چندکوتاه نوشت، پیرامون تروریست ها و قربانیان آنها

۲۰ اسد (مرداد) ۱۳۹۴

 1-           با کدام اشک،  زشما یاد کنم  

 

مسافۀ جای بود وباش من با وطنم بسیار است و فرسنگ ها دور. اما، دیریست که سرعت دریافت گزارش رویدادها به کوتاهی چند لحظه رسیده است. 

شما نیز گواه هستید و می بینید که بیشترین گزارش ها حکایتگر رنجی اند طاقت سوز و اشک آور. با این همه رنج وفشار، با این همه روی آوردِ دل به سوی گریه وریختن اشک، اگر سنگ هم باشد می ترکد ومی نالد و چشمه هم می خشکد..

من پیهم خبر مرگ شنیده ام. من روزها وسالها است که در رسانه های تصویری، خون دیده ام وپیکرهای متلاشی شده. و آنگاه که چهرۀ مکاران سیاسی به دنبال آن ظاهر شده اند، احساس کرده ام که برزخم هایم نمک پاشیده اند. 

هزاران فرسنگ دوربودن از میهنی که تبهکاران می آیند وبرزخم های تن بیماراش می افزایند، دور بودن از آتش وخطر مرگ نیز است. خطرمرگ ناگهانی، ناشی از بلای عظیم انسانکشی متوجه هموطنانی است که آنجا با دشواری و در فضای نبود امنیت ومحافظین زیسته اند. نمونۀ حکومتی را که آنجا می لافد؛ و توطئه، دروغ، مکاره گی، دزدی، همسویی وهمدلی با تروریست ها را می بافد، نه در هیچ برگی از تاریخ نگریسته ام ونه در اوضاع کنونی سایر کشورهای که با چالش تروریسم روبه روی اند. رفتار خائنانۀ این حکومت در برابر میهن ومردم، به ابعاد تشویش و نگاه های دقیق و ژرفتر می افزاید.

خبرهای دل آزار واشک آورِ روزهای پسین کابل دردمند را که شنیدم، اشکی برای گریستن نیافتم. شاید گریستن هم به عنوان دوایی که کارساز نبوده است، راه خویش را گرفته و رفته است. زیرا دوای درد ما، در پیش گرفتن راه مشارکت عملی ومیسر در حوزۀ مبارزه با تروریسم وسایر همزادان نکبت بار آن است که حکومت فاسد کنونی را نیز شامل می شود.

 

2             - تروریست ها عقب نمی نشینند  

تروریست ها بازهم خون می ریزند        
زیرا پیشۀ آنها انسانکشی است، انسانکشی!          
- به حقانیت این برداشت که طالبان گروه تروریستی است، اطمینان راسخ تر می یابم
- نشانی نمودن این غدۀ چرکین در پیکر زخمین افغانستان را به منظور جلب توجه بهبودی خواهان برای مردم افغانستان، سزاوار اهمیت بیشتر می دانم.

- حکومت معیوب کنونی به دلیل نداشتن چنان تصویری از طالبان و به دلیل نداشتن قصد مبارزه با تروریسم؛ وفاجعه بارتر به این دلیل، که دلبستگی آشکار وبسیارپنهانی با این گروه تروریستی دارد، همانند حکومت فاسد وتروریست پرور پیشین، در تداوم خیانت در حق مردم ومیهن ما به خیانت ادامه می دهد.

- درست نیست که تنها به ابرازدرد ها وشکوه سرایی هایی بپردازیم که پس خونریزی های تروریست ها دست می دهد . بهتر است افراد، هسته ها، محافل وهمه نهادهایی که خطر تروریسم و همنوایی این حکومت خاین را تشخیص داده اند، به پیوندهای عملی، مشارکت در مبارزه، ونظم و انسجام راه رفت های قاطع وخردمندانه بپردازند.

- مبارزات روشنگرانه واقناعی، انتشار اسناد ومدارک، تأکید بر شناخته نشدن فعالانی که می توانند هدف شبکه های نفوذی و علنی تروریست ها باشند؛ همه وهمه، سایر کوشش ها و رهبردهای مبارزاتی وتدارکاتی را کمک می نمایند.     
هموطنان خطر بیش از آن سطحی وخیم تر وژرفتر است که تصور شده است.        
- آنانی را هم مخاطب قرار می دهم که بنابر هر علت و انگیزه یی، از مبارزه با تروریسم در افغانستان وتشخیص ابعاد جهالت آمیزی آن، طفره رفته اند، اما از ترقی خواهی وپیشرفت سخن می گویند؛ خاموش نشستن در برابر اعمال ضد انسانی تروریست ها، ولی سردادن شعارهای پرطمطراق از شما چهرۀ خدمتگذار جاهلان انسان کش و وحشی را تصویر می کند. لطف نموده نیاز های تدارک جبهۀ ضد جهالت وتروریسم را در نظر بگیرید!

 

3             - و ملا عمر باید می مــــُــــرد     
 

وقتی خبر مرگ ملاعمر را که منابع"رسمی" تائید نمودند، دوسال پیش مرده است، شنیدم، و رویدادهای دوسال پیش را نیز در پیوند با طالبان در نظر آوردم، باردیگر این نتیجه دست داد که:       
عنصر مزدور، دست پرورده و ودست نشانده؛ در تاریخ جوامع واز جمله افغانستان، این سرنوشت محتوم را باید استقبال نماید، که حیات وممات سیاسی و بسا موارد بدنی او هم در دست پرورنده است. گاهی هم حامی، دست پرورده را در وادی سیاسی سرگردانی رها می کند. البته گاهی دست نشانده در برابر پرورندۀ خویش بازی گوشی سیاسی هم نموده است.

آری ملاعمر مرده بود وباید بر بنیاد نیاز سیاسی هم می مرد. زیرا به تیغ زنگ گرفته یی همانند بود که با در دست داشتن تیغ های مناسب روز و اوضاع، نیازی به پالایش و زدودن زنگ های او نبود. ملا را باید دور می انداختند. زیرا تیغ های دیگری را که در دست دارند، وارد میدان می کنند. این دوسالی که ملامرده بود، مگر از آن تیغ ها برای خونریزی ومردم آزاری در افغانستان بهره نگرفته اند؟         
اما رسوایی پنهان نگهداشتن مرگ او مایۀ تعجب نشد. زیرا تبارز پنهان وپشت پرده یی که از آغاز برای او در نظر گرفته شده بود، چنین مرگی را نیز تقاضا می نمود. و در افغانستان رسوایی های کم مانندی آشکارا شده اند، که طرف توجه جدی نبوده اند. 

بگذار حکومت آمیخته با رسوایی های بسیار، همچنان با مرده گان تبهکارصحبت های " صلح" را پیش ببرد. زیرا این حکومت با پیام های مرده گان نهفته در قبرتاریخ، خویشاوندی ونزدیکی بسیار دارد. تمکین وتسلیم در برابر تروریست ها نمونه یی از آن را به نمایش نهاده است.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



نصیر مهرین