وحدت ملّی چیست و چگونه میشود در زیر سایۀ آن نشست؟ بخش یکم
۱۷ قوس (آذر) ۱۳۹۳
وحدت ملّی به همان وضعیت شهروندی تأکید دارد که همه قطع نظر از مسایل و پایگاههای قومی و نژادیشان از مزایا و امتیازات یکسانِ یک جامعه بهرهمند باشند، و زندگی خویش را به گونهای برابر و هماهنگ با دیگران به پیش ببرند، وحدت ملّی را نباید به معنای یکرنگی و ادغام گروهها و اقوام در یک گروه و قوم تعبیر کرد. بل وحدت ملّی در یک سرزمین به این تأکید دارد که همهی اقوام یک سرزمین به گونهای مسالمتآمیز، با پذیرش تفاوتهای قومی، نژادی، زبانی و مذهبی یکدیگر، در کنار هم زندگی نموده و به تفاوتهای شهروندی ارج نهند.
امروز گفتمان و حدت ملّی در جهان دیگر موضوعیت خویش را از دست دا ده است، و کشورهای چند قومی و در گیر بحران و پسا منازعه هنوز آن را زمزمه نموده و به آن درگیر هستند. و سودای پیاده نمودن آن را در کشورشان در سر دارند، در کشورهای دیگر بهویژه جهان اول، زمانی این اسم کاربرد خویش را از دست داد که پای کثرتگرایی و تأمل تفاوتهای دیگران به میدان کشیده شد و بسترها و فرصتهای مساعد و یکسان در اختیار همهی شهروندان جامعه قرار گرفت و هر انسانی با داشتن ظرفیتهای دست داشتهای خویش سعی در پیدا نمودن جایگاه و منزلت خویش نمود. به همین دلیل بحث و حدت ملّی از سکوی مباحث میان شهروندیاش به پاین کشیده شد و شمار اندیشمندان گفتمان آن را در چنین جامعهی ضیاع وقت و پینبردن انسان را از چیستی روزگار کنونی دانستند. اما در کشورهای که هنوز هم حس برتریخواهی و فزون طلبی در میان زمامداران و شهروندانش دیده شود و جهان بینیشان بر اساس رنگ و بوی قومی و تباری استوار باشد، مسلماً برایند چنین جامعهی، تضییع حقوق شهروندان کشور خواهد بود که در چنین حالتی گفتمان وحدت ملّی شکل و قوت میگیرد. جالب این است که در چنین جامعهیی وحدت ملّی هم از سوی فرادستان مطرح میشود و هم از سوی فرودستان، فرادستان اهداف و برنامههایشان را بهنام و حدت ملّی به خورد مردم میدهند و فرودستان هم میدانند که وحدت ملّی که آنها مطرح میکنند، به درد خودشان میخورد و هیچ درد اینها را مداوا نمیکند، بنابراین هردو طرف و حدت ملّی را زمزمه نموده و دلمشغول آنند.
شاید افغانستان یکی از محدود کشورهای دنیا باشد که و حدت ملّی هیچگاهی از سر زبانها نیفتاده است، در تحولات که یکی پیدیگر در این سرزمین به میان آمد نه تنها کم رنگ نشد، بلکه هر جریان سیاسی آن را جدیتر از رقیبانشان مطرح کردند، شاید یکی از مهمترین سوژههای که در میان محافل سیاسی و جریانهای در گیر در قضایای کشور( چپگرا، راستگرا و حتا طالبانیسم) در افغانستان گفتمان غالب بود، همین و حدت ملّی بود، در میان رده بندی ابزارهای مورد استفادهای سیاستگران کشور بهخصوص در سه دههی اخیر، بعد از دین یکی از مهمترین ابزارها و پناهگناهی عموم سیاسیتمداران «وحدت ملّی» بوده است، اما شاید هیچ چیزی زیان بارتر از وحدت ملّی برای اکثریت شهروندان کشور تأثیر منفی نداشته باشد، زیر سایهی همین سوژه چه حقهای شهروندی نبود که در تاریخ معاصر افغانستان تضییع نشده باشد؛ امیر عبدالرحمان خان یکی از معروفترین استبدادگران همین جغرافیا بود که از بخت بد مردم این سرزمین به مرکب سرکش قدرت سوار شد. او به مدت بیست و یک سال بالای بخشی از مردم این سرزمین دیکتاتورانه فرمان راند و قتلهای بسیاری را به راه انداخت، تا تاج و تخت خویش را مستحکمتر نگهدارد. گفتنی است که درخت که امروز بهنام وحدت ملّی در افغاسنتان ورد زبان همه است، توسط همین شاه غرس شد و از آن روزگار به بعد هر که آمد چند سطل آبی در ریشهی آن ریخت تا بارور گردد، امان الله خان، نادر شاه و ظاهر شاه به این قناعت نکردند، خواستند که ریشههای این درخت به همه نقاط کشور کشیده شود، تا همه باشندگان افغانستان از نعمت سایهی درخت وحدت ملّی بینصیب نماند، همین بود که فرمان گرفتن زمینهای زراعتی را در شمال کشور از صاحبان اصلی و باشندگان واقعیاش دادند و ملکیتهای بسیاری را به نفع هم تباران خودشان مصادره کردند، تا کمکی باشد به تطبیق و حدت ملّی در سراسر افغانستان، تا این که نوبت به چهار آدم دیگر به نمایندگی از سه جریان فکری رسید( حفیظ الله امین،حکمتیار، ملاعمر و کرزی) اینها با و جود که نمایندگی از مکتبهای متفاوت میکردند، ولی در زمنیهی تطبیق و حدت ملّی دید و نگاهی یکسان داشتند، همهی آنها دوست داشتندکه و حدت ملّی را که خودشان باوردارند، بالای همه بقبولانند و کسانی که در برابر این و حدت ملّی به پا خاست و این و حدت ملّی آنها را مورد نقد قرار داد و نهپذیرفت، منفور جامعه تلقی شد و دستش از همه مزایای شهروندی در کشور قطع گردید.
گفتمان و حدت ملّی در سه دهه تحولات اخیر افغانستان مسیرهای عجیبی را طی کرده است؛ حفیظ الله امین با رفیقان و هم فکرانش وحدت ملّی را در تشت کمونیسم شست و شو دادند و در آفتاب سوسیالیزم خشک نمودند، تا هر گز بوی طبقات ندهد، شاید سواد این گروهکهای که از بخت واژگون شدهی کمونیسم، خود را میراث دار کمونیسم در افغانستان معرفی کردند، از نبرد طبقاتی که توسط کارل مارکس عنوان شده بود، این باشد که باید زیر این عنوان همهی اقوام غیر تبار خودشان را به زیر تیغ یک رنگی و یک قومی ببرند ، تا صدای دیگر اقوام در این جغرافیا شنیده نشود، تا باشد از طریق پاک سازی قومی خدمتی نبوده باشند به شعار محوی طبقات در جامعه. آنها برای رسیدن به این هدف هر کسی که ادعای حقوق شهروندی و هویتی میکردند؛ متهم به ارتجاعی و امپریالیزم نموده و محکوم به نا بودی میدانستند. سرانجام تا پایان دورهای حکومتشان، دهها هزار انسان این سرزمین را که عمدتاً از اقوام غیر پشتون بودند، به قتل رسانند. تا این که ریسمان ملّیگرایی آنها کَنده شد و نتوانستند تا پایان این راه نا هموار را بپیمایند؛ بعد از آنها میراث شیطانی آنها را آقای حکمتیار، خواست که به دوش گیرد، اگرچه ایشان نتواست ریسمان آن مرکب بهجا ماندهیی آنها را محکم نگهدارد و لی توانست که به کمک بقایای حزب دموکراتیک خلق و سازمان استخباراتی پاکستان(ISI) از حکومت کردن مجاهدین به رهبری شهید صلح پروفیسور برهان الدین ربانی جلوگیری کند، تا آنها نتوانند از طریق حکومت مجاهدین به وجه حسن مصدر خدمت به مردم افغانستان شوند و حکومت مجاهدین را به نا امنترین حکومت برای مردم افغانستان مبدل کرد. شاید هیچ دستی محکمتر و مهمتر از دستان حکمتیار برای برهم زدن و ناکامی دولت اسلامی مجاهدین کارا نبوده باشد، او حتّا یکروز هم آنها را به رسمیت نشناخت و جنگ خویش را در برابر دولت مجاهدین به رهبری شهید ربانی، مهمتر از جنگ در برابر رژیم کمونیستی وانمود کرد. سرانجام بعد از برهم زدن حکومت مجاهدین توسط حکمتیار و بقایای ترکی و امین، سر و کلهی ملاعمر پیدا شد و همانند خار به یک بارهگی از این شورهزار روئید؛ روئیدن که حتّا تاریخ قرون وسطی نمونهی این گونه جریان جزمگرا را به حافظه ثبت نداشت، چه رسد به دنیای مدرن که ما در زیر آسمان آن نفس میکشیم!
ادامه دارد....
به دیگران بفرستید
دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
Kanan | 24.09.2023 - 05:06 | ||
بسیار تشکر |
رادیکا | 04.09.2023 - 04:13 | ||
گفته های تان در مورد وحدت ملی در مسیر تاریخ و حاکمان افغانستان عالی بود اگر میشود راه حل هایی در مورد به ارج رسیدن وحدت ملی در کشور مقاله یی بنویسید |
حاسنات | 19.02.2021 - 09:04 | ||
لطفا در مورد اینکه چرا لازم است در یک کشور وحدت ملی موجود باشد یک مقاله کوتاه و خوب بنویسید.چون این مقاله تان خیلی خوب و پر مفهوم بود. |
مروه | 13.10.2020 - 14:51 | ||
بسيار عالى |
zahra ahmadi | 20.05.2020 - 15:11 | ||
بهترین بود ممنون |
جمعه خان خراسان پور | 07.01.2020 - 09:21 | ||
پراز مفهوم ومتحوا است. تازمانی که برتری جوی وحس قدرت طلبی پایان داده نشوده وهمه اقوام خود را درقدرت سهیم نبینند. وحدت وهمبستگی نخواهیم داشت. |
احمد روحانی | 05.05.2019 - 06:22 | ||
برای مردم مظلوم افغان همانند مردم ستم کشیده ایران بسیار ناراحتم. باشد که روزی برسد تا افغانی بر افغانستان حکومت کند. |
مروه | 02.04.2019 - 13:52 | ||
عالی است |
ساجد | 02.05.2017 - 12:33 | ||
عالی بود تشکر |