دولت افغانستان ضعیف است، ورنه طالبان از درون می پوسند
۲۳ قوس (آذر) ۱۳۹۴
خبر مرگ ملا عمر، رهبر گروه طالبان در ماه اسد 1394 [جولای 2015 م] تایید و منتشر شد. به احتمال قوی او دو سال پیش از این خبر بشکل مرموزی در شهر کراچی پاکستان در گذشته بود. پنهان ماندن مرگ ملا عمر در این مدت طولانی شک و تردید جدیی را در مورد چگونگی این رویداد، میان خانواده و طرفداران سنتی اش برانگیخت و زمینه های رویارویی و کشمکش بر سر جانشینی او را میان گروه طالبان دامن زد.
برخی از ملاعمر به عنوان رهبر کارزماتیک طالبان یاد کرده اند؛ این رهبر کارزماتیک در پاکستان به رهبری طالبان برگزیده شد و پس از سال 1994 م در افغانستان به شهرت رسید. طرفدارانش به وی لقب "امیرالمونین" دادند. لقبی که هیچگاه مورد استقبال اکثریت مردم افغانستان قرار نگرفت.
ملاعمر تا وقت مرگش در پشت لایه های ضخیم استخبارات پاکستان پنهان شد و گاه گاهی بدون این که کسی سر و صورتش را ببیند به امر و نهی پرداخت. عاقبت کارهم توسط کسانی که گماشته شده بود، برداشته شد.
اما، پس از مرگ ملاعمر شگافهای عمیق بی اعتمادی و سوء ظن میان گروه طالبان دهن باز کرده و این گروه را به شاخه های مختلف تقسیم کرده است. با گزینش ملا اختر منصور به رهبری طالبان، برخی از فرماندهان این گروه در مخالفت به این اقدام برخاستند و ملا محمد رسول را به رهبری خود برگزیدند. گروه انشعابی ملا رسول مرگ ملا عمر را توطئه ی از جانب استخبارات پاکستان و ملا منصور می داند و در پی انتقام از شاخه ای منصور است. در این میان شبکه حقانی، با توجه به رابطه نزدیکی که با استخبارات پاکستان دارد، مترصد اوضاع است و توانایی به چالش کشیدن هر دو را در اختیار دارد.
در این اواخر، در درگیری های شدیدی که میان جناح منصور و رسول رخ داده است، تعدای زیادی از دو طرف کشته وزخمی شده اند. درست این کشمکش و درگیری در زمانی میان گروه طالبان اتفاق افتاده است که دشمن به مراتب قویتر (داعش) در کمین است تا بتواند جایگاه و پایگاه های گروه طالبان را به نفع خود تسخیر کند.
بهر رو، اختلاف جدی و رویارویی نظامی میان شاخه های منشعب گروه طالبان نمایانگر این واقعیت است که طالبان دیگر آن گروه منسجم و یکپارچه نیست که از یکدست رهبری شود و فرمان و اوامرش برای همه اعضای این گروه بدون چون و چرا رعایت شود.
اکنون که داعش از نظر نظامی و اقتصادی در جایگاهی برتری از طالب قرار دارد از چند دستگی موجود در میان گروه طالبان استفاده نموده و با سربازگیری و جلب فرماندهان آن، می تواند تضعیف هرچه بیشتر این گروه تسریع نماید.
البته، داعش مدتها قبل تواسته بود کمک و امکانات که به گروه های چون طالبان و القاعده بوسیله ای حامیان جهانی شان بویژه کشور های عربی حوزه خلیج فارس فراهم می شد را به نفع خود جلب کند. گروه طالبان به جز پاکستان برای حامیان سابقش دیگر جذابیت و کارآیی ندارد. یگانه حامی این گروه پاکستان است که توانسته از این سربازان دواطلب و مقرون به صرفه جهت پیشبرد اهدافش در افغانستان استفاده نماید.
مهارت پاکستانی ها این است، هروقتی که احساس کنند طالبان در افغانستان به مشکلی برخورده اند، دولت افغانستان را با شعار های فریبنده "دشمن افغانستان دشمن پاکستان است" اغفال می کنند. در حالی که دشمنان افغانستان دوستان سرسپرده و مزدور پاکستان اند.
اکنون که طالبان درگیر رقابت های شدید با یگدیگر اند، دولت افغانستان بازهم چشم به راه است تا پاکستان برای افغانستان صلح بیاورد. باطل بودن این خیالات واهی از دیر زمانی به این سو ثابت شده است. اگر آقای غنی باور ندارد، سراغ رئیس جمهور پیشن افغانستان، حامد کرزی را بگیرد. جا داشت که در وقتی که طالبان درگیر جنگ و تضاد های داخلی خود استند، دولت افغانستان با عملیات نیرومند نظامی آنها زمنیگیر می کرد. دق الباب کردن پاکستان وقتی نتیجه می دهد که افغانستان از موضع قدرت و اقتدار وارد میدان مذاکره و گفتگو با طالب و بادارش شود.
اگر بتاریخ جنگ ها و مخاصمات در اکثر نقاط جهان نگاه کنیم، دیده می شود که با شناخت از ماهیت جنگ و بحران و به سنجش گرفتن توانمندی های دشمن و متناسب با آن، با بلند بردن ظرفیت و توانایی های نظامی، سیاسی و تدوین راهبرد های مؤثر می توان در شکست دادن و یا وادار کردن دشمن به مصالحه به موفقیت دست یافت.
صلح در کشور تاجکستان که چندین سال از یک جنگ داخلی رنج می برد، در نتیجه ی همکاری صادقانه ی دولت اسلامی افغانستان برهبری استاد ربانی فقید و تلاش های صادقانه ی شهید احمد شاه مسعود ( قهرمان ملی کشور) در آن کشور پی ریزی شد.
کشورسریلانکا که سالهای متمادی از یک جنگ فرسایشی و تباه کن با مخالفان مسلح خود ( ببرهای تامیل) رنج می برد، در نتیجه ی سرکوب شدید و کشتن رهبران و تسخیر آخرین پایگاه هایی آنها به نظم و امنیت رسید.
هم چنان جنگ در ایالت چیچن (روسیه) در یک برتری کامل نظامی و سیاسی کشور روسیه وتوافق در معاملات سیاسی و امتیاز دهی قدرتها به یکدیگر خاموش شد. نشتن به انتظار اینکه دولت و نظامیان پاکستان به افغانستان صلح بیاورند، این خیال است و محال است و...!
اما، با کمال تآسف، افغانستان که از نبود یک دولت قوی و مستحکم رنج برده و می برد، ورنه رقابت و درگیری هایی که تازه میان طالبان آغاز شده این گروه را از درون می پوساند. صلح در افغانستان زمانی تآمین خواهد شد که بوی از اختلاف و بی باوری میان نهاد های حکومت و دولت شمیده نشود، و دولت افغانستان بتواند با تقویت پایه های اقتصادی، نظامی و سیاسی دنبال صلح باشد. آن وقت صلح آمدنی ست!
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته