان روز عید و روز جشن تجلیل می کنند.

 

استقبال از نوروز و برپایی جشن نوروز در واقع، استقبال از تلاش و آرزو برای زندگی است. وقتی انسانها به پذیرایی نوروز و فصل نوروز می روند، در واقع تصمیم و آمادگی خود را برای کار و تأمین آرزوها در یکسال دیگر از حیات خویش اعلان می کنند.

 
استقبال و تجلیل از نوروز ریشه در فرهنگ انسانی دارد که ممکن است عمر این گرامیداشت به آغاز عمر آدم ها در سیارۀ زمین برگردد، اما شاید نحوۀ تجلیل جوامع انسانی از نوروز در درازای زمان و در پهنای جغرافیای حیات آدم ها بگونۀ متفاوت نمود یافته باشد. صرف نظر از اَشکال متفاوت تجلیل از نوروز در گذر زمان، جشن نوروز و گرامیداشت نوروز در زمان معاصر ما، نه مخالف و متعارض با اسلام و تعالیم اسلامی است و نه حکایت از آئین شرک و آتش پرستی دارد. بر خلاف، جشن نوروز در نگاه عقلایی و منطقی با آموزه های اسلامی که از تعالیم و معارف قرآن و سنت بر می خیزد، همسو و همآهنگ است. نوروز با ویژگیهای رویش و شگفتن در زمین، مظهر تبلور قدرت و عظمت خدواند است که در قرآن از آن به عنوان نشان و آیت این عظمت یاد می شود.


وقتی نوروز به عنوان روز پاکی و صفایی و به عنوان فصل بذر و بیداری و فصل کار و آرزو شناخته می شود، توصیه و تاکیدات بسیاری در آموزه ها و معارف اسلامی در عمل به آن ویژگیها قابل مشاهده است. پاکی و نظافت در حدیث پیامبر(ص) اجزای ایمان معرفی می شود و غرس نهال بروی زمین از صدقات جاریه. انس بن مالک(رض) روایت می کند که پیغمبراسلام (ص)گفت:ما مِن مُسلم یَغرِسُ غَرساً او یَزرعُ زَرعاً فیأکُلُ مِنه طیر او انسان او بهیمة الا کان لهُ بهِ صدقة(هر مسلمانی که درختی را غرس کند و یا نباتی بکارد که مورد استفادۀ انسان یا حیوانی قرار گیرد، این برایش صدقه شمرده می شود.)

 نهال شانی که نماد فرهنگ نوروزی به خصوص در افغانستان است به حدی مورد تأکید قرار می گیرد که به روایت دیگری از انس بن مالک، پیامبر اسلام(ص) فرمود: ان قامت الساعة وفی یدأحدکم فسیلة فان استطاع أن لا تقوم حتی یغرسها فلیغرسها(اگر قیامت برپا شد و در دست یکی از شما نهالی برای غرس کردن بود، قبل از برپایی قیامت آن نهال را غرس کنید.)


اما چرا عالمان دین اِی که پیغمبرش پاکی و صفایی را جز ایمان آن دین می خواند و غرس نهال را صدقۀ جاریه، مردم را از منبرها به خصوص از منابر مساجد شهر کابل به صفایی و پاکی و نهال شانی این پایتخت ناپاک و آلوده فرا نمی خوانند و برخلاف، خشم و نفرت خود را بر سر جشن نوروز و فرهنگ تجلیل از نوروز فرو می ریزند؟

چرا شماری هر چند معدود در جامعۀ ما از فرهنگ تجلیل نوروز و جشن نوروزی به غیض و وحشت می افتند، اما در برابر خشونت و کُشتار ددمنشانۀ طالب و داعش، سکوت و اغماض می کنند؟

 

 

نفرتِ نوروزی

 

نوروز 1396 خورشیدی را به جناب مولوی نورالله کوثر که جشن و خوشی این روز را در شریعت اسلام مکروه و حرام میداند و به تمام کسانی که اینگونه بسوی نوروز با نامهربانی و نفرت نگاه می کنند،  مبارک می گویم. برای تمام آن ها نوروز 1396 را تا نو روز دیگر، آرامش و پیشرفت در عرصه های مختلف زندگی و همزیستی پر از صمیمیت و مهربانی با هموطنان و همنوعان شان آرزو می برم. و با این آرزو، توجه جناب کوثر را به نکات آتی معطوف می کنم:

 

1-    این ادعای شما که ایجاد و شکل گیری دوعید مبارک رمضان و قربان را از لحاظ تاریخی به طلوع شریعت اسلام منحصر می کنید، بر مبنای متون و منابع تاریخی اسلام  نادرست است. روزه و عید روزه یا جشن پایان روزه داری در ادیان ابراهیمی قبل از اسلام یعنی یهودیت و مسیحیت وجود داشت. ممکن است تفاوتی در شمار روزهای روزه داری و چگونگی عید روزه میان ادیان ابراهیمی مذکور با اسلام وجود داشته باشد و روایت های مختلف از این تفاوت سخن بگوید، اما نکتۀ مشترک اصلی به روزه و عید روزه در آن ادیان و میان پیروان آن ها قبل از ظهور اسلام و "طلوع شریعت پاک اسلامی" بر می گردد.

2-    حج و مراسم حج، قربانی و عید قربان نیز پیش از ظهور اسلام میان ادیان ابراهیمی وجود داشت. در این مورد، منابع اسلامی و حتی قرآن کریم نخستین مرجع و معرفت دین اسلام بگونۀ روشن، توضیحات ارائه کرده اند. پس از ظهور اسلام که حضرت محمدمصطفی پیغمبر اسلام(ص) شهر مکه را فتح کردند، مراسم و مناسک حج بگونۀ قبل از ظهور اسلام و البته با اصلاحات و تغییراتی ادامه یافت. پاکسازی خانۀ کعبه از بت های قبایل مشرکین، منع طواف برهنه و انجام طواف با احرام و لباس با رعایت معیارها پوشش مردان و زنان بخشی از این تغییرات بود.

3-    بنا بر این، ادعای اینکه عید روزه و عید قربانی فقط با ظهور و طلوع اسلام برای خوشی مسلمانان بوجود آمد، نادرست و غلط است.

4-    آقای نورالله کوثر بحث را از مکروه بودن و یا حرام بودن نوروز آغاز می کند و بعد با استناد به دوحدیث پیامبر(ص) از مسلم و بخاری، تجلیل کنندگان نوروز را کافر مجوس می خواند. این شیوۀ بیان و استدلال وی به عنوان عالم دین و استاد ثقافت اسلامی دانشگاه که نخست تجلیل از نوروز را مکروه تلقی می کند و هر چند که در آغاز حرام نوشته بود و بعد واژۀ مکروه را جانشین آن ساخت، و استنناج او در ادامۀ این استدلال که نوروز را از اعیاد کفار مجوسی تعریف می کند و بعد با تذکر این دو حدیث پیامبر(ص) من تشبه بقوم فهو منهم(کسی که از گروهی تقلید کرد از جملۀ آن ها است) و أن مَنْ أحَبَّ قوماً فهو منهم « الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ. (هر کسی قومی را دوست بدارد از همان ها است و هر شخصی با کسی است که او را دوست میدارد)، تجلیل کنندگان جشن نوروز را مشمول کفار مجوس می سازد، و در واقع فتوای کفر آن ها را بگونۀ غیر مستقیم صادر می کند، با اسلام و شریعت اسلامی ناهمخوان و نا سازگار است. آیا از منظر شرع اسلامی می توان یک عمل مکروه را، کفر خواند و عامل آن را کافر دانست؟ مسلماً چنین فرضیه از نظر شرع اسلامی، نامشروع و از نگاه عقلی و منطقی بسیار نادرست و مضحک است. معنی و مفهوم هر دو حدیث متذکره که مورد استناد و استدلال شرعی آقای کوثر قرار دارد هر گز آن نیست که بر عمل مکروه و عامل آن، اطلاق کفر شود. آیا در این حدیث، مشابهت و تقلید به معنی یکسانی با کافران در افکار و اعمال و یا در عقیده و عمل است؟ یا به عبارت دیگر آیا تقلید و مشابهت را به همسانی و وحدت عمل و عقیده می توان معنی و تلقی کرد؟

5-    اگر مشابهت و تقلید از نظر جناب کوثر یکسانی عقیده و عمل پنداشته می شود و  اگر او تجلیل از نوروز را، تقلید از کافران مجوس تلقی می کند، استفاده از کمپویتر، انترنیت، فیسبوک و تکنالوژی مدرن امروز که از اختراعات کافران نصارا و یهود است و اولین بار میان آن ها مروج شد، تقلید از آن کافران و مشابهت با کافران نیست؟ چرا خود ایشان و سایر مخالفان تجلیل از نوروز دچار این تقلید از کافران می شوند؟

6-    من از جناب کوثر و از تمام کسان دیگری که در افغانستان به نام عالم دین، از منبر مسجد و آدرس اسلام، تجلیل نوروز را حرام و مکروه میدانند و تجلیل کنندگان را به بهانۀ تقلید و مشابهت کافران مجوس، حتی تکفیر می کنند، می پرسم: آیا این صد ها هزار مردم مسلمان افغانستان که در نوروز تفریح و شادی می کنند، خود را مجوس می گویند؟ آیا آن ها با نام و عنوان مجوس، روز اول بهار را تجلیل می کنند؟ بدون تردید که آقای کوثر نمی تواند در افغانستان حتی از یک نفر نام ببرد که خود را مجوس بخواند و به خاطر مجوس بودن از نوروز تجلیل کند. پس چگونه او ادعا می کند که تجلیل از نوروز، تقلید و مشابهت با کفار مجوس است؟

7-    جشن نوروز به عنوان یک رسم و عنعنه میان برخی از ملت ها و اقوام در حوزۀ جغرافیایی که نوروز را تجلیل می کنند، به کفر و اسلام رابطه ندارد. حتی اگر این جشن از منظر شرع اسلامی که در ابتدایی ترین کتب فقه اسلامی، اعمال و رفتار به: فرض، واجب، سنت، مستحب، مباح، مکروه و حرام دسته بندی می شود، مورد بررسی قرار گیرد، نوروز یک کار مباح است، نه حرام و مکروه. 

8-    جناب نورالله کوثر در نمای صفحه فیسبوک خود آیه شریف: ادعُ اِلی سَبِیلِ رَبک بِالحِکمةِ والمَوعظةِ الحَسَنَةِ و جادِالهُم بِالَتیِ هِیَ احسَن – آیه 125 سورۀ النحل (دعوت کن مردم را به راه خداوند با حکمت و موعظۀ احسن و نیک! و با آن ها به طریق احسن و نیکو مباحثه و مناظره کن!) را گذاشته است. من از ایشان می پرسم که آیا مجوس خواندن، تکفیر کردن و ابراز نفرت و خصومت در برابر کسانی که بالفرض یک عمل مکروه همچون تجلیل از نوروز را انجام میدهند، حکمت و موعظۀ حسنه است؟ "و جادلهم بالتی هی احسن"،  در کجای این برخورد و شیوۀ بیان و گفتار وجود دارد؟

9-     چرا کسانی که در آستانۀ نورروز با این خشم و کینه به جان نوروز و تجلیل کنندگان از نوروز می افتند و آن ها را با تازیانۀ تکفیر و تفسیق می می زنند، جنایت کُشتار و انتحار طالبان و داعش را حرام و جرم اعلان نمی کنند و آن ها را مشمول این آیۀ قرآن: و من یَقتُل مومنا متعمدا فجزاءُ جهنم خالداً فیها و غضب الله علیه و لعنه و اعدله عذاباً عظیما- سوره النساء آیه 93 (کسی که یک مسلمان را به عمد و قصد به قتل بساند، سزای او بودن جاوید و همیشگی در جهنم است. این شخص مورد غضب و لعنت خداوند قرار دارد و برای او عذاب عظیم است.) نمی سازند و بر مبنای این آیه مورد لعنت و نفرین خدا قرار نمیدهند؟

10- اگر واقعاً این همه فتوای حرام و مکروه تا سرحد تفسیق و تکفیر جشن نوروز از لحاظ اسلام  و شرع اسلامی درست است، سوال این است که چرا این تبلیغ و موعظه هیچگونه تاثیرگزاری در جهت امتناع از تجلیل نوروز و جشن نورزو میان جامعه افغانستان و دولت افغانستان که همه مسلمان هستند، ندارد؟ آیا گاهی واعظانِ نفرت از جشن نوروز، چنین پرسشی را با خود در میان گذاشته اند؟

 







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

د. ق. م22.03.2017 - 23:09

 عف می‌زند «آخند» که «نوروز حرام است» «شب» پاک‌ ترین است؛ مگر «روز» حرام است ای شیخ! تو در بند خودت، گند خودت باش! آری! به تو «نوروز گل‌افروز» حرام است جز «منظرۀ مرگ» نخوانی و ندانی در چشم تو ای مرده «خودآموز» حرام است ما محو سماعیم! برای تو مبارک! نفرین‌ شده گر «ساز» اگر «سوز» حرام است ماییم و خدایی که به هر حال رفیق است تو غرق نمازی که به یک «گوز» حرام است سمیع حامد

علی شاه صبّار19.03.2017 - 03:51

  جناب اندیشمند! من نمیدانم تا چه اندازه به آقای کوثر، نوروز سال 1396 خورشیدی را از دل و جان مبارکباد گفته اید، ولی من به صفت یک همشری شما که سالها و قرنها پدران و اجداد مان در زیر سایه و بیرق مبارک دین اسلام نوروز را به یکدیگر مبارکباد گفته اند، از دل و جان به شما و همۀ شهروندان افغانستان و باشندگان سرزمین نوروز و بلآخره به آقای حامد کرزی رئیس جمهور پیشین افغانستان مبارکباد میگویم. آقای کرزی را به پاس اعمار نخستین "قصر نوروز" در "تپۀ نوروز" واقع شهرستان پغمان کابل. بزرگان و باشندگان اصلی پغمان میگویند، سالها پیش تپۀ ای که در پغمان کمی دست کاری شد و آماده برای پذیرایی از محافل رسمی ملی و حتی برای سیاحان و تفریح کنندگان گشت، اصلاً از خیلی قدیم بنام "تپۀ نوروز" مسمی بوده و اکنون بار دیگر - باآنکه نامی برایش نگذاشته اند - بنام "تپۀ نوروز" مشهور جهان گشت. جائی گفته ام که نه در سال میلادی، نه در سال قمری و نه در دیگر سالهای خلقهای جهان، فصلها و خصوصیت آب و هوا به اندازۀ سال خورشیدی یا بهتر بگویم سال نوروزی نظام قانونمند ندارد، و این نظام قانونمند طبیعت را غیر از ایزد متعال کی میتواند خلق نماید؟ پس این نظام نوروزی را هم خالق متعال آفریده و ما به صفت بنده های خداوند، حتی شهادت یک انسان را بهم تبریک میگویم، پش چرا این آفریدۀ خداوند را که همان نوروز است بهم تبریک نگوییم؟ و کسی که این روز را به دیگران مبارک بادی ندهد، بندگیش برای خداوند زیر شک قرار میگیرد. آقای اندیشمند، باز هم نوروز تان مبارک و همه روزهای زندگیتان بهروز باد!
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



محمد اکرام اندیشمند