یاد فرخنده را نباید به دست باد سپرد!
۱۰ ثور (اردیبهشت) ۱۳۹۴
بیش از چهل روز از فاجعۀ دردناک قتل فرخنده می گذرد. فاجعهٔ سوزناکی که زخم ناسور آن برای همیشه در قلب شهر کابل ماندگار خواهد بود. ازاینرو می باید که این فاجعه را با تمام دردناک بودنش همیشه به یاد داشت ! حتی اگر نیاز باشد روی بر زخم های که از فرخنده در سینه داریم، نمک بپاشیم. اما مبادا با گذشت زمان یاد او به باد فراموشی سپرده شود.
امروز باید فرخنده منحیث نماد قربانی جهل، تاریکی، نبود قانون مداری، تسلط خشونت و بیدادگری گردیده و آفریننده ی بیداری برای جامعه مان باشد. اگر لست قاتلین فرخنده را به دقت نگاه بکنیم، متوجه می شویم که اکثرغازیان جاهل! این حادثه را طبقه جوانان و نوجوانان تشکیل میدهند . این خود زنگ خطری است برای خودش. نمایی است از نشان قدم های فلاکت بار جنگ های چندین دهه، که از آن به هیچ وجه نباید بی تأمل و دقت کارساز گذشت ! این جوانان همان کودکان سالهای جنگ و خشونت، قتل و کشتار هستند که امروز تنها یک شایعه می تواند ایشان را به وحشی ترین درندگان مبدل سازد. این درندگان آدم نما بدون هیچ درنگ و یا هیچ حس ترحم عاطفه ... حاضر اند زنی را به نامردانه ترین شیوه به قتل برسانند. پس باید بپذیریم که اگر کاروان روزگار به همین مسیر روان باشد از امکان بعید نخواهد بود که دیر یا زود آدم ها در جامعه مان از اوج جهالت حاضر به خوردن گوشت همدیگر خواهند شد. وقتی به اینجا می رسیم بازهم باید از خود بپرسیم که کلید رهایی از این تنگنای منفور در کجاست ؟ پاسخ نخست من برای این پرسش عدالت است .
آری خواننده ای گرامی ! عدالت می تواند تأمین کنندۀ نظم در سیستم جامعه انسانی گردد. یعنی تا زمانی که نتوانسته ایم بر عدالت دسترسی بیابیم، نمی توانیم از جامعه انسانی سخن بگوییم.
حالا بر می گردیم دوباره بر فاجعه فرخنده عزیز و عاملین قتل او که مستقیم در مرگ فجیع او دست داشتند و آنهای که منحیث پاسداران دین و مذهب، حق و عدالت با توجیه از قتل فرخنده خواستند، مهر ناحق بر حق را بر جبین مردم و میهن مان نقش کنند. تا جایی که همه آگاهی داریم، کمر همتی که برای دادخواهی از این فاجعه شرمسار بسته شده بود، برکنارشدن سمین حسن زاده بود. بیایید یکبار دیگر بیاد بیاوریم ! ملا ایاز نیازی با آنکه روز نخست با صراحت از خشونت پشتیبانی نموده بود و پس از آن با نمایش شرمسار و کشیدن پای خانواده فرخنده در این میانه، خواست خودش را برائت بدهد . چه دردناک و شرم آور است برای همهٔ مان که یکبار دیگریک ملا ثابت کرد که با چرب زبانی و واژگون کردن حقیقت می تواند به پیروزی برسد . اگر چنین نیست چرا امروز کسی سراغ گفته ها و ناگفته های ایاز نیازی نمی گردد؟ می پرسم آیا صلاحیت تبرئه و روسفیدی نیازی را خانواده ی فرخنده دارد، یا این که باید مانند هر شهروند دیگر در پیوند به او عدالت تصمیم بگیرد؟ عبدالرحمان رحیمی رئیس پولیس کابل و پاسبان شهر کابل را نمی گویند که ابرو روی چشم دارد ومقصر است.ولی چند پولیس را محبوس می کنند.اگر واقعن ، صادقانه و بی ریا عدالت می جوییم، نباید به محکمۀ ۱۹ افسر پولیس شهر کابل اکتفا نماییم.باید پای آن قوماندان غلط کار وبی مسؤولیت به محکمه کشانیده شود.
زلمی زابلی پس از واکنش شرمسارش روی برگه فیسبوک اش می نویسد:
از قضاوتی که در مورد فرخنده کردم، سخت پشیمانم.
اگراین عدالت است که زابلی با چنان جمله برائت داده میشود، می پرسم، پس چرا سمین حسن زاده باید برکنار میشد؟
امروز نه تنها شهروندان میهن مان، بلکه مردم تمام دنیا بی صبرانه چشم انتظار نتیجۀ عدالت برای فرخنده هستند.
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
تیمور فولاد | 07.05.2015 - 09:19 | ||
خانم یلدا صبور! من با شما کاملاً موافقم عدالت صد در صد باید تطبیق شود که تا باشد روح فرخنده شهید شاد گردد و همین طور پندی باشد به دیگر جاهلان و اوباشان منفور موفق باشید |