زنان و روزنامهنگاری در بدخشان
۱۲ حوت (اسفند) ۱۳۹۳
با ایجاد اولین رسانه، در سال سیزده بیست و پنج/۱۳۲۵ در تاریخ بدخشان، نخستین زن که فعالیت رسانهیی خود را آغاز کرد، سیده مخفی بدخشی بود، که شعرهای خود را با دیدگاه کوتاه مینوشت و برای چاپ به روزنامۀ بدخشان میفرستاد که میتوان از وی بهعنوان نخستین زن که نوشتههایش در این جریده چاپ شده است نام برد.
این کار را میشود نخستین گام یک بانو در کار رسانهای بدخشان خواند که در پهلوی مردان بزرگ بدخشانی بهعنوان همکار قلمی این نشریه فعالیت میکرد که از وی در شمارههای پیشین جریده بدخشان فراوان شعرها و نبشتههای کوتاه به یادگار مانده است، شمار آن در دیوان شعری این شاعر برجستۀ زبان و ادبیات پارسی دری به چاپ رسیده است.
و اما نوشتههای نثر او هنوز در لابلای اوراق آن روزنامه نفس میکشد که تا هنوز کسی در این باره چیز ننوشته است.
بعد از مخفی بدخشی؛ نخستین کسی که نبشتههایش در این رسانه، اقبال چاپ یافت "زلیخا اکبرزاده یفتلی" بود که ظاهرن مقالات فرهنگی-اجتماعی مینوشت.
در همین زمان بانوان چون: نفس جهید، ذوفنون احسام ناطق و شمار دیگر... مقالهها و شعرهایشان را به این نشریه میفرستادند و به افتخار نشر میشد.
هر چند زنانی که پس از مخفی بدخشی نوشتههای شان در شمارههای آن سالها در روزنامۀ بدخشان به چاپ رسیده بود، متاسفانه آن شمارهها یا به سرقت برده شده اند و یا هم بهدست برخی از آدمها به آتش کشانیده شده اند که در کتابخانه عامه بدخشان از شمارههای آن سالها اثری باقی نمانده است.
به همین گونه بانو محبوبه فضلی اولین کسی بود که دانشکدهی روزنامه نگاری را در دانشگاه کابل فراه گرفت و برای نخستین بار یک بانوی آموزش دیدهی بدخشانی به کار مطبوعاتی، در بخش ویراستاری به گونهی رسمی در سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۱ در این نشریه دولتی بدخشان کار کرد.
اما وی بعد از سپر کردن یک سال در بخش ویراستاری این روزنامه از وظیفه خود نسبت ناهنجاریهای آن زمان کنار رفت و به وظیفه آموزگاری پرداخت.
بعد از آن نخستین زنی که وارد رسانۀ تصویری (تلویزیون ملی بدخشان) شد منيژه رسولی بود که پس از فارغ شدن در سال ۱۳۷۳ از دانشکده ژورنالیزم دانشگاه کابل در سال ۱۳۷۴ وارد تلویزیون ملی بدخشان شد و در بخشهای برنامهسازی و گردانندگی خبرها، فعالیت رسانهای خود را انجام داد.
منیژه رسولی در دوران طالبان تنها زنی بود که در رسانههای افغانستان فعالیت میکرد و در این دوران او و خانواده اش بارها تهدید بهمرگ گردیده اند، هر چند در همان زمان سفارت هالند خواهان پناهندهگی وی شده بود، اما بانو رسولی کشور خود را با همه تهدیدهایش نسبت به کشورهای بیگانه ترجیح داد.
به همین گونه بانوانی چون: منیژه رسولی، فرحناز حصارمحل، کیمیاگل عظیمی، سارا بزرفشان، ناجیه سروش، آلینا غیاثی، آمیه نادری، مهناز موزون، فریبا فروتن، مسعوده فانی، سامعه سعادت، تهمینه فرهمند، عطیه مهربان و ... در رسانههای بدخشان پس از طالبان بهگونههای موقت و دوامدار کار کرده اند که کار برای شان خالی از مشکل نبوده است.
هر چند کار رسانهای در محیط بدخشان همیشه نسبت به دیگر استانهای افغانستان خوبتر بوده است، اما مشکلات مالی و نبود رسانههای معیاری را میتوان مانع جدی و سد راه خبرنگاران؛ بهخصوص خبرنگاران زن دانست که سوگمندانه از این ظرفیتها به گونۀ درست استفاده نشده است.
از سوی دیگر در ایجاد ظرفیتها، بخش ژورنالیزم دانشگاه بدخشان را نمیشود نادیده گرفت؛ چون سالانه ۳۵ تا ۴۰ دانش آموختهی روزنامهنگاری را فارغ میدهد که ۸ تا ۱۰ نفر آن بانوان میباشند. اما نسبت نبود رسانهها در بدخشان، این دانش آموختهگان حرفوی برای کار؛ وارد نهادهای غیر تخصصشان میشوند که برایشان دشوار است و داشتههای حرفویشان را آهسته آهسته از دست میدهند.
از نظر امنیت برای خبرنگاران؛ بدخشان را میتوان بستر خوب و مناسب دانست. چون از یک طرف مردم فرهنگی و علمدوست دارد که همیشه برای کارهای فرهنگی که در جامعه مفید تمام شود ارزش قایل هستند و از سوی هم بدخشان یکی از استانهای است که فرهنگ و عنعنات زیاد بهگونه دست ناخورده در آن باقی ماند اند که به تحقیق همه جانبه نیاز دارد. در پهلوی اینها، موضوعات دیگری مانند مرگ و میر مادران، مشکلات فقر، دور افتادن این ولایت از چشم بزرگان مرکز، و موضوعات و سوژههای دیگری را که از چشم مردم دور افتاده اند، میشود به صورت درست توسط خبرنگاران، بهخصوص خبرنگاران زن این استان، در رسانه ها نشر نمود تا به آنها رسیدگی صورت بگیرد.
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته