در تعاملات سیاسی با پاکستان، همزمان از دو اسب باید سواری گرفت
۲۶ ثور (اردیبهشت) ۱۳۹۴
پس از روی کار آمدن حکومت وحدت ملی در افغانستان، مقامات بلند پایه پاکستان در سفر های متعدد شان به کابل و در دیدار با رئیس جمهور کشور جناب محمد اشرف غنی، خبر از وعده همکاری در کشاندن طالبان به میز مذاکره و گفتگو با دولت افغانستان را داده اند.
درست این وعده ها زمانی صورت گرفت که طالبان پاکستانی در حمله انتحاری ( 16 دسامبر 2014) به یک مدرسه نظامی در پشاور پاکستان، تعدادی زیادی از دانشجویان این مدرسه را کشتند و زخمی کردند.
حمله انتحاری در این مدرسه باعث شد که مقامات نظامی و استخباراتی پاکستان طرح جدیدی را روی دست بگیرند که در آن نزدیکی « تاکتیکی » با کابل و « کمرنگ» کردن نقش کشور هند درافغانستان طراحی شده است.
آیا پاکستان در کشاندن طالبان به میز مذاکره و گفتگو با دولت افغانستان به منظور آمدن صلح و تآمین ثبات در کشور ما صادق است؟
جنرال اسد درانی رئیس اسبق آی. اس. آی در مصاحبه اختصاصی ( 10 اپریل 2015) در دانشگاه آکسفورد که از جانب شبکه انگلیسی زبان الجزیره دایر شده بود، چنین گفت:
« ما از نقش آی.اس.آی در ایجاد جنبش طالبان افغانستان پشیمان نیستیم. ما مطابق شرایط بازی کردیم».
هم چنان ایشان از داشتن نقش دو پهلو و فریب کارانه پاکستان در این مصاحبه پرده برداشت و از کشتار مردم بیگناه در افغانستان که به وسیله ای طالبان و پاکستان صورت می گیرد، دفاع کرد و آن را بخش مهمی از سیاست راهبردی پاکستان در افغانستان و منطقه دانست.
این مقام پیشین استخبارات پاکستان در ادامۀ این گفتگو در نقل قولی از لرد رابینسون دیپلمات انگلیسی که زمانی سرمنشی ناتو نیز بود، چنین اظهار داشت:
« اگر شما قادر به سواری گرفتن همزمان از دو اسپ نیستید، نیاز به حضور تان در سرکس نیست».
با توجه به این سیاست روشن پاکستان که با صراحت و بدون پرده پوشی از زبان مقامات بلند پایه قبلی و فعلی این کشور بیان می شود، باز هم می توان باور کرد که سیاست این کشور در قبال افغانستان تغییر کند و دست از حمایت طالبان و داعش بردارد؟!
ادامه بازی با شیوه یی جدید؛
مذاکره در قطر، تشدید جنگ در شمال افغانستان
روند تحولات جدید در خاورمیانه، ظهور داعش در این منطقه و اوج گرفتن تنشها میان قدرتهای بزرگ جهان و منطقه عامل مهمی است که پای داعش را فراتر از مرز های عراق و شام به افغانستان و سرحدات آسیای میانه کشانده است.
پاکستان با استفاده از این فرصت، می خواهد با پوشاندن لباس سیاسی به تن طالبان در قطر و تشدید و گسترش جنگ در شمال، دولت افغانستان را مجبور به واگذاری مناطقی در جنوب به طالبان کند و با تجهیز کردن داعش در شمال کشور آتش جنگ را هم چنان مشتعل نگه دارد.
عملیات های نظامی ارتش پاکستان در مناطق سرحدی این کشور بنام "مبارزه با تروریسم"، گروه های طالبان، القاعده و داعش را در شمال افغانستان سرازیر می کند، و این وضعیت شمال افغانستان را به " وزیرستان ثانی" مبدل خواهد کرد.
با این حال، پاکستان می تواند به این بهانه سالانه ملیارد دالر از کمک های ایالات متحده امریکا را به آسانی به جیب بزند و از جانب دیگر با جلب پول های بی حساب شیوخ کشور های حوزه خلیج فارس، استخبارت پاکستان توانایی های بالفعل رهبری و استقرار گروه داعش را در شمال افغانستان بدست می آورد. نا امن ساختن شمال افغانستان، کشورهای آسیای میانه و تهدید روسیه بخش بزرگی از یک پروژه جهانی است که قدرتهای بزرگ ( امریکا و انگلیس ) در تبانی برخی کشور های عربی آن را هدایت می کنند. و نقش پاکستان در این میان، بنام مبارزه با تروریسم فریب دادن همۀ طرف هاست.
اکنون از سیاست های پاکستان چنین برمی آید که این کشور طرح دکترین " صلح و جنگ " را ماهرانه و همزمان پیش می برد. مذاکره و گفتگو طالبان در قطر، تشدید و گسترش جنگ توسط داعش در شمال افغانستان، سیاستی است که آسیاب منافع پاکستان را هم چنان در گردش نگه می دارد.
حکومت وحدت ملی و پاکستان
مفاهیم دیپلماسی در جهان امروز براساس روابط و منافع مشترک کشورها قابل تعریف است. روابط شخصی و " برادر خواندگی " در سیاست و داد وستد میان کشورها جایی محکم و با ثباتی ندارد.
حکومت وحدت ملی به رهبری آقای غنی، ظاهرآ می خواهد پله ترازوی روابط میان هند و پاکستان، میلان بیشتر به طرف پاکستان داشته باشد؛ اما از نقش راهبردی هند در کمک به نهاد های نظامی و استخباراتی در مبارزه با گروه های مسلح مخالف دولت افغانستان نیز اشراف کامل دارد.
دیدگاه غالب نخبگان کشور به این اصل توافق دارد که آنچه امروز افغانستان را تضعیف کرده است، بیشتر ضعف مدیریت و ناتوانی در نهاد های درونی کشور است تا مداخله بیرونی. متاسفانه حکومت وحدت ملی هم تا به حال نتوانسته در وحدت و انسجام نهاد های حکومت موفقیت بارزی داشته باشد. معرفی نشدن و بلاتکلیفی وزیر دفاع کشور، مقامی که نقش اساسی و مهم در دفاع و پاسداری از حریم و نوامیس ملی کشور را دارد؛ نمونه ضعفی است که حکومت وحدت ملی تا به حال از آن رنج می برد.
با این حال، گرفتن امتیاز از پاکستان بویژه دست کشیدن این کشور از حمایت گروه های تروریستی و قطع دخالت های این کشور تا زمانی میسر نخواهد بود که یک افغانستان متحد و قوی نداشته باشیم. تشدید حملات تهاجمی و انتحاری طالبان و داعش در مرکز و ولایات کشور در این اواخر، بیانگر این واقیعت است که استراتیژی پاکستان در قبال افغانستان، حساب شده و بر اصل دوام جنگ و تضعیف هر بیشتر ملت و دولت افغانستان استوار است.
با این همه، در تعاملات سیاسی با پاکستان، همزمان از دواسب باید سواری گرفت؛ در غیر آن آتشی را پاکستان و استخبارات آن کشور در افغانستان افروخته، امروز بنام طالب و داعش از "ما " قربانی گرفته است، فردا بنام دیگری خواهد گرفت.
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
حسیب | 17.05.2015 - 07:53 | ||
خطاب کردن اشرف غنی احمدزی وی بحیث رییس جمهور توهین به مقام ریاست جمهوری است و به دفترش این عمل مشروعیت میبخشد که در نتیجه یکنوع بیتفاوتی و بی احترامی به رای قاطع و اکثریت آن همو طنان که بپای صندوق های رای با وجود احتمال حمله طالبان رفتند, باالخاصه آن هموطنان مان که کلک هایشان توسط طالبان , برادران ناراض احمدزی و کرزی, قطع شد , میباشد. چرا اشرف غنی احمدزی را حکمران و همه کاره افغانستان خطاب نمیکنید. خطاب کردن وی بحیث رییس جمهور توهین به مقام ریاست جمهوری است. همه بشمول خودش میداند که انخابات ریاست جمهوری را نبرد. از روزیکه قدرت بدستش داده شده این شهروند امریکایی وزارت میکند, صدارت میکند, ولایت میکند, سفارت میکند, ریاست میکند, قوماندن نظامی و پلیس میشود و هرچه دلش بخواهد میکند. حکمران و همه کاره افغانستان بهترین لقبی برای این سلاله قطاع الطریقان و غایله گران است. |