مبحث چهارم – بخش چهار: گروه انقلابی خلق‌های افغانستان ( سازمان رهایی)

۷ قوس (آذر) ۱۳۹۵

دانشمندی توصیه داشت اینطور:- «فراموش نکن قطاری که از ریل خارج شده، ممکن است آزاد باشد، ولی راه به جائی نخواهد برد...» (؟)

 

اشاره: سه مبحث قبلی و بخش‌های اول، دوم و سوم بحث کنونی یکی پی دیگر، در فیسبوک و تارنمای «خراسان زمین » و سایت « گفتمان »، خدمت علاقمندان رویدادها و حوادث دهه‌های اخیر کشور، قبلاً به نشر رسید و هنوز جای واکاوی، گفتمان و ارزیابی در بارۀی محتوای هر یک از آن بحث‌ها و بخش‌های یاد شده باقیست. در فرصت دیگر به ادامۀ واکاوی آن‌ها، خواهیم پرداخت. اکنون بخش چهارم- مبحث چهار را، زیر عنوان «گروه انقلابی خلق‌های افغانستان » و ( سازمان رهایی ) خدمتان تقدیم میداریم. همزمان خواهشمندیم، شخصیت‌های واقف به مسائل، نظرات تعدیلی و تکمیلی خویش را در مورد، به بزرگوارشان، به گفتۀی خردمندی « اگر بینی نابینا وچاه است / اگر خاموش بنشینی گناه است » از ما دریغ نفرمایند.

داکتر فیض احمد (1946 – 1986م ) از ولایت باستانی کندهار و یکی از کادرهای با هوش جریان شعلۀی جاوید، در سال 1349خ به عضویت کمیته مرکزی « سازمان جوانان مترقی» ( جریان شعلۀ جاوید ) ارتقا یافت. یکی دو سال بعد در سال 1351خ با تنی چند، با ارائه نوشتۀی « طرد اپورتونیزم در راه انقلاب سرخ به پیش » با « سازمان جوانان مترقی» قطع رابطه کرد و تشکیلاتی را به نام « گروه انقلابی خلق‌های افغانستان » پی ریزی نمود.

متعاقب آن « محفل شمالی »، مربوط به عبدالمجید کلکانی، درسال 1353خ  به این گروه ( گروه انقلابی خلق‌های افغانستان ) پیوست. این دو تشکیلات ( گروه و محفل )، صرف به ادغام کمیته مرکزی های یکدیگر اکتفا نموده و ادغام تشکیلاتی تا پایین عملی نگردید. دو جناح رهبری تشکیل دهندۀی « گروه انقلابی...» با دیدگاه نسبتآ متفاوت از یگدیگر، به تجارب انقلاب کشور چین و اندیشه‌های مائو تسه دون، در مبارزات افغانستان بیشتر توجه داشتند وعملی ساختن تجارب انقلاب مذکور را نسخۀی مفید به حال کشور و مردم افغانستان می پنداشتند و این گرایش را در ضدیت با دیدگاه سیاسی و ایدئولوژیک شوروی وقت پذیرفته بودند.

« گروه انقلابی...»، چند بار انشعاب را متحمل گردید. از جمله تعدادی در سال 1354خ به رهبری انجنیربریالی و داکتر عاکف بعد از انشعاب « سازمان مبارزه در راه تشکیل حزب کمونیست افغانستان» را ایجاد نمودند و نشریۀی را بنام «اخگر» به نشر سپردند، بعدها به همین نام (« سازمان اخگر»، شناخته شد. « سازمان اخگر» دیدگاه و تعلیمات انور خواجه و تجارب آلبانی را دنبال میکرد.

«گروه انقلابی خلق‌های افغانستان » از بیم اصلاحات و ریفورم رژیم کودتای ( هفت ثور 1357خ ) و تشویش از احتمال تصاحب طبقات متوسط و فقیر جامعه توسط رژیم، با حاکمیت از در سازش ( تکتیکی) پیش آمد و کمیته مرکزی هر دو جناح ( داکتر فیض احمد و عبدالمجید کلکانی ) در « گروه انقلابی...» فیصله نمود تاعبدالمجید کلکانی، زندگی مخفی را ترک گوید و باب مذاکره و دید و وادید را با رهبری رژیم باز نماید. تا از این طریق سوء ظن رژیم نوپا از بابت مخفی بودن موصوف برطرف گردد. مطابق فیصله یادشده عبدالمجید کلکانی، نخست با غلام دستگیر پنجشیری و بدنبال آن با حفیظ الله امین هم صحبت شد. دیری نگذشت و بعد سه ماه عبدالمجید، دوباره به زندگی مخفی باز گشت، همزمان عبدالقیوم رهبر برادر کلکانی - نفر دوم جناح عبدالمجید در «گروه انقلابی...»، به احتمال اینکه از طرف رژیم گرفتار نشود، افغانستان را ترک گفت و همزمان « گروه انقلابی...» در پی تدارک جنگ مسلحانه علیه رژیم گردید و برای تحکیم تکیه گاه و پشتبانی خارجی، هیئت دونفره را به نمایندگی دو جناح در رهبری « گروه انقلابی...» در خزان سال 1357خ غرض مذاکره با رهبری حزب کمونیست و حکومت به کشور چین فرستاد. نسبت برخورد دوگانه اعضای هیئت مربوط به دو جناح ( عبدالمجید و داکتر فیض احمد) در جریان مذاکره به ادامه اختلافات تشکیلاتی – سیاسی قبلی، باعث انشعاب در « گروه انقلابی...» گردید و عبدالمجید کلکانی و یارانش در زمستان 1357خ « گروه انقلابی ...» را ترک گفت.

« گروه انقلابی...» پس از تحمل سه انشعاب و بعد از خیزش‌ها و راه افتیدن جنبش‌های خود انگیخته مردم در مناطق مختلف کشور، مواضع قبلی خویش را تعدیل نمود و سندی را در بهار  1358 خ زیرعنوان (رویدادهای اخیر و مواضع ما )، جنبش‌های ملی و رهایبخش خود انگیختۀی مردم را صبغه اسلامی داد و در پی ایجاد جمهوری اسلامی شد. با در نظرداشت همین موضعیگری « گروه انقلابی...» جبهۀی را بنام « جبهه مبارزین مجاهد » اعلان کرد و طرح کودتا را علیه رژیم نور محمد تره کی و حفیظ الله امین، با برخی از جناح های اسلامی و...مطرح ساخت تا شورش، قیام و کودتا روز چهارم اسد 1358خ عملی گردد.  یک روز قبل ( روز سوم ماه اسد ) با گرفتار دگروال ابراهیم نقشه کودتا افشا گردید و حرکت نظامی بالا حصار شکست خورد و طراحان کودتا، همکاران آن‌ها و زیادی از شخصیت‌های دیگر ( از قضیه کودتا آگاهی نداشتند ) به شمول داکتر فیض احمد، گرفتار و روانه زندان و کشتارگاه گردیدند. اما داکتر فیض احمد، روز 15 اسد از توقیف خانه صدارت رژیم فرار کرد و یا فرار داده شد. در ارتباط با چگونگی فرار داکتر فیض احمد، «بخشی کابل گروه انقلابی... = سازمان رهایی » با رهبری خویش بعداً مقاطعه کرد و تا هنوز چگونگی فرار داکتر فیض احمد در هاله ابهام باقیست؟! سرانجام داکتر فیض احمد، سر از کشور پاکستان برآورد و در آنجا مستقر گردید و به فعالیت سیاسی - نظامی ادامه داد.

به گفتۀی برخی از منابع، داکتر فیض احمد و تشکیلات او از حمایه دپلماتیک، مالی، سیاسی.. حزب و حکومت چین، برخوردار بود. « گروه انقلابی...» در سال 1359 نشریه را بنام « مشعل رهایی » به نشر سپرد و نام « گروه انقلابی ...» را به « سازمان رهایی » تغیر داد. در این تغیر نام -  کلمه « گروه » را به « سازمان » و کلمه های « خلق » و « انقلابی » را به « رهایی » تعویض نمود. « سازمان رهایی » انقلاب اسلامی را مورد تایید قرار داد. چون سیاست کلی بلاک ضد شوروی، نیروهای دیگر اندیش را نه پذیرفته بودند. همچنان « سازمان رهایی » به نقد نوشته قبلی خویش (« طرد اپورتونیزم در راه انقلاب سرخ به پیش » ) پرداخت. چون زیادی از کدرها و اعضای جریان شعله جاوید قبلی از روی مجبوریت افغانستان را ترک گفته بودند و به کشورهای ایران و پاکستان پناه بردند و برای رضایت خاطر آن‌ها رهبری « سازمان رهایی » دست به چنین کار زد و از همین طریق با جذب شماری از فراریان « گروه » به « سازمان » ارتقا داده شد.

» سازمان رهایی » با استفاده از همکاری « حکومت چین » توانست زیر نام و پوشش « جبهات اسلامی » در داخل کشور نیروهای خود را جابجا نماید و در نبرد با قوت‌های رژیم، همچنان در اثر یورش تنظیم‌ها به خصوص حزب اسلامی حکمتیار، تلفات سنگین را متقبل گردید. « سازمان رهایی » نیز به ایجاد هسته های « شبه نظامی» در کشور پاکستان دست زد و با استفاده از انجوها، کمک‌های مالی کشورهای غربی را بنام مبارزه علیه شوروی دریافت نمود. « سازمان رهایی » با استفاده از « شبه نظامی » خویش در پاکستان به تصفیه حریفان درونی و مخالفین خود پرداخت و در این راستا داستان‌های در تاریخ خویش دارد. همین مسئله باعث شد تا « بخش اروپایی جبهه مبارزین مجاهد افغانستان - سازمان رهایی » علیه رهبری « سازمان رهایی » اعلان مخالفت نماید و در سال 1363خ بخش اروپایی سازمان با « سازمان رهایی » مقاطعه کرد. قلم بدستان و نویسنده های جدا شده از « سازمان رهایی »، شورای را بنام « شورای دموکراسی »  پی ریختند و « شورا دموکراسی » نیز در امتداد فعالیت خویش به دو بخش منشعب گردید...

« جبهه مبارزین مجاهد » (« سازمان رهایی »)، انجنیر خان محمد سمیع را به حیث مسوول (« جبهه مبارزین مجاهد » مربوط سازمان رهایی) به مراجع تمویل کننده پاکستان جهت پیشبرد کارهای نظامی معرفی نموده بود. موصوف از بابت قتل‌های تصفیه وی رهبری « سازمان رهایی » نا راحت گردید و مدتی ترک سازمان کرد. در آخیر با رهبری « سازمان رهایی » در تماس شد تا با موقف قبلی خویش به « سازمان رهایی » بازگردد و چنین شد. انجنیر خان محمد سمیع، در همکاری با افراد کمکی حزب اسلامی حکمتیار از جمله فضل الحق، در اختطاف و به قتل رساندن داکتر فیض احمد در  27 عقرب سال 1365خ نقش بازی کرد. با گذشت کمتر از یکسال از قتل داکتر فیض احمد، در یک تصادم خونین درون سازمانی، لیلا ( مینا کشور کمال ) خانم داکتر فیض احمد، بنیانگزار « جمعیت انقلابی زنان افغانستان » ( راوا ) در 15 دلو سال 1365خ با دو تن از اعضای « سازمان رهایی » به عمر 32 سالگی به قتل رسید. یکی از قاتلین با دو خواهر لیلا ( مینا کشور کمال ) و دختر داکتر فیض احمد، به کابل فرار کردند و از طریق استخبارات رژیم کابل در « ریاست پنج خاد » جابجا گردیدند. چندی بعد قاتلین (احمد سلطان و محمد همایون ) در پاکستان گرفتار بعد محاکمه اعدام شدند.

با قتل داکتر فیض احمد و خانم اش لیلا ( مینا کشور کمال ) « سازمان رهایی » گرفتارانشعابات پی هم گردید. بقایای « سازمان رهایی» و « راوا »  در شرایط بعد از 2001 م در حاکمیت‌های ( موقت، انتقالی، انتخابی ) حامد کرزی در پوشش غیر از « سازمان رهایی » و « راوا » فعالیت نمود و سر انجام بخش‌های از آن‌ها زیر نام « حزب همبستگی » بارهبری عبدالخالق نعمت در 25 حمل 1383خ در وزارت عدلیه راجستر گردید و نماینده گان « حزب همبستگی » در همایش‌ها و میزهای گرد سهم فعال داشته و موضعگیری فکری حزب خویش را بیان میدارند...

 

ادامه دارد

 

( تشنگان راه حقيقت و واقعیت...)

 

آدرس ایمیل فرزاد مجیدپور: majidpoor2@gmail.com







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



فرزاد مجیدپور