مرغ "رفیق" صمد ازهر(فتح) شکنجه گرمعروف یک لنگ دارد
۱۶ حوت (اسفند) ۱۳۹۳
ماه دسامبر 1993 بود که برای نخستین بار دریکی از برنامه های تلویزیون رنگین، که تحت نظر این جانب، نشرات داشت ، پیرامون شکنجه ها وقتل شهیدمحمد هاشم میوندوال مطلبی به نشر رسید. در آنجا نام های شکنجه گران و قاتل شهید محمد هاشم میوند وال یاد شد. عبدالصمد ازهر با کارگیری روش " بگیرش که نگیرید"، با گرفتن "وکیل مدافع"، خواست به اصطلاح از خود دفاع نماید، که جایی را نگرفت. با نشر بحث کودتاها درافغانستان که توسط پژوهشکر ومورخ مطرح افغانستان، جناب محترم محمد نصیر مهرین درسایت های انترنتی منتشرشد، بازهم صمد ازهر( که به سر خود پردارد)، آستین ها را بالازده به همکاری یک تعداد از رفقای حزبی وهم قماش اش خواستند،واقعیت ثابت شدۀ شکنجه وقتل محمد هاشم میوند وال را به شکلی صحنه سازی نمایند که همه الله وبلا را در گردن قدیر نورستانی وتیمش بیاندازند و گروه اصلی توطئه گر را که اعضای کی جی بی وپرچمی ها بودند، موسیچۀ بی گناه معرفی نماید. اسناد تحقیقی محترم نصیرمهرین ثقه بود. مدارک مستندی را که محترم داؤود ملکیار تهیه کرده بود، به شکل قاطع معلوم کرد که جنایت ضد بشری وجود داشته است. افراد واشخاص مطلع از موضوع وصادق هم اطلاعات خود را نشر کردند. گواهی وانتشار معلومات از طرف محترمه پروین جان امینی مرستیال و محترم داکترعصمت الله امینی وبقیه هموطنان خیلی دلچسپ بود.
صمدازهربا وارخطایی اول به حملۀ قلمی شروع کرد. بعد چندهمفکر ومستخدم خود را با دروغگویی قسمی وارد میدان کرد که نتیجه درهم وبرهمی با جنجالهای شخصی شود. وخواننده بگوید که قتل وشکنجه نبود. بعدتر همان گپ های خود را درکتابی چاپ کرد که میشد بجای آن این جملات را مینوشت:
نمیدانم کودتا بود ویا نبود. شکنجه بود، مگر من شکنجه نکرده ام. میوندوال نمیدانم خودکشی کرد یا به قتل رسید.رئیس هیئت تحقیق میوندوال بودم مگر او را کم دیدم.!!!. هرچه بود بعضی کشته شدند وبعضی محبوس . . .
حالا هر وقت آسمان وریسمان بافی خودش را کتابم و اثر علمی یادمیکند. هیچ بروی خود نمی آورد وسر درگریبان نمی برد که یک دنیا اسناد است. اسناد هم جعلی وساختگی نیست. کتابش را یک دفعۀ دیگر خواندم. قوارۀ آدمی را باز دیدم که دست وپاچه است و به هر دروغ وبه هرشکل به حقیقت گویان حمله ور می شود
یکی از کسانی که خشم وی را بوجود آورده این کمترین می باشد.
به مردم شریف وطن وفرد فرد آنها قسم میخورم که هیچ شناسایی وکدورتی از سابق با وی ندارم. فقط او را شخصی یافته ام که در وقتش شکنجه گر بود ولی حالا سرش بد میخورد که از سابقه اش یاد شده است.
صمد ازهر بسیار علاقمند آن است تا تمام مردم افغانستان نوشته های به اصطلاح "علمی و پژوهشی" اش را بپذیرند ومهر تایید بگذارند، فکر می کند یگانه انسانی است که گویا تمام قضایا را واقعبینانه نوشته است. ولی مردم افغانستان به خوبی می دانند که صمد ازهر کی است و به کجا ها ارتباطات مخفی داشته است .
البته این شخص تنها نیست. بخیر به سروقت نوشته ها وانگیزه ها ی دیگران شان هم میرسم.
چرا صمد ازهر وارخطا تر است:
1- تا جایی که دیده شده است، آقای صمد ازهر در نوشته هایش کوشیده است خود را شخص تعلیم یافته،( کاش وی وامثالش پول وطن را که از قرض ها ومالیه تهیه شده بود،برای تعلیم در خدمت مردم نه در خدمت روس وشکنجه بکار میبردند) عالم، پژوهشگر، فعال و به گفته خود شان "انسان دوست و وطن پرست" معرفی نماید وباز هم در نوشته هایش از شکنجه دادن متهمین و زندانیان طرفه رفته ویا هم کاملاً منکر است وهمیشه یاد آوری می نماید که بامتهمین کودتای نام نهاد محمد هاشم میوندوال، رفتار خیلی ها انسانی صورت گرفته است . ولی آنعده از متهمین و زندانیان که از دم تیغ جنایت کاران جان به سلامت برده اند از انواع شکنجه، تحقیر و توهین سخن می رانند به گونه مثال از بین یک تعداد ،سخنان محترم جنرال عبدالسلام ملکیار را نقل میکنم که در توطۀ کودتای نام نهاد شهید محمد هاشم میوند وال نیز دستیگر شده بود، بعداز رهایی از زندان از انواع شکنجه در ایام تحقیق سخن می گوید :
. . . «شکنجه ها چندین نوع بود. شکنجه هایی که برما حواله می نمودند، روز به روز فزونی میافت. اول چیزی که باید از آن تذکر بدهم عبارت بوداز دنده های برقی. ولی بیشتر چوبهایی بود که ما را با آن زیر لت وکوب می انداختند. طرز شکنجه از چوب به طرز کف پایی( شاگردان ) مکتب بود. وعلاوه بر آن در بین انگشتان ما چوب را می گذاشتند؛ وبعد آنرا فشار میدادند. یا درران ما ریسمان را بسته میکردند . . .
از دندۀ برقی بیشتربرای شوک دادن استفاده به عمل می آمد. بعدا ًاز طرزدیگری استفاده می کردند. مرا " تخته بروی" می انداختند. دوتن به روی پایهایم می نشستند. و دوتن دیگر دستانم را محکم می گرفتند. وبعد مثل اینکه زنان آشک را تیار میکردند.انسان خمیر را درزیر" لور" قرار بدهد، دنده را از پشت گردنم تا پاهایم می دواندند. درداین شکنجه به اندازه یی بود، که فکر میکردم از گردنم تا پاهایم همه را پوست می کشند. . .
از دندۀ برقی آنقدرآثار بر جای نمی ماند. ولی ازاثر چوب زدن تمام بدنم زده وزخمی وخون پر می بود. ومن در حالی که دستمال هم نداشتم وبه کسی اجازۀ آوردن آنراهم نمی دادند. یگانه دستمالی که در اختیار داشتم ، آنرا تر میکردم وبر زخم هایم می گذاشتم ، تا اندکی راحت شوم. » ( وئبلاگ خوشه)
حالا خواننده سخن شکنجه دیده را قبول کند ویا از آقای صمدازهر را؟
قبول شدن سخنانی که از شکنجه گفته شده، سبب وارخطایی وی شده است. مگر بعوض معذرت خواهی بالای دیگران واین کمترین قهر میشود.
2- جنایات زمان تجاوز شوروی راهم عبدا لصمد ازهر قبول ندارد
عبدالصمدازهر گناه دیگری هم دارد. یعنی جنایات حزب دموکراتیک خلق افغانستان، مخصوصا تجاوز شوروی و شکنجه وعذاب دادن وبه شهادت رسیدن دورۀ پرچمی های خود را هم قبول نمیکند. با " دانش مترقی" خود میخواهد ثابت کند که جنایات دورۀ زمامداری رفقای حزبی و قوای شوروی را هم قبلاً حفیظ الله امین مرتکب شده بود. اگر خوانندۀ محترم میخواهد شک کند پس از ازهر بپرسد که پس از تجاوز شوروی چه ها شد و تو چی کرد؟
3-عضویت خود را به کی جی بی قبول ندارد
یک گناه کبیرۀ دیگری هم دارد: عضو کی جی بی ، بود. میتروخین از آمرین ارشیف معتبر که به غرب پناهنده شد، با ازهر( فتح) اودرزاده گی نداشت که تهمت کند. صفا ومقبول مینویسد که نامش فتح بود. نشانی هم دارد . میگوید که خبر پیروزی کودتای 26 سرطان را هم صمد ازهر به آمرین کی جی بی، در سفارت داد. صمد ازهر بالای میتروخین هم قهر است.
من که در یاد داشت قبلی خود این موضوع را مطرح کرده بودم و عضویت صمد ازهر از گروه پرچم و روابط مخفی اش با دستگاۀ جاسوسی " کی جی بی " با نام رمزی فتح را نوشتم، دلیلی نداشتم که آنرا قبول نکنم.مگر گپ های منکرانۀ ازهر قبول شدنی نیست. بخاطری که آنوقت افتخار میکردند که عضو کی جی بی باشند، حالا هم نمی گوید که آیا کی جی بی در افغانستان جنایت کرده است ویا خیر؟ مگر کی جی بی شما را در قدرت نیاورد؟ مگرکی جی بی زودتر جنرال عبدالقادرجاسوس شناخته شده و عبدالصمد ازهر را زودتر از دیگران از محبس پلچرخی آزاد نکرد. مگر زود وظایف امنیتی را نگرفتی ؟
موضوع نخست کامل روشن است که خود صمد ازهر به آن افتخارکنان می بالد. اما روی موضوع دوم پای رفیق ما لنگی می کند و در جوابیه که نوشته موضع روابط اش رابا دستگاه جاسوسی " کی جی بی " بسیار زیرکانه طرفه رفته است و نخواسته است واقعیت موضوع را بپذیرد ومرا نیز متهم به بهتان و دروغ پراگنی نموده است ، در حالیکه کتاب " کی جی بی " درافغانستان را ، یکی از جنرالان روسی که صمد ازهر و رفقایش خدمتگار شان بودند نوشته ، و جناب محترم حمید سیماب آنرا به زبان فارسی دری برگرداننده است .
برای معلومات بیشتر هموطنان عزیز نا گزیر جهت اثبات موضوع دوصفحه از کتاب " کی جی بی " درافغانستان را که نام صمد ازهر منحیث عضو " کی جی بی " درافغانستان به نام مستعار یا رمزی " فتح " فعالیت داشته کاپی و ضمیمه این یاد داشت نمایم . به گفته حافظ شیرازی :
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تاسیه روی شود هرکه در او غش باشد
نویسنده کتاب در پراگراف دوم رویۀ 43 نوشته است:
« به تاریخ 17 اکتوبر 1372 نورمحمد تره کی به ریزیدنسی هشدار داد که داود در نظر دارد کودتا نماید. درمی 1973 صمد اظهر ( ازهر ) ( اسم اجنتوری یا رمزی فتح ) گزارش داد که داود آماده کودتاست . اظهر معلومات مفصلی درباره کودتاه ارائه نمود. »
همچنان نویسنده کتاب " کی جی بی " درافغانستان در پراگراف 2 رویه 70 چنین می نویسد :
« کی جی بی چندین بار از طریق نماینده هایش با حفیظ الله امین که ازجریان فعالیت ارگان های امنیتی نظارت می کرد تقاضا نمودتا به پیگرد افرادخاتمه بخشیده ، یک تعداد از اجنت های " کی جی بی " واشخاص ارتباطی مورداعتماد شوروی را از الزامات وارده برآن ها مبنی برخیانت وانجام فعالیت های ضد دولتی مبرا ساخته آزاد سازد .
به امین گفته شد که این افرادکارهای موثری را برای منابع شوروی انجام داده اند بدین وسیله برای تقوید دوستی افغان ــ شوروی وانقلاب ملی ودموکراتیک درافغانستان کمک نموده اند.
درجمع اشخاص یاد شده اسمای حسن شرق سابق معاون صدراعظم درزمان محمد داود، صمد اظهر قوماندان اسبق ژاندارم و پولیس، محمد رفیع وزیر کار وامور اجتماعی وسابق عضو شورای انقلابی، عبدالسلام وزیر تجارت ، قادر وزیر دفاع وتعداد دیگر وجود داشت . »
قابل یادآوری است که حسن شرق در تمام توطئه ودسیسه که کودتای میوندوال یاد شده، همنظر ازهر ورفقایش میباشد. همچنان اینها در محبس زنده ماندند. درحالیکه اشخاصی مثل جنرال شاهپور که وابستگی به کی جی بی نداشت، اعدام شدند.
به یقین کامل میتوان گفت که آقای صمد ازهر، همان طوری که از شکنجه و قتل شهید محمد هاشم میوندال ، وسایرمتهمین که در اثر توطئۀ کی جی بی وپرچمی ها، دستگیر و شکنجه شده ویا به اعدام رسیده اند، انکار می ورزد مجبور است که از فعالیت های سری اش با دستگاۀ جاسوسی " کی جی بی " نیز انکار نماید وبرایش دلیل های "علمی و پژوهشی" پیدانماید.
زیرا سند وشاهد می گوید که وی به چهار کتاب مجرم است. جرم بزرگ ازهر سبب میشود که بالای هر شخص وسند محکم وخوب حمله کند.
حال قضاوت را به شما هموطنان گرامی وعلاقمندان کودتای نام نهاد میوندوال شهید می گذارم و در مقابل نوشته ها ( دَو زدن ) ویاوه سرایی های صمد ازهر که آثار ناراحتی قویاً در انها دیده میشود، از بیگناهان همیشه دفاع میکنم. گرچه مرغ صمد ازهر یک لنگ دارد. وسلام .
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
افغان | 07.03.2015 - 18:44 | ||
محترم از گفتار واقعیت ها و افشای گناهان این نوکران سرسپرده روس و قاتلین هزاران هموطن بیگناه یک عالم سپاس. وقت ان است تا ما همه افغانان و مسلمانان واقعی دست بدست هم داده چلوساف این ها را از اب بکشیم و نگذاریم تا این ها در محافل و مجالس ما حصه گرفته و با پر رویی و بی شرمی از ایت٬ حدیث٫قران٫خدا(ج) و پیغمبر حرف بزنند. |