نگرشی به فراملیتی ساختن طالبان

۱۸ میزان (مهر) ۱۳۹۴

حنیف اتمر زمانی که وزیر معارف کرزی بود، دستور داد تا تاریخ سی سال اخیرافغانستان وارد کتاب های درسی معارف نشود، یعنی از زمان کودتای ننگین هفت ثور تا زمان کرزی گویا۳۰ سال ملتی بدون تاریخ و تاریخش در تاریکی و ظلمت فرو رفت.  اتمر این جاسوس یا این اژدهای هفت سر که زمانی یک سرش KGB بود و پس شکست خادیست ها، سردیگرش به C I A و یک سرش به MI6 انگلستان و سردیگرش به ISI و دو سرش هم به ارگ و طالب وصل  شد.این سوسمارعظیم چنان خیانت بزرگ به نسل جوان کرد که تاریخ  و گذشتهء ننگین حزب دموکراتیک خلق را ندانند. 

اعضای حزب پرچم و خلق که از ده هزار نفر بیشتر نبودند،  در تمام وزارتخانه ها و دفاتر و دوایر دولتی مردم را ناگزیر ساخته بودند که برای یک لقمه نان یا حزبی شوند و یا فرار کنند و یا روانهء شکنجه گاه های خاد و پولیگونهای پلچرخی و یا زنده زنده در قبر های دسته جمعی دفن شوند . جوانان تاریخ سیاه آن دوران را جسته و گسیخته می دانند و مردم هم حافظه سیاسی و تاریخی ندارند و از نیرنگ های تاریخی حکومت های مزدور هم نمی آموزند. در این چند روز شعارهایی از ارگ به خور جوانان فیسبوک داده شده است که شماری را توانسته اند شستوشوی مغزی کنند که " تنها پشتونها طالب نیستند، چیچنایی، پاکستانی و اوزبکستانی نیز طالب اند، در بدخشان و کندزهم ملیت های دیگر طالب شده اند و پشتونها هم در صفوف سربازان در کندز با طالبان درگیر جنگ اند."

حال بشنوید افسونگران قبیله!

1- هویت طالب با هویت فرهنگی، هویت زبانی، هویت ملیتی، هویت سیاسی، هویت قبیله یی وهویت کارکردش که همان انتحار و انفجار و سر بریدن و وحشت و بربریت است گره خورده، شناخته شده ومعنا پیدا می کند، افزون با وابستگی اش به پاکستان و قبایل دو سوی مرز که فرهنگ و هویت تاجیک و هزاره و اوزبیک افغانستان مبرا از آن است. اگر یک در صد ملیت های غیر پشتون در حالت جنگ در بدخشان و کندز از ترس جان، از ترس گرسنگی و فقر، ازهراس سر بریدن و بی ناموس شدن چون دوران حاکمیت کمونستها که با ناگزیری خلقی و پرچمی شدند،  با اجبار به صفوف طالبان پیوسته باشند، اما ۹۹در صد طالبان پشتون اند و پشتونهای ناقل در کندز و بدخشان  طالب اند و خانه های شان پناه گاه طالبان. و چند سرباز پشتون که گویا علیه طالب می جنگند شاید واقعن مردمان شریف باشند و شاید هم شمار شان جواسیس و ستون پنجم در میان سربازان.

2- دولت طالبانی می خواهد به تدریج در ساحات تحت نفوذ شان تعدادی از سایر اقوام را جذب کنند و طالبان فرا ملتی بسازند و در فرجام افغانستان دارای یک ملت واحد طالبانی خواهند بود. اساسگزاران آن کرزی، اتمر، غنی،ستانکزی، یون، طاقت صافی و غیره اند.

وحشت و هراس از طالب  باعث تسلیمی زبونانه خواهد شد که آدمی را از ماهیت خویش تهی می کند و در ردیف  گله های حیوانی قرار می دهد. حکومت طالبانی و داعشی اشرف غنی مردم را به فرومایه گی  تنزل می دهد. چاپلوسی، کرنش، اطاعت و ستم پذیری را توسعه می دهد و در نهایت راه انسانی زیستن را سد می کند. استبداد، همه را یک شکل و هم شکل می خواهد تا آسان تر بتواند بر گله ها حکومت کند. در حکومت های استبدادی، اخلاق به انحطاط کشیده می شود، و چه انحطاطی از این بالاتر که آدمیان به چاپلوسی و ترس و زبونی و فراموش کردن خود، دچار شوند.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



ثریا بهاء