سخنان شیخ عبدالصبور و فرافکنی های اخیر در رسانه ها، پاسخ به نبشته ی آقای هادی میران!
۲۰ جدی (دی) ۱۳۹۴
در سالهای اخیر نام جمعیت اصلاح به عنوان بزرگترین سازمان اجتماعی-دینی در افغانستان به رسانه های کشور راه یافته است که دیدگاه های متفاوت و مشابهی از سوی افراد و حلقات مختلف را به دنبال دارد.
با درنظرداشت فعالیت های گسترده ی این سازمان در بخش های آموزشی، رسانه یی، کمک به آسیب دیده گان حوادث طبیعی در مناطق مختلف کشور، برگزاری مسابقات سیرت پیامبر بزگوار اسلام صلی الله علیه وسلم، راه اندازی برنامه های فهم قرآن، سازماندهی راه پیمایی های بزرگ در پیوند به رویدادهای داخلی و بیرونی مربوط به جهان اسلام، توجه حلقات سیاسی، فعالان جامعه مدنی، رسانه ها و نهادهای دولتی را به خود جلب کرده است.
به همین لحاظ اخیراً کلیپ ویدیویی شیخ عبدالصبور عالِم و مفسر قرآن کریم و یکی از اعضای این سازمان اجتماعی در پیوند به شاه امان الله خان که او را بی دین خوانده است، در رسانه های اجتماعی سر و صداهای وسیعی از سوی مخالفان و موافقان را باخود داشت؛ نسبت بی دینی به شاه امان الله خان در حالی که هر روز از سوی خطیبان مساجد با آب و تاب و احساسات ویژه ی عنوان می شود، نسبت به سایر علماء، تأثیر متفاوتی بر افکار عامه داشته است.
آنچه در این مقال در خور توجه پنداشته می شود اینکه سخنان شیخ عبدالصبور به گونه غیر منصفانه از سوی برخی فعالان رسانه یی تحریف شده و یک سلسله افواهات بی اساس به جمعیت اصلاح بدون اینکه شناخت درست از این سازمان اجتماعی داشته باشند، در روزهای اخیر نسبت داده می شود که خلاف اخلاق کار رسانه یی و مسلک ژورنالیزم پنداشته می شود.
چنانچه چند روز پیش مقاله یی به عنوان «جمعیت اصلاح و سهل انگاری ارگان های امنیتی» نوشته آقای هادی میران، در صفحه راه مدنیت به نشر رسید که از یک طرف سخنان شیخ عبدالصبور را تحریف کرده و از سوی دیگر نسبت به جمعیت اصلاح ابراز نگرانی نموده است که گویی این سازمان، «طالبان بدون مسلح» است.
شیخ در سخنان خود خیلی به صراحت و به زبان فارسی دری عام فهم می گوید: «امان الله خان اولین حکمران بی دین در افغانستان بود؛ او اولین حکمرانی بود که ریش تراشید؛ پیش از ایشان تمام حاکمان سیاسی کشور ریش داشتند؛ پیش از امان الله خان تمام زعمای سیاسی در افغانستان عمامه داشت و از لباس ملی استفاده می کردند؛ حبیب الله خادم دین رسول الله که در مقابل او برخاست، یک مجاهد بود که کمرش را علمای افغانستان بست و همانطور ملای لنگ».
در اینجا دو نقطه برجستگی دارد: یکی بی دین بودن شاه امان الله خان که به سان مصطفی کمال اتاترک می خواسته است یک حکومت لیبرال را در افغانستان اساس بگذارد و دوم: نخستین زعیم سیاسی ای در کشور بوده است که سنت ریش تراشی را اساس گذاشته است!
اما کسانی که سخنان شیخ را تحریف کرده اند مسأله بی دینی امان الله خان را به ریش تراشی وی نسبت داده اند، در حالی که ریش تراشیدن امان الله خان یک قضیه است و بی دینی وی امری دیگر! چنانچه تمام علمای اسلام در گذشته و حال اتفاق نظر دارند که اگر شخصی به برتریت نظام سیاسی ای غیر از نظام سیاسی اسلام معتقد باشد، با استناد به صراحت حکم آیه 44 سوره مائده، کافر است؛ شکی نیست که شاه امان الله خان بعد از برگشت از سفر شش ماهه اروپا بدین امر باور داشت و می خواسته است در افغانستان سیاست را از دین جدا کند.
آقای هادی میران در قسمتی از مقاله اش نوشته است: «از چشمانداز این نگرش (جمعیت اصلاح)، آموزههای دینی در چهارچوب قرآن و سنت، فارغ از توجه به شرایط زمانی و مکانی، معیار تمام و کمال مناسبات مسلمانان با پدیدههای پیرامون میباشد و رجعت به آموزهها و الگوهای رفتاری عصر پیامبر اسلام، شرایط و الزامات خوشبختی جوامع اسلامی را فراهم مینماید.» و همانطور در قسمت دیگری از مقاله ی موصوف می بینیم که سرچشمه ی فکری جمعیت اصلاح را با داعش یکی خوانده و آن را تهدید بالقوه یی برای نظام نوپای دموکراسی در افغانستان تلقی نموده است!
این امر نشاندهنده عدم شناخت نویسنده از جمعیت اصلاح به عنوان یگانه حرکت اسلامی در افغانستان است که بر خلاف گروه های متحجر و افراطی، اسلام را به معنای اعتقاد و عبادت، تلاش و تحرک، زایایی و پویایی، صلح و ثبات و ترقی، اتحاد و یکپارچگی، آزادی و عدالت، نظام زندگی ای که تمام خواستها و نیازهای انسان را فراتر از آنچه خود در ذهنش ترسیم می کند، با در نظرداشت شرایط زمانی و مکانی تضمین نموده است و باور دارد که فقط اسلام می تواند به تنش ها و کشمکش های بشر در جهان معاصر نقطه ی پایان بگذارد.
بنا بر این از دست اندرکاران رسانه های اجتماعی کشور به خصوص جوانانی که در صفحات فیسبوک فعالیت می کنند، صمیمانه درخواست می کنم در رابطه به سازمان های اجتماعی و سیاسی افغانستان منجمله جمعیت اصلاح که صادقانه برای ملت و میهن فعالیت می کنند و از هر نوع وابستگی به بیرون از کشور به دور اند، به جای پخش و نشر سخنان بی اساس که روحیه اعتماد ملی را آسیب برساند، وحدت و اعتماد ملی را تقویت کنند و به اندیشه های وارداتی بیگانه ها زیاد دلبستگی نداشته باشند.
جمعیت اصلاح افغانستان پاسدار ارزشهای جهاد و آرمانهای میلیون ها شهید، مجاهد، مهاجر، معلول و آواره ی کشور است که در مقابل جبر زمان سرِ ذلت خم نکردند و هرگز تسلیم باطل نگردیدند.
جمعیت اصلاح باور دارد: همانطوری که مردم افغانستان با ایمان و توکل راستین به خدا، دیروز در کنار هم ایستادند و به سان یک مشت نیرومند بر سینه ی طاغوت قرن کوبیدند و هویت خود را برای جهانیان ثابت ساختند، امروز نیز توان دارند تا با وحدت و یکپارچگی و همدلی در کنار هم بایستند و به دور از تمام انواع تبعیض، کشور را به شاهراه ترقی و سعادت برسانند و این امر نه از راه جنگ بلکه از راه های مسالمت آمیز ممکن و میسر است.
بدین لحاظ، مسئولیت ارگانهای امنیتی کشور است تا از حرکت های دینی کوچک و بزرگ و سازمانهای اجتماعی ای که زیر عناوین مختلف در راستای ساختار یک افغانستان مترقی، با ثبات، دارای تمام ارزش های دینی و ملی در کشور فعالیت می کنند، حمایت و پشتیبانی نمایند.
ما باید باور داشته باشیم: همانطوری که نیرو های امنیتی کشور، شب و روز از امنیت و ثبات میهن پاسداری می کنند، نهادهایی که معتقد به بازسازی فرهنگی کشور اند، از طریق ساختارهای فکری و عقیدتی در راستای حفظ امنیت و ثبات و تأکید روی همزیستی مسالمت آمیز و رشد و ترقی کشور تلاش می ورزند.
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
درویش خرسند | 20.01.2016 - 11:06 | ||
جناب اقای حنیف ! پس از شهادت حضرت علی (ک)دیگر انچه شما انرا نظام سیاسی اسلام نامیده اید بر مسلمانان حکومت نکرده است. خلفای اموی ، عباسی، فاطمی وعثمانی وسایر سلاطین مسلمان براساس نظام سیاسی اسلام به قدرت نرسیده اند بلکه یا بزور وغلبه ویا از طریق وراثت خلیفه یا سلطان شده اندکه هردو برخلاف نظام سیاسی اسلام است . بیشتر شان هم شرابخوار وزنباره و حتا بچه باز بوده اند . نظام سیاسی اسلام اصل اجماع وانتخاب را در تعیین خلیفه توصیه می کند. به اساس معیار شما ، باید در مسلمان بودن بیشتر خلفا وسلاطین مسلمان شک کرد وبخصوص همه زمامداران فعلی کشورهای مسلمان را جز ابوبکر بغدادی بیدین خواند. حتا اقای رجب طیب اردوگان هم مطابق معیار شما وتفسیری که « همه علمای دین » از ایه سوره مائده کرده اند باید بیدین تشریف داشته باشند ؛ چون قانون اساسی ترکیه سکیولار است ونظام سیاسی ترکیه دموکراسی. اما به نظر من مشکل امروزی کشور ما علمای دین است که راه خودرا گم کرده اند . امروز هر عالم دین اسلام خود و تاویل وتفسیر خودرا از قران واحادیث دارد. از طرف دیگر کسانی هم هستند که حتا عالم دین هم نیستند اما می خواهند قرائت شخصی سان از اسلام را بر مردم تحمیل کنند و انهم به زور تفنگ وبمب. مثلن اقای حکمتیار. ما مردم « عوام » درمانده ایم . اسلام القاعده، اسلام داعش، اسلام طالبان، اسلام حکمتیار ، اسلام حمعیت اسلامی، اسلام جمعیت اسلام ، اسلام حزب التحریر ، اسلام اهل رأی، اسلام اهل حدیث ، اسلام خمینی، اسلام سیستانی ، اسلام دیوبند واسلام قم و...... بفرمایید تکلیف ما مردم راروشن کنید که ما از کدام اسلام پیروی کنیم . این وظیفه علمای دین است. درست است که هم سواد خواندن داریم وهم عقل. اما به ادعای خود علمای دین عقل وسواد برای فهم دین کافی نیست وگرنه دیگر احتیاجی به عالم دین نداشتیم. این علمای گمراه هستند که« عوام » به گمراهی افتاده اند . |
داکتر غلام محمد دستگیر | 13.01.2016 - 20:00 | ||
وطندار گرانقدر فاضل دانشمند حنیف صاحب, هیچکس حق ندارد یک مسلمان مومن را خاصتأ چون الحاج امر امان الله غازی را که با انگلیس ها رزمید به این کلمۀ منحوس یاد نماید. آیت قرآن پاک را که ذکر کردید لطفأ به شروع و آیۀ مبارکۀ بعدی اش رجوع نمائید. علمای سنس و شیع از فتوای غبر مسؤولانۀ تکفیر هوشدار داده اند. البته تکفیر و فتوا هم شرایطی دارند که تعقیب شود. جواب مکمل شمارا تحت یک مقالۀ جداگانه حضور مبارک تان در آیندۀ قریب انشاءالله تقدیم خواهم کرد. خوش و مسعود باشید. |