در حاشیۀ رویداد انسانکشی در شفاخانۀ چهارصد بستر
۲۸ حوت (اسفند) ۱۳۹۵
. . .حکومت فاسد و مسؤولان بی مسؤولیت امور همچنان پا برجای استند. تروریست ها نیز به انسانکشی ادامه میدهند. اندوه و نگرانی هایمان هنگامی بیشتر قد برمی افرازند که هزاران انسان دیگر را که در فهرست انسانکشان خواهند بود، در معرض خطر مرگ می نگریم. . .
دریافت خبرها در چند سال پسین از بسا نقاط جهان و از جمله از افغانستان آسان شده است. عامل آن نقش شگفت انگیزفناوری، تلفون های دستی و دارندۀ توان برداشتن عکس وفلم است. خبری را زود میتوان به کمک دوستان وآشنایان به دست آورد. اما آشکار است که جزئیات خبر و سیمای واقعی رویدادی را نمی توان به زودی دریافت. تشخیص آنها به زمان کم ویا بیش نیازدارد.
خبر حاکی از انسانکشی در شفاخانۀ چهار صد بستر، نیز به زودی دریافت شد. در حالیکه حواسم متوجه عواقب زیانبار ومصیبت زای آن بود، به یاد آوردم که در بهار سال 2011 انفجار مهیبی شفاخانه را به لرزه آورده بود. آگاهی داشتم ومطمین بودم که پسته های مراقبت وتلاشی ازدروازه تا تعمیرشفاخانه وجود دارد. این آگاهی همان شکی را باز می آفریند که با رها به یقین تبدیل شده است.
و آن همدستی وهمکاری ستون پنجمی ها، وفاداران ویاران تروریست ها در داخل دولت است. با آن هم برای جلوگیری از پیشداوری، سعی شد که اطلاعات بیشتری به دست آید.
اکنون چهرۀ رویداد تا حدود بیشتری آشکار شده است. اطلاعات به دست آمده و انتشار یافته از طرف شاهدان عینی، افراد آگاه و متشبث حاکی از آن است که مواد و وسایل کشتن انسان های مانند کارگران شفاخانه، خدمه ها، نرس ها، داکتران ومریضان؛ پیشتر با خاطرجمعی داخل تعمیر شفاخانه شده است. این خاطر جمعی را نمیتوان بدون همکاری ونقش شبکه یی پذیرفت که در نیروهای نظامی وامنیتی نفوذ دارند.
منابع بسیار از داکتری با نام شاکر(ناشر) نام برده اند که مدتی به دلیل همکاری با انسانکشان، در قندهار زندانی بود، اما چند ماه پیش از زندان آزاد شده و در شفاخانۀ چهار صد بستر به کار پرداخته است. تصور می شود طی این مدت توانسته است کسانی را تشخیص بدهد که با تروریست ها وحلقات مدافع آنها موافق نبوده اند. چنان است که با اطمینان خاطر او و چند تن دیگر از منزل دوم شروع نموده تا منزل هفتم، با آتش کردن پیهم و انفجار دادن بمب های دستی، انسان ها را کشته اند. رقم کشته ها وزخمی ها را هنوز دقیق اعلان ننموده اند. اخباری را که مقامات حکومتی انتشار داده اند، برخی منابع نپذیرفته، مدعی اند که بیش از 50 کشته و100 زحمی را در بر می گیرد.
هنگامی که این گزارش های تلخ را می شنویم، بسیارعادی می تواند درنظر ما آید که انساکش ها وبه ویژه طالبان، دیریست که کار خود را میکنند. آنها ده ها بار دیگر از نفوذی های خویش استفاده نموده اند. وقتی جلو فعالیت وحشیانۀ آنها گرفته نمی شود واز طرف بخشی از مردم جامعه پشتیبانی می شوند، بخش دیگر نیز خاموشی را در برابر آنها در پیش گرفته اند، اینگونه کشتن ها در آینده نیز ادامه می یابد.
تا حال به دلیلی هزاران تن از چنین انسان ها قربانی آدمکشان طالب- داعش، شده اند که در افغانستان، حکومت های خائن حامدکرزی و به اصطلاح وحدت ملی، حاضر به پذیرفتن، ابعاد خطر آنها در کلیت کشور نبوده اند. در این راستا شاید نتوان حکومتی را سراغ داشت که نه تنها حکومتگران آن حاضر نیستند، علیه وحشت ودهشت انسانکش های جامعۀ خویش؛ بلکه آنها را دوست وبرادر می دانند. واگر فغان بخشی از مردم از این رفتار خائنانه بلند شده است، به آن اعتنایی نمی کنند.
مشکل بسیار مهم وجدی در این نکته نهفته است. در سایر نقاط جهان، وقتی در میزان با رویداد های دلخراش و مردم آزارانۀ افغانستان، حتا اندک هم اگر بوده است، مسؤولان امور استعفا میدهند. از آنها بازخواست می شود. شیوه ورفتار پیشین تغییر میکند. اما در افغانستان خیانت وبیشرمی حکومتگران چنان عمیق وگسترده است، که درکمال بیشرمی به سیاست خائنانه ادامه میدهند.
چنین است که در هیچ مؤسسه و ا دارۀ نیست که کارمندان آن احساس امنیت کنند. مادران درخانه نشسته، تا برگشت کودکان و جوانان خویش به منزل هیچ امیدی ندارند که آنها قربانی انساکش ها شوند.
خلاصۀ گپ این که، صدای مخالفت با تروریسم را هرچه بیشتر باید بلند نمود. مخالفت با ترویبسم،جز جدایی ناپذیربرنامه های مطالباتی باشد که سران این حکومت خائن استعفا بدهند. شگرد مردم فریبانۀ آنها که همواره از کمسیون های به اصطلاح حقیقت یاب، صحبت میکنند، یکی از بیشرمترین مردم فریبی ها درجهان است.
اگر مردم ما با مخالفت خویش را با انسانکش ها، با مخالفت علیه مدافعین دولتی آنها همراه نکنند، برنامۀ قتل بخش وسیع مردم جامعه عملی می شود.
برنامۀ آدمکشان در این زمینه با دولتمردان خائن هماهنگی دارد. این هماهنگی کشتن پرستار ها، داکترها و کارکنان نه تنها شفاخانه های دیگر، بلکه مؤسسات متعدد دیگری را نیز در چشم انداز میگذارد.
حکومت فاسد و مسؤولان بی مسؤولیت امور همچنان پا برجای استند. تروریست ها نیز به انسانکشی ادامه میدهند. اندوه و نگرانی هایمان هنگامی بیشتر قد بر می افرازند که هزاران انسان دیگر را که در فهرست انسانکشان خواهند بود، در معرض خطر مرگ می نگریم.
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته