پسر مرده را سایه بر سر فگن! به مناسبت درگذشت انجنیر محمد عصیم کوشان

۱۶ قوس (آذر) ۱۳۹۴

به نام خدای یکتا و توانا 

برادران و عزیزانم در سایت نازنین خودم (خراسان زمین)،

پسر مرده را سایه بر سر فگن!

شب شمعک من، الا ای پسر من! خبر توداری عزیز جان از دلک مادرت و من!

یار وفادار کجا رفته ای؟ دلبر و دلدار چرا رفته ای؟ کور شد از هجرت رخت دیدۀ مادرت و من! عصیم جوانمرد می دانیم نزدخدا رفته ای!

عزیزان، ناله های پررنج سینۀ داغدیدۀ مادران و پدران ما را که در هجر عزیزی از آنان سروده اند، و به مرور زمان، از حنجرۀ آوازخوانان خوب محلی ما می شنیدیم، شاید، گاهی، بعنوان آهنگهای محلی و روستایی میل و رغبتی به شنیدن آن نمی داشتیم، حالا که ثمیله و من هم در جمع آن والدین شامل شدیم، از شدت سوز درد و غم آنان آگاه شدیم، با خواندن این ترانه های سوخته دلان خود را تسلی می دهیم.

آن سفر کرده که صد قافله دل همرۀ اوست     هرکجا هست خدایا به سلامت دارش

رفتی و شکست محفل ما    هم محفل ما و هم دل ما

سفر تو کردی و من در غربت غریب شدم!

سرورانم، شام 25 نومبر پسر دومم شادروان الحاج انجنیر محمد عصیم کوشان، به حق پیوست، انالله و اناالیه راجعون.

ازشما میخواهم پیامم را به خوانندگان عزیز امید برسانید. اینکه متن معروضه ام را ازآغاز تاپایان به اطلاع همگان میرسانید یا فقط پیام را، امرشما مطاع است و من مطیع!

علاقمندان جریدۀ امید! باکمال شرمندگی وتأسف، باردیگرازینکه درانتشارمرتب جریده سکتگی ناخواسته وارد شد، معذرت می خواهم. فرزند دومم شهید محمد عصیم، وقتش پوره شده وبه حضرت حق پیوست. امروز 12 روزاز رحلتش گذشته، وهنوز آرا در دلم، روشنی درچشمانم وتوان در انگشتانم نیست که بتوانم مقالات را تایپ وآمادۀ چاپ وتقدیم به شما عزیزان کنم . بار دیگر، چون بارهای پیش، امیدوارم مرا ازین کوتاهی مکرر، معذور بدارید. از بارگاه خداوند متعال ازتۀ دل تمنا میکنم که حدوث چنین مصیبتی را ازخانواده وفرزندان هریک شما و تمام اولاد حضرت آدم علیه السلام و مادرهمۀ مان حضرت بی بی حوا علیها سلام به فرسخ ها دور بدارد. گذشتگان رابیامرزد، زنده ها را باایمان و میهن دوستی وعشق به انسانیت هدایت بفرماید، وبه آیندگان ما هم صراط مستقیم بنمایاند. آمین یارب العالمین

خاک محمدقوی کوشان                  6 دسمبر 2015

 

-------------------

زندگینامۀ مختصر محمد عصیم کوشان

کُلّ نفس ذایقه الموت (لاریب فیه)

انالله وانا الیه راجعون. اللهُ الذی خلقکم، ثُم رزقکم، ثُمَ یُمیتُکم، ثُم یُحییکُم

خداوند ذاتی است که خلق می کند، روزی میدهد، بعد می میراند، بعد زنده می سازد. (بدون شّک و ریب)

محمد عصیم، به روز15 سنبلۀ 1361 برابر با 17 ذی القعدۀ 1402 مطابق با 5 سپتمبر1982 به دنیاآمد. دوسال داشت که با مادر وبرادر وپدرش به امریکامهاجرگردیدو باخانواده اش درشهر الکسندریۀ ورجینیا اقامت گزید. دورۀ ابتدایی ومتوسطه را درشهرهیوارد شمال کالیفورنیا به اتمام رسانید. دورۀ های سکول را درلیسۀ عادی ادیسن شهرالکسندریه به درجۀ اعلی گذرانید، وموفق به دریافت بورس تحصیلی ازجورج میسن یونیورستی گردید.

شادروان عصیم جان درهمین دانشگاه در ورجینیا به تحصیل شروع کرد، و آغازین سالهارا در رشتۀ کمپیوترساینس و انجنییرنگ صرف نموده ودرسال 2004 حایز تصدیقنامۀ دینز لست (Dean’s List) از School of Informaion Technology Engineering همین رشته گردید. بعداً او تغییررشته داده مدتی درشق فلسفه درس خواند، که شایدهمین امریعنی عمق مضامین فلسفی براو اثرناگوار واردساخته و وی رابه افسردگی روحی یعنی دلتنگی یا دیپرشن Depression   شدید دچارساخت، ولذت تحصیل و تمام ظواهرزندگی را از او سلب نمود .

یکسال بعد دوباره تغییررشته داده وآرزوی صمیمانه پیدانمودتا به حیث سیویل انجنییر، دپلوم بدست آورده ودر روستاها ودهات افغانستان به کودکان و پیرزنان وپیرمردان کشورزادگاهش ازتۀ دل به ساخت جاده ها، کانالهای زراعتی، تعمیرات مکاتب ودانشگاهها بپردازد . محمدعصیم از ابراز این آرزوی انسانی واسلامی اش به هر دوست وآشنا ابا نداشت وبا هرمهربان خویش، قوم ودوست وآشنا با افتخار درمیان میگذاشت. مرحوم محمدعصیم برای ادامه وختم تحصیل، که فقط ده کریدت درسی ازآن فاصله داشت، ودرجنوری 2016 آغازمیگردد، ثبت نام کند وبزودی دپلوم سیویل انجنییرنگ  را بدست آرد. ای بسا آرزو که خاک شده !!!

مرحوم محمدعصیم کوشان، درزمرۀ مردان خدا، باعشق به الله و احترام ومحبت به حضرت سرورکائنات محمدمصطفی (ص) در اکتوبرسال 2003 میلادی افتخار شرفیابی به کعبه الله شریف و زیارت مرقدمبارک نبی کریم را حاصل نمود. الحمدلله . بهترین روز های عمر این جوانمرد را میتوان بایقین کامل گفت همین روزهای مبارک حج عمره بود، که دلش راشاد ساخت، وازهرلحظه وهر سجده اش به دربار کبریا لذت برد .

انجنیرحاجی محمدعصیم کوشان، حوالی ساعت هفت شام روز25 ماه نومبر2015 در یک حادثه ناگوار والمناک آنی، در رودخانۀ خروشان (اکاکوان) در مرز دوشهرستان وود بریج و فیرفکس، درشب درخشان مهتاب کامل (Full Moon)، ندای خالقش را شنید وبی دریغ وبی تأمل، آخرین سجده اش رابه الله، نه درروی خاک، بل در زلالی آب روان آن رودخانه بجاآورد، و جان را به جان آفرینش تسلیم نمود و ازرنج این دنیای فانی برای همیشه نجات یافته به جهان باقی وجاودانی رحلت نمود.

روح محمدعصیم و ارواح جمیع شهدای جوان هموطن در ذیل رحمات بیکران حضرت حق جل جلاله شاد باد و قبورشان پرنور !

به امید دیدار، فرزند نازنین ما، در روزدیدار درقیامت ! ما ازتو راضییم، الله از تو راضی باشد، (می سوزم ازفراقش، یارب بلابگردان)، نامزد نامرادت دوشیزه فرشته رویا نجوا کوشان، مادرت ثمیله و پدرت محمدقوی وبرادرت محمدقویم کوشان، برادرزاده ها وخانم برادرت، بی بی فاطمه کوشان، از بارگاه الهی برای خودما و همه داغدیدگان هموطن صبرجمیل می خواهیم، وبرای تو عزیز دل بهشت برین وحوض کوثر آرزو می نماییم.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

ش.فرخاری08.12.2015 - 06:24

  جناب کوشان صاحب! به شماوتمام همبستگان تان صبر جمیل واستقامتی به صلابتی صخر ه های دشمن ستیز هندوکش میخواهم.مخلصان شما همگی درین غم جانکاه باشما شریک بوده وبه آن فقید بهشت برین آرزو نموده وچهارپاره ی سروده ی یکی ازشعرا را با اشتراک هم زمزمه میکنیم: به تصویرت دل خود شاد سازیم---ترا هرگاه وبیگاه یاد سازیم ز هجران تو خاک ناامیدی---همیشه بر سر خود باد سازیم استقامت داشته باشید.

ذاکتر غلام محمد دستگیر07.12.2015 - 22:45

  مرگ نابهنگام عصیم جان شهید و جنتمکان فلب من و بی بی حاجی خانم محترمه امرا را سخت تکان داد و از درد و الم جسمی و روحی تان که شاهد آن بودیم تا هنوز بر ما سایه افگنده است برای تسلای خود ما به کلیات ابراهیم خلیل رو آوردیم و با زمزمه ذیلش بر خود تسکین بخشیدیم: ای نور چشم چو نور رفتی ز نظر * جاییکه ترا باز نبینیم دگر* چون نامه و پیغام ندارد امکان * ما را زتو و ترا زما نیست خبر * ای لخت جگر بخاک منزل کردی * گهواره زسنگ بستر از گل کردی * خود رفتی و با بهشتیان آسودی * مارا بعذاب هجر واصل کردی. بازهم برای خودت و داکتر ثمیله جان مادر سوگوار عرض تسلیت و صبر جمیل داریم و خدوتند برای شما اجر جمیل نصیب گرداند.

خراسان زمین07.12.2015 - 01:41

  درود فراوان به آن بزرگوار جناب کوشان، نامۀ اخیر شما که خبر درگذشت نابهنگام جگرگوشۀ شما شادروان محمد عصیم کوشان را میرساند، بسیار تاثرانگیز بود. چون این آرزوی هر پدر است که فرزندش او را به خاک بسپارد و نه برعکس آن. ولی چرخ روزگار دردمندانه و بسیار دردمندانه گاهی هم برعکس میچرخد و با چنین چرخش بیجا بر دلها غم جاودانه میکارد. سنگینی چنین رنجی در آن است به جز سوز و ساز چاره ای ندارد... به جناب شما و خانوادۀ نجیب شما از بارگاه پروردگار یکتا صبر جمیل تمنا داریم، و به روح آن رفته بهشت برین را آرزو میکنیم. از همان آهنگهای محلی پرسوز که شما یادآور شده اید یکی هم این است که حقا برای چنین درد جانکاهی سروده شده است: از کوتل تالقان کسی تیر نشد * از خوردن آدمی زمین سیر نشد * بیا که برویم به پیش استاد اجل * مردن حق است ولی جوان پیر نشد. انا لله و انا الیه راجعون. با مهر بیکران، دیدبان، خراسان زمین
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



محمد قوی کوشان