شهید مسعود را همواره در نظر بیاوریم

۸ سنبله (شهریور) ۱۳۹۴

از روزی که انسان اجتماعی را تشکیل داده تا کنون، حوادث بسیاری را دیده و در راه ترقی و پیشرفت مراحل بسیار و مختلف را پیموده است. توصیف این حوادث و شرح حال تحقق پیشرفت ها وشکست ها را ما "تاریخ" میگوئیم.

 در مسیراین تاریخ پر ازفراز و نشیب، نقش ملت بزرگ تاجیک یا یکی از اعضای مهم در این قافله بشری مسجل است. این ملت درطریق  ترقی سیاسی - فرهنگی – اقتصادی و اجتماعی  آن نقش بارز داشته  و در طول تاریخ خود  دوران های روشن و تاریک را پشت سرگذاشته و با خطر های بزرگ  ونیروهای ترسناک نیز رو در رو شده است.

 حالا به منظور جلوگیری از به درازا کشیدن بحث،  می خواهم  از شرح حال چهره های علمی – فرهنگی تاجیک درطول تاریخ و نقش شان در طریق ترقی و پیشرفت، که حديث مفصـّلى است از اشتياق و کوشش كه پرداختن به آن، در اين مختصر، ميسـّر نيست،فقط با پیشکش ادب به پیشگاه روح بزرگ شان امتناع کنم.

 همچنان می خواهم با یک حساب سرانگشتی از سلسله هخامنشی( 559 تا 330 قبل از میلاد) که بزرگترین شاهنشاهی جهان را بنیان نهاد، با «منشور آزادی – عدالت» اش  ، از سلسله بزرگ "اشکانی " و «مجلس مهستان و مجلس مغستان» اش ،که اولین مصوبه آن انتخابی کردن شاه در نوروز سال ۱۷۳ پیش از میلاد بود، یا اینکه کشور را به صورت ایالت های خودمختاراداره میکرد و از ساسانی - طاهری - صفاری – سامانی ...و در کُل از  سلسله آبا – اجداد وگذشته روشن و مستند وسیاسی تاجیک ،گذرکنم.

برعلاوه، از نقش شان در اشاعه تمدن، تساهل و تسامح،احترام و صیانت از حقوق بشر، احترام به سنتها و ادیان اقوام مختلف، گسترش بازرگانی و اینکه همواره سد راه نفوذ اقوام وحشی و نیمه وحشی (از559 - قبل از میلاد)بسوی غرب بوده اند که قدر این نقش را غرب هرگز ندانسته چیزی نمی گویم. فقط دو قرن آخر را در نظر بگیریم. در 200 سال گذشته بار ها  این سرزمین  مورد  تاخت و تاز بیگانه ها با همدستی دانسته وندانسته " پشتون ها" قرارگرفته و اشغال شده، که این همدستی ها معمولاً از خارج منظم وتنظیم می شده. اما این تدبیر و درایت رهبران بزرگ - آزادمنش تاجیک بوده که توانسته  دو باره استقلال - اصالت فرهنگ و تمدن این سرزمین را تأمین و حفظ  کند، که آخرین مورد آن دوران مقاومت است. تاجیک ها در دوران "مقاومت "با کیاست و کار دانی (مسعود بزرگ) از وجب به وجب این سرزمین و آزادی خود با قبول شدیدترین سرکوب ها، آزار، اذیت و با پیش کش نمودن خون هزاران هزارفرزند دلیرخود، درمقابل لشکریان "پاکستان و عراب" و حمایت کشور های غربی به پاخاستن و در حقیقت جلوه ای از سنتی تاریخی دفاع از هویت انسانی،فرهنگی وعتقادی خود را به نمایش گذاشتند. که اگر آن مقاومت نبود، امروزه زبان مان "پنجابی "مذهب مان"وهابی" و تولید مان"انتحاری"... می بود.!

اما،چرا این گذشته برای ما مهم است؟

چرا این گذشته را باید شناخت؟.

آیا ما محکوم بر آنیم تا در گذشته زندگی کنیم؟

 نه! حاشا که ما چنین کنیم. هیچ ملتی نمی تواند تنها با خاطرات گذشته خود زندگی کند. لیکن بدون گذشته نیز نمیتوان پایدارماند، ما اگر گذشته خود را ندانیم، الزاماً از صحنه روزگار راحت  ناپدید خواهیم شد،چون مصر - سوریه ...

 برای این «چرا» دو تا دلیل اقامه میکنم .

اولاً – درپشت این پافشار وتاکید "دشمن" بر ذکر واژه دست ساخت استعمار انگریز «افغان» در شناسنامه های برقی ،حذف ملیت از شناسنامه های برقی،انتقال قبایل «پشتون» در مناطق غیرپشتون، دستبرد در تاریخ، توقیف واژه گان پارسی، مخالفت با  واژه "فارسی" و تاکید بر "دری" گفتن ،مخالفت با نورز ...سوای  نا بودی این گذشته چه اهدافی میتواند باشد؟.

پس دانستن این گذشته  برای هر تاجیک واجب است، چون سبب بیداری و آگاهی وآئینه عبرت و ارتباز باطنی با گذشته اش است.

دوم - بخصوص در این حساس ترین لحظات تاریخ ،که تاجیک ها پایکوبِ سُم ستوران قبایل پشتون  "طالب پشمالو – طالب تکنوکرات و داعش"به کمک ویاری آمریکا – انگلیس – پاکستان – وهابیت عرب- پان ترکیسم ... بوده و با در ماندگی تمام  و سراسیمه برای مرگ  سیاسی - فرهنگی خود لحظه شماری میکنند، باید دانست که پدران مان در شرایط مشابه چه کردند که ما چون مصر – سوریه ...نشدیم.  

بلی همشهری به اضافه دو مورد بالا ، تاجیک در داخل نیز مشکل دارد با این توضیح. در این شرایط خاص، گروه غافل و نادان و لال و کم جرات به نمایندگی از "تاجیک " "عبا  - قبا"ی وزارت - وکالت درجه دوم به تن دارند و در خدمت گزاری برای"کرزی - غنی" با هم رقابت میکنند و سرافگنده و ابلهانه با سرهای خم روانه درگاه «قبله عالم »هستند  تا اگر حضرت ایشان اجازت فرمایند و آقایون بر اساس فرمان ملوکانه حضرت "غنی" از «زن – زمین» خود  در بدخشان و کندز...دفاع کنند. البته  با تعهد براینکه "پشتون"ناقل در شمال را به خاطر همنوایی با طالب مسلح شکررنج نخواهند ساخت!!!.

که ازجانب مقابل در برابر  این خوش خدمتی "امان نامه" و تضمین نسل اندرنسل وزارت – وکالت ... دریافت خواهند کرد.

وطن دار!، حساب آنهایی که در باشگاه «کرزی – احمدزی» پذیرفته شده اند  و در بهترین حالت در نقش وزیر- وکیل ...خوب ، سربه زیر و دست دوم نقش ایفا می کنند و راضی اند، روشن است. این ها از یک قماشند ، وقتی  بجا ی"دانشگاه – پوهنتون،بجای زایشگاه –زیژنتون  می گویند یا به اصطلاح سرود "ملی "می شنوند یا "ملی اتن !!" می بینند ، دچار یک نوع حساس "وحدت ملی خاص" شده اشک شوق از چشمشان جاری می شود! . در میان اینها، شاید نتوان حتی یک نمونه سراغ گرفت که حاضر نباشد در برابر دریافت "یک امتیاز   ناچیز، همه چیز حتی هویت  خود را گرو نگذارد و دارو ندار  مردم کشور خود را هم روی آن.مشکل این ها عدم اعتماد بنفس،عدم بضاعت وکاردانی و لیاقت کافی است ،اگر چنین نکنند که وزیر ... نیستند!!.

پس در برابر چنین هیولایی داخلی و بیرونی چه باید کرد؟

به باور بنده،  در رویارویی با چنین هجوم، هیچ قدرتی  جز اتحاد - اعتماد بنفس  - ایجاد یک رهبری قدرتمند -بسیج گسترده مردمی – استفاده از تجربه شکست وپیروزی درگذشته تاریخی  - خلع ید از رهبران قلابی تاجیک ، نمی تواند تاجیک  را از فلاکت و آشفتگی  که در آن به سر می برد، نجات دهد.

باری، با نگاه به این بی سروسامانی- آشفتگی، حالا میدانیم که نبود"مسعود"یعنی «چی»، واینجاست که شناخت دوباره « مسعود بزرگ» واجب می شود و شناخت "مسعود" یعنی شناخت کُل تاریخ ما.

 پانزده سال قبل "آمر صاحب مسعود" مردی به پاکی آیت (خدا) و بزرگی، استواری، بلندی  و شکوه هندوکش به همکاری دشمنان تاریخی ما به شهادت رسید. مسعود يك شخصيت  حوزه تمدنی ما بود و است و ریشه در تاریخ کهن دارد. منظومه فکری و عملی او را اگر بخواهیم ترسیم کنیم، ضلعی از "فردوسی" دارد و ضلعی از "یعقوب لیث صفار" ضلعی از "نعمان ابن ثابت" و ضلعی از تساهل و تسامح عرفان خراسان و در این عصر  او صدای  عدالت منکوب شدۀ  تاریخ  ما است، صدای سرور جویا، عثمان پروانی، سیداسماعیل بلخی و "انجام" فریاد ناتمام  جوهرشاه غوربندی. در حوزۀ  تمدن ما بخصوص در اين قرن اخير، چنين شخصيتي نداشته ايم. حرف آخر آنکه، عملکرد آمر صاحب مسعود در کُل محکی است برای عِیار زدن آن های که مدعی رهبری تاجیک هستند.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



وحید غیاثپور کاظمی