آیا مشکل معرفت و عمل دینی جامعه به تعویذ نویسان و مجاوران زیارت ها بر میگردد؟
۹ حمل (فروردین) ۱۳۹۴
تعویذنویسی، فال بینی، مجاورت زیارت ها و قبور زاییدۀ جهل، خرافات باوری، خرافات پذیری و مهم تر از آن زادۀ فقر و اجبارِ ناشی از آن است. اگر تعویذ نویس و مجاور زیارت شاه دو شمشیره علیه فرخنده دست به دسیسه زد و با اتهام سوختاندن قرآن کریم، مردم را به قتل او وسوسه و تحریک کرد، به فقر اقتصادی و جهل او از اسلام بر میگشت. اینکه آیا او تا این حد از فهم و معرفت دینی نا آگاه و جاهل بود، نمیتوان به قطعیت سخن گفت، اما می توان گفت که ترس و نگرانی او از فرخنده که موجب کساد بازار تعویذ نویسی و از دست رفتن پول های این بازار می شد، وی را به انجام این دسیسه برد.
پرسش اساسی و اصلی در این حادثه به رفتار و عملکرد ده ها نفری بر میگردد که همچون حیوانات درنده به جان فرخنده افتیدند و بدون هیچ پرسان و درک صحیح از ماجرا و بدون هیچ مجوز اخلاقی، انسانی، شرعی و قانونی، فرخنده را ستم کُش کردند و سپس پیکرش را آتش زدند.
آیا رفتار و کردار این آدم ها از اندیشه و رفتار تعویذنویسان و مجاوران زیارت و قبور ریشه و سرچمه می گرفت؟
آیا با برچیدن بساط تعویذنویسان، فالبینان و مجاوران قبرها و زیارت ها می توان معرفت و عمل دینی جامعه را اصلاح کرد و مانع رفتار و اعمال مشابه که بر فرخنده انجام یافت، گردید؟
آیا مردم در جامعۀ افغانستان معرفت و فتوای دینی خود را از تعویذنویسان، فالبینان و مجاوران قبر ها می گیرند؟
پاسخ به این پرسش ها بسیار روشن است:
فالبین ها و مجاورین قبر و زیارت، مرجع معرفت دینی نیستند. نه جامعه، فهم و معرفت دینی را از آنها می گیرد و نه با برچیدن بساط آنها می توان تحول مثبت در معرفت دینی مردم و رفتار ناشی از این معرفت ایجاد کرد. مرجع و منبع این فهم و معرفت از دین، عالمان دینی اند که از این آدرس در منابر مساجد برای خلق الله موعظه می کنند، از دین و احکام دین می گویند و دین را به مردم تفهیم و معرفی می دارند. آیا عالمان کرام اسلام در جامعۀ متدین افغانستان آنچنان فهم و معرفتی از دین ترسیم و ارائه خواهند کرد که دیگر مردم فرخنده ای را نکُشند و به جای شریعت و قانون تصمیم نگیرند؟
عالمان دینی کشور ما چگونه می توانند از یکسو فهم و معرفت یکسان دینی برای جامعه ارائه کنند و از سوی دیگر این معرفت بتواند افکار و رفتار فردی و اجتماعی مردم را در مسیر خیر و نیکویی متحول سازد؟
این در حالی است که قرائت و دیدگاه عالمان دینی و یا فهم و معرفتی که آنها از مسایل مختلف ارائه می کنند، متفاوت و حتی گاهی متعارض است. اما آنچی که می تواند این ناهمسانی ها و یا معضلاتِ برآمده از این ناهمسانی را در جهت فهم و معرفت دینی، موثر و بهتر بسازد و اثرات بسیار مثبت در افکار و رفتار عمومی ایجاد کند، عنایت و نقش دولت افغانستان و نهاد های مربوط دولت در این مورد است.
اظهارات آقای عثمانی وزیر حج و اوقاف پس از فاجعۀ قتل فرخنده اگر در یک برنامۀ عملی تدوین و تنظیم شود، می تواند آغاز درست در این جهت باشد. او از برنامه های سخن گفت که برای مساجد در جهت موعظه و تبلیغ دین مدنظر دارد.
وزیر حج و اوقاف قرآن را کتاب انسان سازی خواند نه انسان سوزی.
آیا وزیر حج و اوقاف می تواند فهم و معرفت ارائه شده از قرآن و اسلام را در مساجد، فهم و معرفتی در جهت انسان سازی بسازد؟
آری! این درست است که قرآن کریم، کتاب انسان سازی است، مشروط بر آنکه فهم و معرفت از این کتاب، فهم و معرفتی در مسیر ساختن انسانها باشد، نه در جهت سوزاندن آنها. به قول مولانا جلال الدین بلخی رومی:
زانکه از قرآن بسی گمره شدند
زین رسن قومی درون چَه شدند
مر رسن را نیست جرمی ای عنود
چون تو را سودای سر بالا نبود
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته