چه تفاوتی میان دو قاتل مردم افغانستان، گلبدین حکمتیار و مولوی هیبت الله وجود دارد؟
۷ قوس (آذر) ۱۳۹۵
اشرف غنی احمدزی که به اساس تقلب و خواست جان کری، وزیرخارجه امریکا به حیث رئیس جمهور افغانستان تعین گردیده، در نشستی که با نماینده تحریمات شورای امنیت موسسه ملل متحد درافغانستان داشت ، تقاضا نمود تا نام گلبدین حکمتیار از لست سیاه ملل متحد خارج شده و وضع تحریمات بر علیه گلبدین تا اخیر سال جاری میلادی حذف گردد. از جانب دیگر اشرف غنی ازنماینده تحریمات موسسه ملل متحد خواسته، تا نام مولوی هیبت الله رهبر گروه طالبان را شامل لیست سیاه نمایند.
ایا آقای غنی گفته می تواند که بین گلبدین ومولوی هیبت الله چه تفاوت های وجود دارد درحالی که همه می دانند کر هردو سال های سال است که در خدمت دستگاهٔ جاسوسی پاکستان بوده و می باشند .
تا جای که مردم افغانستان از گلبدین حکمتیار وملا هیبت الله شناخت دارند شاید ازبسیاری جهات بین شان تفاوت چندانی وجود نداشته باشد .
مولوی هیبت الله زاده ولایت قندهار بوده ، مکتب نادیده است صرف در مدارس افغانستان و پاکستان آموزش علوم دینی دیده ، بعدا بامجاهدین پیوسته ولی گفته می شود که تجربه جنگی ندارد.با جنگ سر و کار نداشته و تنها در 15 سال گذشته دستور جنگی طالبان از طرف وی صادر می شده است. صدور اوامر جنگ در گروه طالبان از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است و گفته می شود که برخی از این فتواها و اوامر جنگی در گذشته تنها ازطرف شخص ملا عمر صادر می شد.
گلبدین حکمتيار در سال ۱۳۲۶ هجری خورشیدی برابر با ۱۹۴۷میلادی در ولایت شمالی کندز چشم به جهان گشود. آدم مکتب دیده است . ابتدا درولایت کندز وبعدا به کابل درمکتب حربی شامل شده ولی دوبار به اثر اعمال غیر اخلاقی ( با درنظرداشت عفت قلم نمی خواهم از آن یاد آوری گردد) ازمکتب اخراج شده و بازهم تحصیلات خویش را درمکاتب دیگر تکمیل نموده و شامل دانشگاه انجنیری شد درقدم نخست تمایلات کمونیستی داشته با شاخه پرچم حزب دموکراتیک خلق کار می کرد و دستوری داخل سازمان جوانان مسلمان در دانشگاه کابل گردید. هنوز صنف دوم دانشگاه انجنیری بود که دست به قتل یک محصل بنام سیدال درمنطقه دانشگاه شهرکابل زده و محبوس گردید ولی درزمان صدرات موسی شفیق از زندان آزاد شده به پاکستان پناه برد وبا دستگاه جاسوسی پاکستان به مخالفت باجمهوری سردار محمد داود همکاری اش را آغاز نمود .
روحیه و رفتار مولوی هیبت الله رهبر جدید طالبان مانند رهبران دیگر این گروه تا حدی ناشناخته مانده است که عده یی او را تندخو وبرخی دیگر او را دارای روحیه ای مسالمت جو می خوانند. واکثرا به این عقیده هستند که مولوی هیبت الله آخند زاده شخص تندرو نیست و آدم معقول و میانه رو است و در گذشته علوم دینی تدریس کرده است.
اما گلبدین حکمتیاررهبر بنیادگرای متعصب مجاهدین، بهحیث افراطیترین تروریست شناخته شده است.گلبدین حکمتیار، رهبرمتعصب اسلامی حزب اسلامی از اواسط دهۀ هفتاد به یکی از افراطیترین مهرههای گروه تروریستی نبرد داخلی افغانستان تعلق دارد.حکمتیار که طی سالیان دراز ازطریق دستگاه جاسوسی پاکستان از کمکهای وسیع نظامی امریکا برای مجاهدین استفاده کرده، نظر به یک سلسله تحقیقاتی که طبق دستور مجلس نمایندگان امریکا انجام گرفته، برای کیجیبی، دستگاه استخباراتی حکومت کمونیستی کابل (خاد) و دولت ایران ایفای وظیفه نموده است. ازجانب دیگر نظامیان « آی اس آی » پاکستان وی را طوری زیرک، کلهشخ و خودخواه تشخیص دادند که بهخاطر در راس قرار داشتن دست به هرگونه جنایت می زند .
تا جایی که دیده می شود ملاهیبت الله آخوندزاده قدرت اصلی گروه طالبان را در اختیار نداشته و رهبری تشریفاتی طالبان را برعهده دارد و قدرت اصلی در اختیار« آی اس آی » پاکستان و «سراج الدین حقانی» فرمانده شبکه حقانی و «محمد یعقوب» فرزند ارشد ملا عمر قرار دارد.
گلبدین حکمتیار نخست عضویت تنظیم جمیعت اسلامی به رهبری برهان الدین ربانی را داشت وبا دخالت سازمان جاسوسی پاکستان ازجمعیت اسلامی برید و گروه دیگری را بنیاد گذاشت و گروهش را به نام حزب اسلامی افغانستان مسما ساخت و پاکستانی هابیشترین کمک های کشور های خارجی را به حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار تخصیص داده بودند. زیرا زمانی که گلبدین به پاکستان وارد شد تحت تآثیر حزب جماعت اسلامی پاکستان به رهبری قاضی حسین احمد قرارگرفت. از آنجا که حزب جماعت اسلامی پاکستان به عنوان بزرگترین و تآثیر گذار ترین حرب مذهبی در سیاست خارجی پاکستان و پشتون تبار بوده و همواره تشکیل جمهوری اسلامی را شعار می داد توانست بسیار زود حکمتیار را به خود جلب نماید از سوی دیگر جایگاه جماعت اسلامی در دولت ضیأالحق و در سیاست گذاری خارجی کشور و روابط آن با اختر عبدالرحمن رِّییس سازمان استخباراتی ارتش پاکستان آی اس آی نقشی را بازی کرد که گلبدین بهترین ابزار و وسیله در خدمت سازمان جاسوسی آی اس آی قرار گرفت.
در پاکستان گلبدین حکمتیار به ترور تعداد زیاد روشن فکران و ژورنالیستان دست زده است و گفته می شود که سید بهاوالدین مجروح مدیر خبر گزاری افغان وناشر مجله آن به زبان انگلیسی و فرانسوی در پشاور،عزیرالرحمن الفت نویسنده ومولف ، عبدالرحیم چنزایی مدیرجریده فریاد ، توسط حزب اسلامی حکمتیار در پشاور ترور ویا اختطاف شده اند . همچنان زمانی که در چارآسیاب سنگر گرفته بود یک خبر نگار معروف رادیو بی بی سی بنام اجمل نقشبندی را ترور نمود.
بعد از خروج نیروهای اتحاد جماهیر شوروی سابق با جنرال تنی وزیر دفاع وقت ایتلاف نموده دست به کودتا درمقابل رژیم دست نشانده شوروی داکتر نجیب الله زد با مقاومت شدید اردو به خصوص دستگاه خاد کردید و در ظرف چند ساعت کودتا ناکام شده و تنی با چندر جنرال دیگر خلقی توسط طیاره به پاکستان فرارنموده وازطرف ای اس ای پاکستان استقبال گردیدند.
بار دیگر گلبدین حکمتیار در سال ۱۳۶۷خورشیدی برابر با ۱۹۸۹ میلادی یک عملیات نظامی در شهر جلال آباد علیه رژیم داکتر نجیب دست یازید که به مقاومت نیرو های نظامی رژیم روبرو شده وحملاتش به شکست انجامید.اما گلبدین احمد شاه مسعود را مقصر این شکست دانست در حالی که مسعود دراین مقاومت هیچ گونه فعالیتی نظامی نداشت .
بعد از پیروزی مجاهدین و برقراری حکومت اسلامی در افغانستان گلبدین حکمتیار و همرزمانش یگانه افرادی بودند که باین حکومت مخالفت ورزیدند. او در چهارآسیاب در نزدیکی کابل موضع گرفت و شهرکابل را زیر اتش راکت های کور قرار داد. وروزانه بیشتر از هزار راکت به شهر کابل شلیک می کرد طبق احصایه ملل متحد در این راکت باری ها بیشتر از 20,000 شروندان بیگناه کابل به قتل رسیده تعداد فراوانی مجروح شده و و شهر به ویرانه مبدل شد.
نخست گلبدین حکمتیار سبب مخالفتش با حکومت مجاهدین را موجودیت نیروهای کمونیستی جنرال عبدالرشید دوستم وانمود میساخت ولی بعدآبه تاریخ ۱۱ جدی مطابق به روز تاسيس حزب دموکراتیک خلق یکجاه با جنرال دوستم و حزب وحدت شورای همآهنگی را بوجود آورد و یکبار دیگر دست به یک کودتا علیه حکومت مجاهدین زد، این بار هم کودتاه گلبدین به شکست انجامید ولی تعداد زیاد از مردم بیگناه به شهادت رسیدند، و قسمت های بیشتر شهر به ویرانه مبدل گردید.
زمانی که پاکستان نتوانست از طریق گلبدین حکمتیار به خواست هایش برسد دست به تشکیل گروه به نام طالبان زده نظر به گفتار بی نظیربوتو صدراعظم سابق پاکستان ، طرح تشکیل گروه طالبان توسط انگلستان داده شده و مصارف آنرا کشور عربستان سعود و شرکت یونیکال امریکا بعهده گرفته و افراد جنگی را نیرو های نظامی پاکستان تشکیل می داد .
حکمتیار مجبور شد بعد از سالها ناکامی و از دست دادن اعتبار حکومت پاکستان که دیگر با طالبان بود به هدایت « آی اس آی » پاکستان در سال۱۳۷۵ خورشیدی مطابق به ۱۹۹۶ میلادی به حیث صدر اعظم دولت اسلامی وارد کابل شد. زمانی که طالبان به دروازه های کابل رسید گلبدین حکمتیار از داخل افغانستان دست به فعالیت های نظامی به نفع طالبان زده وحکومت مجاهدین در آستانه سقوط قرار گرفت .حکمتیار تمام نیروها و وسایل محاربوی اش را به گروه طالبان تسلیم نموده وخود مجبور به فرار شده به کشور ایران پناه برده چندین سال درکشور اسلامی ایران بسر میبرد. در این مدت چندین بار از طالبان خواهش کرد تا بگزارند با آنها همکار باشند ولی رهبری طالبان یا بهتر گفته شود نظامیان پاکستان نخواستند دیگر از گلبدین کار بگیرند.
دراوایل سال هجری خورشیدی گلبدین حکمتیار به یک باره گی از پیش شرط های که قبلا به آن پا بند بود یعنی بیرون شدن نیرو های خارجی از افغانستان گذشته ونماینده اش با اشرف غنی و حنیف اتمر به مذاکرات مخفی آغاز کردند تا این که توانست شرایط اش را به حکومت افغانستان تحمیل نموده و معاهده ننگینی را به امضا برساند
« به اغلب معاهده که بین اشرف غنی – گلبدین حکمتیار به امضا رسیده است، دراصل یک معامله امریکا – پاکستان نیز بوده می تواند... از جانب دیگر گلبدین یک انتخاب مورد توافق برای دستگاه های جاسوسی سی.آی.ای و آی.اس.آی می باشد.»
«جالبتر ازهمه که اسلام آباد در باره امضای این معاهده سکوت اختیار کرده که این رساننده مخالفتش با آن نیست. تا جای که دیده می شود که شخص گلبدین و خانوادهاش تحت حمایت نهاد های امنیتی پاکستان در آن کشور بسر میبرند ناممکن است که چنین کاری را بدون تایید مربیان پاکستانیاش انجام داده بتواند.»
آقای اشرف غنی باید بداند که گلبدین حکمتیار انسان ، بی مروت ، سنگدل ، دروغ گو بوده گفتارامروزش باحرف بعدی اش، وعده های امروزش باقسم خوردن های دیروزش هیچ گونه قابل اعتبار نبوده ونیست . این انسان جاهطلب آرزوی قدرت را داشته و او چیزی کمتر از ریاست جمهوری افغانستان نخواهد بود.
اشرف غنی، رفیق حنیف اتمرخادیست، فاروق وردگ، خرم و سایر همقماش های شان برای پوشانیدن دست بیگانگان در پشت معاهده ننگین با گلبدین تلاش دارند که در ظاهر امر آنرا یک عمل کاملا «بینالافغانی» به نمایش بگذارند ، اما حقیقت چیزی دیگریست که این معامله بدون طرح و مداخله امریکا و پاکستان هرگز نمیتوانست عملی گردد. هرچند این معامله تحت شعار«صلح» انجام پذیرفت، اما عملا برنامههای پنهان دیگری در آن نهفته است که هیچگونه ربطی به صلح و ثبات در کشور ندارد و برعکس افغانستان را شدیدتر به جنگ قدرت و درگیری سوق خواهد داد.
پس حکومت افغانستان در راس اشرف غنی احمدزی و حنیف اتمر ، فاروق وردک چطور می توانند که نام گلبدین حکمتیار را از لست سیاه تحریم های ملل متحد حذف نموده و به جای آن نام ملاهیبت الله آخندزاده را شامل نمایند در حالی که هردو از یک آخورآب می خورند .
یک جواب شاید ما را قناعت بدهد:
حکومت اشرف غنی ودر مجموع عین وغین، دلبستگی به گلب الدین تروریست دارند.
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته