اعلامیۀ حزب آزادگان افغانستان پیرامون رویدادها و اوضاع جاری کشور
۲۱ ثور (اردیبهشت) ۱۳۹۵
به نام خداوند جان و خرد
اعلامیۀ حزب آزادگان افغانستان
پیرامون رویدادها و اوضاع جاری کشور
کشور ما در تداوم سیاستهای ناکارآمد دستگاه سیاسی مصلحتی و تحمیلی کنونی، بنیادگرایی، بدوی اندیشی، وابستگی به استراتیژیهای مداخله گرانۀ منطقهیی و سلطۀ جهانی را شاهد بوده و دور باطل ناپایداری سیاستها و عقبگردِ ناشی از گروهگرایی و خردستیزی بر آن حاکم است.
انجماد فکری و فرهنگی حاکم برجامعه، در پی سلطۀ ذهنیت سنتی عقب گرایانه، گسترهی تحرک اجتماعی را به انفعال کشانیده، شگافها و انقطاب اجتماعی را شدت بخشیده، توجیه تنشها و بهرهبرداری از آن به عنوان اهرم سلطه و به ابزار سیاستهای جاری حاکمیت استحاله یافته و انسان این مرز بوم را فاقد توان باورمندی و امید به آینده بار آورده است.
در تداوم این سیاستها، مؤلفههای انقطاب اجتماعی تشدید یافته، تضادها و اختلافات گروهی عمیقتر گشته، وسعت دید و بینش اجتماعی – فرهنگی، بنابر ظهور و تبارز پدیدههای تندروی دینی با ابزار خشن هراس افگنی و کشتار مردم عقبگرد داشته، به انضمام و احساس وحدت و همبستگی ملی، با رویکرد به نفرت پراگنی و تبارز اندیشههای تکفیری، آسیب جدی وارد آمده، توانایی نهادهای دموکراتیک، در جو تندروی ایدولوژیک دینی تضعیف گشته، آزادی رأی و اندیشه، تنگناها و محدودیتهای گستردهای را تجربه میکند.
درپی این نارساییهای ساختاری، جغرافیای سراسری کشور ناامنتر گشته، نهادهای صوری و وارداتی دموکراتیکسازی محافظه کارانه، با نگاه عرفی و اقتدار گرایانۀ سنتی و تباری، کاربرد ابزاری خود را نیز از دست داده، هراس افگنی و گسترهی جغرافیای خشونت و خونریزی فراگیرتر شده و پیامد ناگوار آن در گسترش اقتصاد غیرقانونی مواد مخدر، غصب املاک، پولشویی و فساد فراگیر متبارز است.
تحقق اهداف مردمسالاری با دیدگاه عرفی، بدوی اندیشی، رویکردهای تندروی دینی، سلطهجویی گروهی و انحصار قدرت در تناقض است. مدعیان قدرت با در دستداشتن اقتدار توأم با پیشداوریها و اندیشۀ تبارمحوری، تداوم این بنبست و نارساییهای کنونی را به درازا کشانیده و از آن برای تحکیم و تمرکز پایههای قدرت و ثروت بهرهبرداری مینمایند.
در تبانی با نظام سلطۀ جهانی، حاکمیت و عمال وابسته به استخبارات و استراتیژیهای بیرونی به توجیه دستآوردها و سیاستهای ناکارای خویش ترجیعبند دستاوردهای صوری خویش را تکرار نموده، از این رابطه دوسویۀ منفعت جویانه با وقاحت دفاع مینمایند. نهادهای بینالمللی با ستایش از کارکردهای دولت ورشکستۀ کنونی، حضور استراتیژیک خود را به هدف ایجاد و مدیریت بحران و ناامن سازی گسترهی جغرافیایی منطقه، توجیه نموده، دستگاه سیاسی وابسته را به ابزار بیاراده و زمینهساز مداخلۀ متداوم خارجی تقلیل داده اند.
مداخلۀ خارجی و دامنۀ گستردۀ ناامنی در کشور ما، توجیه منطقهی وجنگ افروزی محلی را نیز در پی داشته، گروههای مداخله گر منطقهی و بردگان فکری آنان نیز به طبل جنگ و درگیری میکوبند و این استراتیژی مداخله و عکسالعمل آن در تبارز خشونتآمیز و ناامنسازی عمدی جغرافیای جنگ نیز تداوم مییابد.
برآیند نظام سلطه و مداخلهگر از هر ایدیولوژی و طیف آن، گمارش عمال و وابستگان فکریاش را به نمایش میگذارد. سرافگندگی تاریخی بیش از یک سدۀ اخیر این کشور، در گزینش و گمارش وابستگان خارجی، در بازی بزرگ قدیم و جدید، از سیاست استعماری انگلیس تا مداخلۀ اتحاد شوروی سابق، امریکا و ناتو به همگان مبرهن است.
تأسیس نهادهای نامنهاد انتخاباتی و راهاندازی انتخابات نمایشی، تقلب گسترده در این فرایند و تمکین نهادهای حامی بینالمللی و تایید آنها از تقلب و تخطیهای ننگین، شعار دروغین دولتداری وحاکمیت قانون، جامعه مدنی، حقوق بشر و نهادهای امداد رسان بینالمللی، همه در سایۀ گمارش وابستگان دستگاههای استخباراتی بیگانه، تحمیل نظام انتخاباتی و ساختار ناتوان آن و فروگذاشت و عبور از آن در مقطع کنونی، نیات و افکار حامیان بینالمللی و نوکران آنها را هویدا میسازد.
تمکین به دشمنان مردم افغانستان، همسویی با آنانی که در مقطعی از تاریخ زمین سوخته و تصفیۀ قومی را با سیاست حمایتی امریکا، انگلیس، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و پاکستان به اجراء گذاشتند، در این برهه از زمان نیز جغرافیای سراسری کشور را به جهنم سوزان و گورستان مردم این سرزمین و نسل کشی مبدل نموده اند. حامیان منطقهیی و بینالمللی این جنایات و وابستگان داخلی آنان که با اتکاء بر حمایت نیروهای خارجی به قدرت سیاسی دست یافتند، گروههای هراسافگن را بهتدریج از دایرۀ تعقیب جنایت کاران جنگی به گروههای طرف صلح و مذاکره ارتقاء دادند و تمام اعمال و رفتار وحشیانه، غیرانسانی و ذلتبار آنان را پوشانیدند. طرح شعار صلح کذایی دولت وابسته، رهایی دسته جمعی هراسافگنان از زندانها، فراهمآوری زمینههای مشارکت باقیماندۀ هراسافگنان در بدنۀ حاکمیت کنونی است که هم اکنون پیش قراولان آنها تا ردههای بالای تصمیمگیری در نهادهای این دولت ورشکسته حضور دارند.
کشورما در تداوم چنین سیاستهای تبارگرایانۀ مماشات و امتیازدهی، در پانزده سال اخیر با فراهمآوری شرایط مساعد برای تدارک و تجهیز نیروهای هراسافگن، با امضای توافق نامههای رسمی به تغییر جغرافیایی و اشتعال جنگ در شمال و مرزهای کشور، اهداف استراتیژیک مداخلهگران منطقهی را تحقق بخشیدند و دامنۀ آتش درگیریها را سراسری نمودند که موج ویرانگر آن امید به فردای صلح آمیز کشور را به یأس مبدل نموده است.
کشور ما در سال گذشته شاهد کشتار دستهجمعی مردم در شاه شهید، جاده میدان هوایی کابل، دانشجویان دانشگاه پولیس، کارمندان تلویزیون طلوع، مهمانخانههای ویژۀ مؤسسات خارجی و اخیراً مرکز آموزش محافظت کارمندان عالی رتبه امنیت ملی بود که بدون اطلاعات دقیق و همکاری ستون پنجم، دسترسی به چنین امکانات و تدارک حملۀ مرگبار در مناطق محافظت شده، متصور نیست!
همدلی و همسویی سران دستگاه، تمکین به سیاستهای اغواگرانه و فریبندۀ استخبارات منطقهای، بیبرنامگی و ناآگاهی از استراتیژیهای هراس افگنان، جنایت آشکار و ستم مضاعف بر سرنوشت و زندگی شهروندان افغانستان، قوای مسلح فداکار، نیروهای امنیتی رزمنده و مردان و زنان این سرزمین میباشد.
حزب آزادگان افغانستان از پیکار عادلانه، ایستادگی مدنی مردم در برابر دشمنان آسایش و امنیت کشور حمایت نموده، خود را در ماتم عظیم و غم بزرگ شهادت فرزندان این سرزمین شریک دانسته، برای بازماندگان شهداء صبر، استقامت و استواری متین را آرزومند است.
هیئت اجرائیۀ حزب آزادگان افغانستان
کابل
5 ثور 1395 هجری شمسی
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته