جایگاه «تیکه داران وتابوهای قومی» هزارهها درحال شکستن است
۲۹ سنبله (شهریور) ۱۳۹۵
جای نمازها در انتظار جماعتی که نماز خود را در جای دیگر خواندند!
عقلانیت سیاسی در میان نسل جوان به ویژه نسل سوم هزارهها پس از تحولات سیاسی در افغانستان، نسبت به جوانان سایر اقوام این کشور جایگاه خود را بیشتر یافته است.
پس از جنجالی شدن پروژه خط برق "توتاپ" از راه " سالنگ یا بامیان و شکل گیری جنبش روشنایی که نود درصد شان را جوانان هزاره تشکیل میدهند به نظر میرسد که رهبران قوم هزاره دیگر آن جایگاه پیشین خود را در میان مردم خود از دست داده اند.
اعضای جنبش روشنایی رهبران هزاره را به معامله گری با حکومت در رابطه به انتقال برق از راه سالنگ متهم میکنند.
آنان ادعا دارند که قرارداد کتبی و تفاهمنامهی رسمی انتقال برق از مسیر سالنگ، میان محمد اسماعیل خان وزیر انرژی و آب حکومت حامد کرزی، مارشال محمد قسیم فهیم معاون اول حامد کرزی و محمد کریم خلیلی معاون دوم ریاست حامد کرزی در زمان ریاست جمهوری او و همچنان از رهبران پرنفوذ قوم هزاره و محمد محقق از رهبران هزاره به امضا رسیده است، اما سکوت رهبران قوم هزاره به ویژه آقای " خلیلی ومحقیق" سندی است که معامله گری آنان را با حکومت حامد کرزی نشان میدهد.
اعضای جنبش روشنایی نیز مدعی اند که عقب نشینی رهبران هزاره در جریان اعتراضات جنبش روشنایی ثابت میسازد که رهبران هزاره با حکومت وحدت ملی نیز معامله کرده و توافق کردند که مسیر برق از سالنگ عبور کند.
اعضای جنبش روشنایی که در اعتراضات خیابانی خود قربانی هنگفت پرداخته و با خون صدها جوان تحصیل یافته نخستین حرکت مدنی را در تاریخ اعتراضات مدنی کشور به نام خود ثبت کردند در میان مردم به ویژه هزارهها جایگاه خوبی کسب کردند.
حرف اعضای این چنبش تا حدی زیادی کارساز واقع شده و سبب گردید که رهبران و تیکه داران قومی هزارهها که حدود سی سال میشود در میان قوم خود از جایگاه ویژه برخوردار بودند، بشکنند و خوابهای شان آشفته شود.
یکی دو رسانه چند روز پیش از فراه رسیدن عید قربان از مردم دعوت میکردند که نماز عید را در چهاراهی شهید "عبدالعلی مزاری" ادا کنند؛ این پیام در حقیقت از جانب آقای محمد کریم خلیلی برای هزارهها بود، اما آنگونه که در تصاویر دیده میشود، تعدادی اندکی از هزاره به صدای آقای خلیلی لبیک گفته اند و بسیاریها نماز عید را در جای دیگر خوانده اند.
در کل رهبران قومی و تابوهای ناشکسته هنوز در میان بیشتر اقوام افغانستان هنوز جایگاه خود را دارند.
این نخستین مورد شاید نباشد که رهبران قوم هزاره که حدودی 30 سال حرف شان بر قوم خود دارای اهمیت خاص بود، متهم به خیانت به قوم خود شده اند، آنان نیز در گذشته نیز متهم به معامله گری شده ادعای وجود دارد که در زد و بندهای سیاسی همواره به دنبال منافع شخصی خود بوده اند. این روش نیز بخشی از سیاستهای بیشتر رهبران و تیکه داران قوم و مذهب در افغانستان است؛ تنها هزاره نیستند که قربانی معامله گری رهبران خود شده اند، بل همه شهروندان افغانستان از اقوام مختلف نیز قربانی معامله گریهای رهبران و تکیه داران قوم و مذهب هستند و رهبران همه اقوان به معامله گری متهم هستند و اسناد و شواهدی زیادی در مورد معامله گری و دهن کجی آنان به شهروندان کشور دارد. اما این نخستین بار است که تابوی رهبر پرستی و تکیه داران قوم را جوانان عدلت خواه و روشنفکر هزاره" جنبش روشنایی" دارند میشکنند که این ابتکار میتواند برای جوانان، روشنفکران و تحصیل یافتهگان سایر اقوام افغانستان الگو باشد.
هرچند جنبش روشنایی هم به دور از اتهامها در این زد و بندها نماند و آنان نیز متهم به معامله گری با حکومت، رشوه ستانی و فعالیتهای سیاسی با استفاده از این دایره هستند.
مثلا یکی از جوانان فعال هزاره که نخواست در این نوشتار از نام بگیرم، گفت که در مورد اعضای جنبش روشنایی هم بسیار حرفهای وجود دارد.
او گفت: " موثق است که احمد بهزاد یک موتر زره رشوت گرفته است."
او مدعی است که اعضای جنبش روشنایی به بهانه کمک به زخمیهای راهپیمایی دهمزنگ بیشتر از یک میلیون دالر پول جمع کردند،اما فقط 70 هزاره به خانوادههای قربانیان و زخمیها مصرف کردند.
او گفت شماری از اعضای جنبش روشنایی به کشورهای اروپایی سفر کرده و در آنجا جلساتی با هزارههای مهاجر برگزار کردند که این خود نشان دهنده یک کار سیاسی است تا این که یک کار مدنی باشد.
اما جدا از فعالیتهای جنبش روشنایی میتوان گفت که جوانان هزاره دست آوردهای شان در بخشهای فرهنگی- مدنی در طی سالهای گذشته نسبت به جوانان سایر اقوام کشور چشمگیر بوده و در طی 15 ساب گذشته حرکتهای جالب و تاثیر گزار را داشته اند. هرچند برنامههای دادخواهی فعالان مدنی افغانستان در کل تاحدی تاثیر گزاری خود را داشته است.
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته